توحش مدرن از نوع حقوق بشر آمريكايي

امروز 12 تير ماه برابر با سالروز جنايت آمريكا در خليج فارس و كشتار 290 مسافر بي‌گناه توسط ناو "یواس‌اس وینسنس" نیروی دریایی آمريکاست؛ جنايتي كه آمريكا با اعطاي مدال به ناخداي اين ناو، پرده‌اي ديگر از توحش آمريكايي تحت لواي ادعاي حقوق بشر را در معرض ديد جهانيان قرار داد.

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:

امروز 12 تيرماه برابر است با سالروز جنايت آمريكا در خليج فارس، جنايتي كه با گذشت سال‌ها پيگيري ايران در مجامع بين‌المللي دولتمردان آمريكا پاسخي در اين مورد نداده‌اند.

پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی "ایران‌ایر" با شناسه «IR655» از بندر عباس به مقصد دبی در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷ (۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) در حرکت بود که با شلیک موشک هدایت شونده از ناو "یواس‌اس وینسنس" متعلق به نیروی دریایی  آمريکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. در هنگام وقوع این حادثه، رئیس جمهور آمریکا رونالد ریگان بود.

**دولت آمريکا کاسه داغ تر از آش

تنگه هرمز یکی از راهبردی‌ترین آبراه‌های بین‌المللی کشتیرانی در جهان به شمار می‌آید. تمام کشتی‌ها برای عبور از این آبراه، براساس قانون اساسی دریاها باید از خطوط دریایی که در آب‌های ایران و عمان است عبور کنند.

جمهوري اسلامي ايران طبق قانون در طول جنگ ایران و عراق، کشتی‌های باری رابازرسي مي کرد  تا از ورود کالاهای قاچاق به عراق جلوگیری کند و آمريکا نيز که هميشه کاسه داغتر از آش است با شروع  جنگ ايران و عراق، ناو جنگی یواس‌اس وینسنس خود را با ادعاي نظارت بیشتر بر جنوب خلیج فارس به منطقه فرستاد. این ناو دارای پیشرفته‌ترین سامانهٔ دفاعی به فرماندهی

ناخدا ویل راجرز بود که در تاریخ ‎۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ (۲۵ آوریل ۱۹۸) از کالیفرنیا حرکت کرده و در ۸ خرداد (۲۹ مه) به بحرین رسید.

** كالبد شكافي يك جنايت

روز یکشنبه ۱۲ تیر ۱۳۶۷ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ متعلق به هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران در فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به زمین نشست و طبق برنامه پیش‌بینی شده، قرار بود این هواپیما با شمارهٔ پرواز ۶۵۵ به همراه ۲۷۴ مسافر و ۱۶ خدمهٔ پرواز که در مجموع ۲۹۰ نفر می‌شدند در ساعت ۱۰ صبح به مقصد دبی، امارات متحده عربی پرواز کند.

کاپیتان محسن رضایان، خلبان با سابقهٔ پرواز ۶۵۵ هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ بود که بیش از ۷،۰۰۰ ساعت پرواز را در کارنامهٔ خود داشت. هواپیماي ایرباس آ-۳۰۰ با ۱۵ دقیقه تأخیر، در ساعت در ۱۰:۱۷ صبح به وقت رسمی ایران، از فرودگاه بین‌المللی بندرعباس به مقصد فرودگاه بین‌المللی دبی به پرواز خود را آغاز كرد،  مدت پرواز تا دبی ۲۸ دقیقه و حداکثر ارتفاع تا ۱۴ هزار پا (۴،۳۰۰ متر) تعیین شد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوج‌گیری تا ارتفاع ۱۲ هزار پایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان  پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راه‌های هوایی ایران و امارات متحده تماس داشت .

چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس آ-۳۰۰ به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام«مولبیت»، خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به ارتفاع ۱۴ هزار پایی صعود کند.

ناو جنگی وينسنس آمریکا در خلیج فارس مستقر شده بود ایچنرمارک قلب این رزم‌ناو به شمار می‌رفت كه وظيفه اصلي آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور هم‌زمان و کنترل آتش آنها بود، هم‌چنین این رزم ‌ناو به موشک زمین‌به‌هوا با برد ۴۰۸ کیلومتر نیز مجهز بود.

ساعت ۱۰:۲۲صبح ناو جنگی وینسنس آمریکا به حریم آبهای ایران وارد شده بود، به دستور ناخدا ویل راجرز، فرمانده ناو وینسنس، موشک استاندارد ۲ را به سوی پرواز ۶۵۵ شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو و در آب‌های خلیج فارس سقوط کرد. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز ۶۵۵ شد ولی آنها اظهار بی‌اطلاعی کردند. بلافاصله ستاد حوادث استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد. با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت ۲۶ و ۴۲ عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۳ دقیقه طول شرقی منتقل شدند. محل سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران‌ایر در تنگه هرمز واقع در خلیج فارس بود.

بلافاصله پس از این واقعه، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده‌اند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده‌، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد . مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایران خارج از مسیر هوایی پرواز داشته و رزم ‌ناو آمریکایی نیز ۷ بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است.

**گزارش گروه حقیقت‌یاب ایکائو

در جلسهٔ فوق‌العاده شورای ایکائو (سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری) در روز ۱۴( ژوئیه ۱۹۸۸ (‎۲۳ تیر ۱۳۶۷ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقت‌یاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیما شده‌، تشکیل شود.

فرمانده ناو وينسنس ادعا کرده که به هواپيماي ايرباس ايراني  اخطار داده اما اصولا اخطار مخصوص هواپيماهاي جنگي است نه هواپيماهاي مسافربر و حتي اگر اخطاري هم داده شده اصولا اين هواپيماها تجهيزات لازم براي شنيدن  اخطار نظامي را که مخصوص هواپيماهاي نظامي است ندارند.

همچنين در گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص شده که در دقایق آخر حمله به هواپیما، عده‌ای هواپیما را یک هواپیمای مسافربری و عده‌ای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی کرده اند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف-۱۴ است، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند: «هواپیما مسافر بري  است، صبرکنید.» در همین زمان یکی از افسران وینسنس نیز گفته‌است که هواپیما احتمالا تجاری است. در همان حالی که گفتگوهای میان ۳ ناو ادامه داشه ویل راجرز، ناخدای ناو وینسنس تصمیم می‌گیرد که موشک خود را پرتاب کند.

**اظهارات متناقض مقامات آمريکايي درباره اين حادثه

دولت آمریکا که در وارونه نشان دادن حقايق تبحر خاصي دارد درباره اين حادثه مدعي شد که ناو وینسنس به اشتباه هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک کرده است.

نماینده‌ایالات متحده در سازمان بین‌المللی هواپیمائی در جلسه فوق‌العاده شورای ایکائو گفته بود که در روزهای دوم و سوم جولای منطقه خلیج فارس بسیار ناامن بوده و کشتی‌های مختلفی از جمله یک کشتی پاکستانی و یک کشتی لیبریایی مورد حمله قرار گرفته بودند. در همان روز یک هواپیمای اف-۱۴ ایران از فرودگاه بندرعباس پرواز کرده بود و قصد حمله به کشتی آمریکایی را داشت. با توجه به اخطارهای مکرری! که بي پاسخ مانده بود، فرمانده مزبور برای دفاع از خود مجبور به شليك موشك مي شود.

در گزارش نهایی هیئت گروه حقیقت‌یاب پنتاگون به سرپرستی دریادار ویلیام فوگارتی علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از قرار گرفتن در وضعیت جنگی برای نخستین بار اعلام شد و تصدیق شد که هواپیمای ایرباس در خطوط هوایی تجاری بین‌المللی پیش‌بینی شده پرواز می‌کرده و در زمان حادثه در ارتفاع دوازده هزار پایی (بیش از ۳۵۰۰ متر) قرار داشت و از لحظه پرواز به روند صعودی خود ادامه داده بود. دولت آمریکا هیچگاه مسئولیت وقوع حادثه را برعهده نگرفت.

ناو وینسنس می‌توانست با ارسال علائم هشدار دهنده بر روی گیرنده‌های خودکار رادیویی فرمانده هواپیما را متوجه این امر کند که با او صحبت می‌شود (نه یک هواپیمای دیگر) اما مقامات آمريکايي  فقط به اين مسئله اکتفا کردند که به ايرباس هشدار داده اند!

** پرده برداري از تناقض گويي هاي آمريكا

ناخدا دوم کارلسون، فرمانده سابق ناو سایدز در این مورد معتقد است که ایرباس ایرانی علاوه بر علائمی که مبنی بر غیرنظامی بودن خود می‌فرستاده با سرعتی کم در حال اوج گرفتن بود و حتی اگر در چنین شرایطی نیز آن را به عنوان یک جت اف ۱۴ شناسایی می‌کردند باز من تردید دارم که یک هواپیمای اف ۱۴ می‌توانست تهدید سطحی را متوجه ناو وینسنس یا سایدز یا هر شناور دیگری کند زیرا هواپیماهای اف ۱۴ ایران مجهز به سلاح‌های هوا به زمین نبودند و اف ۱۴های موجود در پایگاه‌های ششم و نهم شکاری بوشهر و بندرعباس هم، فقط برای دفاع از نفتکش‌های ایرانی و مقابله با حملات هوایی علیه آن نفکش‌ها به پرواز درآورده می‌شدند و پشتیبانی هوایی از نیروی دریایی بعهده گردان‌های فانتوم اف-۴ بود. اپراتورهای رادار ناو هواپیما بر فورستال نیز هواپیمای مزبور را به عنوان یک هواپیمای بازرگانی شناسایی کردند. جت‌های جنگنده اف ۱۴ مستقر بر روی ناو فورستال می‌توانستند در صورتی که کاپیتان راجرز درخواست می‌کرد، با شناسایی چشمی هواپیمای ایرانی از فاصله نزدیک از غیرنظامی بودن آن اطمینان حاصل کنند.

کاپیتان دیوید کارلسون، فرماندهٔ ناو سایدز که در زمان حادثه در نزدیکی ناو وینسس قرار داشت، در سال ۲۰۰۵ در مصاحبه‌ای با دیوید فیسک، نابودی هواپیمای ایرانی به درست راجرز را «نقطهٔ اوج پرخاشگریِ وحشتناک کاپیتان راجرز دانست که از ۴ هفتهٔ قبل شروع شده بود». منظور کاپیتان کارلسون، حادثه‌ای بود که در ۲ ژوئن (‎۱۲ خرداد ۱۳۶۷)، تنها ۴ هفته پیش از نابودی پرواز ۶۵۵ اتفاق افتاد. وي گفت که در آن حادثه، ناو وینسنس بیش از حد به یک ناوچهٔ ایرانی، که در حال انجام بازرسی «قانونی» از یک کشتی بود نزدیک شد. ناو وینسنس یک بالگرد را به فاصلهٔ ۲ تا ۳ مایلی ناوچهٔ ایرانی فرستاد (در صورتی که براساس قانون، حداقل باید در ۴ مایلی ناو ایرانی قرار می‌گرفت.) و سپس بر چند قایق تندروی کوچک ایرانی آتش گشود. کاپیتان کارلسون در این باره گفت: «چرا کاپیتان راجرز بر قایق‌ها آتش گشود؟ او کار هوشمندانه‌ای انجام نداد.» کاپیتان کارلسون دربارهٔ نیروهای ایرانی درگیر در حاثهٔ ۲ ژوئن گفت: «آن‌ها بسیار حرفه‌ای عمل می‌کردند و تهدید آمیز نبودند» وي همچنین اضافه کرد: «سیگنال‌های نیروهای نظامی ایران کاملاً واضح بود و جایی را برای اشتباه باقی نمی‌گذاشت». وقتی راجرز اعلام می‌کند که می‌خواهد هواپیمای ایرانی را سرنگون کند کارلسون دوباره مونیتورهای ناوش را بررسی می‌کند و به خدمه‌اش می‌گوید: «این هواپیما که داره اوج می‌گیره؛ ارتفاعش هم که ۷،۰۰۰ فوته! معلوم هست راجرز داره چه غلطی می‌کنه؟». اما با این وجود کارلسون با خود می‌گوید که شاید راجرز اطلاعات بیشتری داشته باشد، بی‌خبر از این که راجرز به اشتباه فکر کرد که هواپیما در حال شیرجه‌زدن بود.

جان مک‌کین، سناتور جمهوری‌خواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروی دریایی و اسیر جنگی سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه سرنگون سازی ایرباس ایرانی نیز بود، عقیده دارد:

ترکیب تکنولوژی پیشرفته و خطای انسانی تصمیم گیرندگان ! کم‌تجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود می‌آورد. زیرا بدون در اختیار داشتن توانایی «سیستم اجیس» که ناو وینسنس دارای آن بود، مسلماً با عواقبی که دچار آن شد، مواجه نمی‌شد.

**اعطاي مدال براي نديده گرفتن حقوق يك ملت

دیوید ایونز، مفسر نظامی شیکاگو تریبیون نیز معتقد است که سیستم شناسایی و هدایت آتش ناو وینسنس، در آن روز سوم ژوییه، روی کنترل خودکار نبود و خطای انسانی و قضاوت نادرست موجب سرنگونی ایرباس ایرانی شده و چنانچه کنترل در حالت اتوماتیک بود، دلیلی برای اشتباه در شناسایی هواپیما وجود نداشت و این فاجعه انسانی رخ نمی‌داد. به عقیده ایونز، برگزاری یک دادگاه نظامی برای ناخدا راجرز و عملکرد او در حادثه سرنگون کردن یک جت مسافربری با ۲۹۰ سرنشین بی گناه امری عادلانه محسوب می‌شد، ولی ایالات متحده در مقابل دیدگان ایرانیان، در پایان خدمت راجرز به وی مدال اعطا کرد و هیچکدام از خدمه وینسنس تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند!

** تجلیل از خدمه ناو وینسنس

تمام سربازان ناو جنگی وینسنس پس از این حادثه، به‌خاطر تکمیل سفر خود به یک منطقهٔ جنگی مدال مبارزه دریافت کردند. مدال نیروی دریایی آمریکا اغلب به کارهای قهرمانی و یا خدمات شایسته داده می‌شود. مدال مبارزه به کسانی داده می‌شد که می‌توانستند با «سرعت و دقت آتش بگشایند».با این وجود، روزنامهٔ واشینگتن پست در مقاله‌ای در سال ۱۹۹۰ نوشت که مدالی که به خدمهٔ ناو وینسنس داده شد به خاطر سفرهایشان از سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ و همچنین برخوردهای آن‌ها با قایق‌های تندروی جنگی ایرانی بود.

در سال ۱۹۹۰ ویل راجرز مدال لژیون لیاقت را از دستان جورج هربرت واکر بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، به‌خاطر «رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته بین تاریخ آوریل ۱۹۸۷ تا مه ۱۹۸۹ به عنوان افسر فرماندهٔ ناو وینسنس دریافت می‌کند». راجرز در حالی مدال لیاقت را دریافت می‌کرد که در مراسم تجلیلش هیچ اشاره‌ای به سرنگون کردن پرواز ۶۵۵ ایران ایر نشد. مدال لژیون لیاقت اغلب به افسران عالی‌رتبه‌ای داده می‌شود که بتوانند مأموریت‌هایشان (به ویژه مأموریت‌های دشوار) را با موفقیت بگذرانند ویا از آخرین سفرشان پیش از بازنشستگی بازگردند.

**قطعنامه 616 شورای امنیت

جمهوری اسلامی ایران روز ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامه‌ای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. ۲۵ تیر ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. قطعنامه ۶۱۶ شورای امنیت پس ازاستماع سخنان ولایتی و جرج بوش درجلسه شماره ۳۸۳۱ خود در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ ۲۹/۴/۱۳۶۷طرح قطعنامه‌ای پیشنهادی را تصویب کرد كه متن قطعنامه به شرح زیر است:

شورای امنیت، با بررسی نامه مورخه ۵ ژوئیه ۱۹۸۸ جانشین نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران خطاب به رئیس شورای امنیت و با استماع بیانات نماینده جمهوری اسلامی ایران و سخنان نماینده‌ایالات متحده آمریکا با ابراز تاسف عمیق از این که یک هواپیمای غیرنظامی ایران ایر در پرواز برنامه ریزی شده بین‌المللی ۶۵۵، در پرواز بر فراز تنگه هرمز به وسیله موشک شلیک شده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) منهدم گردیده‌است بر ضرورت تبیین حقایق سانحه با بازرسی بی‌طرفانه در منطقه خلیج فارس تأکید داشته و اظهارات خود را به شرح زیر اعلام کرد:

1- تأسف عمیق خود را از ساقط کردن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشکی که از یک ناو جنگی آمریکا شلیک شده و تسلیت عمیق خود را به خاطر از دست رفتن غم‌انگیز جان انسانهای بی‌گناه ابراز می‌دارد.

2- همدردی صمیمانه خود را به خانواده‌های قربانیان سانحه غم‌انگیز و دولت‌ها و کشورهای آنان اعلام می‌دارد.

3- از تصمیم سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود همچنین از اعلام ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همکاری با بررسی سازمان هواپیمایی کشوری استقبال می‌کند.

4- از تمامی اعضای کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو، درخواست می‌کند که در همه شرایط، مقررات و رویه‌های سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.

6- لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او کند.

بر اساس اين گزارش؛ جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد اما هنوز دولتمردان آمريكا هيچ غرامتي به كشورمان پرداخت نكرده اند. سالها از اين جنايت مي گذرد بدون اين كه حتي در سالروز اين فاجعه ابراز تاسفي از سوي مقامات آمريكايي اعلام شود!

 

نظر حدادعادل درباره دیدارهای خاتمی

غلامعلي حدادعادل در مورد ديدار خاتمي با جريان اصلاحات گفت: ما به آنها كاري نداريم، آنها خودشان مي‌دانند. فعلا اجازه دهيد كه ما مسائل اصولگرايان را دنبال كنيم.

هامون به نقل از باشگاه خبرنگاران:

نماينده مردم تهران، همچنين در پاسخ به اين پرسش كه نيروهاي تندروي اصلاح‌طلب چه ضربه‌اي به اين جريان زده‌اند، تصريح كرد: پاسخ شما همان جواب آقاي خاتمي است يعني راضي نيستند از اين تندروي‌ها. به تعبير ديگر در داخل اصلاح‌طلبان، خودشان مي‌دانند كه اين تندروي‌ها چقدر براي كشور و انقلاب مضر بود.

حدادعادل تاكيد كرد كه در مجلس نهم بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم تشكيل بود.

نماينده مردم تهران در حاشيه جلسه علني امروز مجلس در جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا در مورد ضرورت تشكيل كميته مشترك بين دولت و مجلس گفت: همواره در دوره‌هاي گذشته كميته مشتركي بين دولت و مجلس تشكيل مي‌شد تا مسائل بين دولت و مجلس در كارگروه‌هاي مشترك به مشورت گذاشته شود كه از اين طريق به نمايندگان كمك مي‌شد تا براي تصميم‌گيري بهتر امور را به پيش ببرند.

وي تاكيد كرد كه در اين دوره مجلس و مجالس آينده بايد كارگروه مشتركي بين دولت و مجلس براي تفاهم وجود داشته باشد.

اين عضو فراكسيون اصولگرايان در پاسخ به پرسش ديگري در مورد رياست اين فراكسيون گفت: هنوز بحث فراكسيون اصولگرايان به انتخاب رييس نرسيده و ما در مرحله تدوين اساسنامه هستيم. انتخابات رييس و هيات رييسه فراكسيون بعد از تصويب اساسنامه صورت مي‌گيرد.

حدادعادل در پاسخ به پرسش خبرنگاري مبني براينكه آيا شما براي رياست فراكسيون كانديدا مي‌شويد،‌ گفت: بعد از تصويب اساسنامه پاسخ شما را مي‌دهم.

وي در عين حال گفت: هنوز تعداد اعضاي فراكسيون اصولگرايان مشخص نيست و ما مثل هر فراكسيون ديگري به دنبال جذب تعداد بيشتري از اعضا هستيم.

اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس همچنين در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين فراكسيون همچون دوره هشتم با قوت كارها را به پيش مي‌برد گفت: ما هيچ تغييري در اصولگرايي نداديم. اصولگرايي، همان اصولگرايي است كه در گذشته بوده است و ما بر همين اساس از همه دعوت كرديم تا در اين فراكسيون باشند. قصدمان ايجاد تفرقه نيست.

وي ادامه داد: ما ادامه اصولگرايي در مجالس هفتم و هشتم هستيم و در همان مسير كارهايمان را سوق مي‌دهيم.

نماينده مردم تهران در مجلس در پاسخ به پرسش ديگري مبني بر اينكه تدبير مجلس براي كنترل گراني چيست، گفت: مجلس معمولا در مسائل كلان اقتصادي دخالت مي‌كند و كمتر اتفاق مي‌افتد كه با يك مصوبه مجلس، نرخ ارزاق و كالاها به سرعت تغيير كند. بر اين اساس مي‌توان گفت كه تاثير تصميم‌گيري‌هاي دولت و وزارتخانه‌ها در تعيين نرخ‌ها اثرش زودتر مشخص مي‌شود.

حدادعادل اضافه كرد: مجلس در تصويب قوانين بودجه و مسائل كلان اقتصاد تاثير دارد، البته اگر احساس كند كه براي كاهش گراني بايد قانوني وضع كند، مطمئنا اين آمادگي در بين نمايندگان وجود خواهد داشت.

وي در پاسخ به پرسش ديگري در مورد پيگيري‌هاي مجلس براي كاهش گراني گفت: مجلس در همين رابطه به تعدادي از وزرا تذكر داده تا اقداماتي انجام دهند. البته آنها اقداماتي را انجام دادند كه آثار ارزاني و كاهش قيمت‌ها در برخي اقلام ديده مي‌شود.

نماينده مردم تهران همچنين تاكيد كرد: البته بخشي از افزايش قيمت‌ها و گراني‌ها در كنار احتياج ويژه به مديريت جزئي از نقشه‌هاي دشمنان و تحريمي است كه بر ما تحميل كرده‌اند به طوري كه بي‌بي‌سي بعد از هر برنامه‌اي كه در داخل كشور براي كاهش گراني اجرايي مي‌شود، بلافاصله با تشكيل ميزگردي خلاف آن موضوع را انعكاس مي‌دهد. اين كارها نشان مي‌دهد كه بخشي از گراني توسط دشمن تبليغ مي‌شود.

اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس در پاسخ به پرسشي در مورد واحد آكسفورد دانشگاه آزاد و پيگيري‌هاي اين كميسيون گفت: مطمئنا اگر اين موضوع در دستور كار كميسيون قرار گيرد آن را بررسي مي‌كنيم.

در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار ديگري در مورد تغييرات ايجاد شده در بدنه دولت به طور مثال در مورد احتمال تغييراستاندار تهران گفت: اين جزء اختيارات دولت است و ما هم در اين حيطه نيستيم كه بخواهيم در مورد تصميم‌‌گيري‌هاي دولت واكنش نشان دهيم.

حدادعادل افزود: البته در اين رابطه واكنش‌هايي هم وجود دارد ولي باز هم جزء اختيارات دولت است. البته ما هشت سال است كه عادت كرده‌ايم به تصميم‌گيريهاي غيرقابل پيش‌بيني دولت آقاي احمدي‌نژاد.

به گزارش ايسنا، نماينده مردم تهران در پاسخ به پرسش ديگري در مورد افزايش قيمت‌ها و اجراي فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها در سال جاري، گفت: در مورد قيمت نان يك تصميم موردي گرفتند اما بعيد است كه با توجه به وضع پيش آمده، اجراي فاز دوم اين قانون اجرايي شود چرا كه قطعا به افزايش نقدينگي كمك مي‌كند و احتمالا گراني را دامن مي‌زند، البته مجلس در اين رابطه نيز موافق نيست.

نظر حداد درباره نامزدی در انتخابات

حداد عادل در پاسخ به این سؤال که شما برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام می‌کنید اظهار داشت: حال برای این سؤال‌ها زود است.

اين عضو كميسيون آموزش و تحقيقات در پاسخ به پرسش ديگري در خصوص لزوم سفر اعضاي اين كميسيون به جزاير سه‌گانه با توجه به ادعاهاي مطرح شده گفت: تاكنون چنين چيزي در كميسيون مطرح نشده است اما مطمئنا بعد از طرح آن، در صورت مفيد و لازم بودن از آن پشتيباني خواهيم كرد.

همچنين خبرنگاري از حدادعادل پرسيد كه سازمان حج و زيارت اعلام كرده كه عربستان صدور ويزا براي حجاج ايراني را متوقف كرده است، با توجه به اين موضوع، آيا احتياج به اقدام و واكنش وزارت خارجه وجود ندارد؟حدادعادل در پاسخ گفت: طبعا وزارت خارجه اين موضوع را پيگيري خواهد كرد و اميدواريم بتوان در اين رابطه به راه‌حلي برسيم.

نماينده مردم تهران همچنين در مورد دليل تصميمش براي عضويت در كميسيون آموزش و تحقيقات، گفت: بنده به عنوان يك معلم دانشگاه و كسي كه سال‌ها در وزارت آموزش و پرورش خدمت كرده، علاقه داشتم كه از اين تجربه در حوزه آموزش و تحقيقات استفاده كنم و به همين دليل به عضويت اين كميسيون درآمدم. البته اكنون در ارتباط با اعضاي كميسيون فرهنگي نيز هستم.

به گزارش ايسنا، حدادعادل در ادامه با اشاره به انتخابات اخير رياست‌جمهوري مصر، ضمن تبريك به محمد مرسي و ملت مصر گفت: موفقيت اسلام‌گرايان در انتخابات رياست‌جمهوري با تكيه بر آراي مردم و نشاندن يك فرد بر كرسي رياست‌جمهوري مصر، يك پيروزي براي ملت مصر، مردم فلسطين و جهان اسلام است.

وي ابراز اميدواري كرد كه محمد مرسي بتوند خواسته‌هاي مردمي را كه به وي راي دادند جامه عمل بپوشاند.

حدادعادل اضافه كرد: اميدوارم كه آقاي مرسي بتواند در راه آرمان فلسطين و مصر و در مسير كمك به مردم مظلوم فلسطين قرار گيرد و بتواند پاسخ مثبتي به انقلاب مردم مصر و بيداري اسلامي بدهد.

وي در پيش‌بيني در مورد آينده روابط ايران و مصر گفت: با توجه به تحول صورت گرفته بين دو ملت بزرگ و كهن و باسابقه ايران و مصر، اميدواريم كه بتوانند همكاري بيشتري داشته باشند. مطمئنا اين همكاري به سود مصالح جهان اسلام در آينده خواهد بود.

 

دیدگاه رهبری درباره مخارج بی‌رویه در اعیاد مذهبی


مقام معظم رهبری در استفتایی دیدگاه خود را درباره مخارج بی رویه در اعیاد، جشنها و مراسم مذهبی اعلام فرمودند.

هامون به نقل از محدوده:

در اعیاد اسلامی و مذهبی شور و شوقی همگانی کشورمان را فرا می گیرد. هر کسی به نوعی در این جشنها خود را سهیم می‌داند. در برخی موارد مشاهده می شود که سازمانها به عنوان شخصیت حقوقی و افراد به عنوان شخصیت حقیقی مخارج بی‌رویه و هنگفتی را در این مراسم هزینه می کنند.

اینکه چنین مخارج و هزینه‌هایی به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را خبرنگار مهر در استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر می‌گذرد.

پرسش: در ماه پر برکت شعبان بعضاً دیده می شود برخی سازمانها به عنوان یک نهاد و شخصیت حقوقی و برخی افراد به عنوان یک شخصیت حقیقی منابع زیادی را برای برگزاری اعیاد و مخارج آن صرف می کنند. بیم آن می رود که چنین مخارجی به قیمت کاستن از برخی هزینه های مهم دیگر باشد. شرع چه حکمی برای مخارج بی رویه از سوی این سازمانها و افراد دارد؟

پاسخ: بطور کلى این گونه امور تابع قوانین و مقررات مربوطه مى‌باشد و تخلف از آن جایز نیست؛ و اگر منع قانونى نباشد، مانع ندارد.


 

 

حمایت ویژه سایت وابسته به صدا و سیما از بازیگر حامی فتنه !+اسناد


درانگیزه رسانه ملی هنوز نامشخص است!
انگیزه دست اندرکاران باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به یک مرکز دولتی است در حمایت از چنین فردی و تبلیغ وی در صفحه اول صفحه پایگاه اینترنتی اش چه بوده است؟

سایت باشگاه خبرنگاران جوان صبح دیروز دراقدامی مشکوک صفحه اول خود را به خبر ویژه تبلیغاتی برای بازیگر حامی فتنه اختصاص داد .


در
به گزارش ندای انقلاب این پایگاه درخبر ویژه ای در سرویس باشگاه شبانه اش ، با مطرح کردن لیلی رشیدی بازیگر منزوی شده سینما و تلویزیون ، به انعکاس نظرات سیاه نمایانه وی در حوزه نظارت بر تولیدات هنرهای نمایشی پرداخت .
این در حالی است که لیلی رشیدی دختر داود رشیدی از بازیگران قدیمی تلویزیون و سینما که بالتبع باید خود را در چهارچوب اعتقادات این مرز و بوم ببیند و همگام بامردم کشورش حرکت کند ، متاسفانه با عضویت در روم های ضد انقلابی فیس بوک وابسته به جریانهایی که بارها خباثت هایشان را با خیانت به آرمانهای این کشور به اثبات رسانده اند به اعتقادات فرهنگی و سیاسی اکثریت مردم دهن کجی می کند .
وی با تبلیغ وفعالیت در شبکه اجتماعی جاسوسی فیس بوک ، با ظاهری نامناسبت با فرهنگ و شرع ایران، جای این سوال را در ذهن هر مخاطب برجسته تر می کند که براستی هنرمندی که خود را از مردمش و آرمانهایشان جدا سازدو چشم بر حقیقت های جامعه خود ببندد در کدام مرتبه و جایگاه قرار خواهد داشت؟ 
در

این روم ها که اغلب با سیاه نمایی سعی در ایجادآشوب و نا امنی در کشور دارند بارها در فراخوانهای مضحکانه شان توسط همین مردم پر شورو حماسه آفرین با شکست های مفتضحانه ای روبرو گشته اند.
در

"لیلی رشیدی" چندی پیش نیز در مقابل سوال "مسیح علی نژاد " خبرنگار در خدمت دستگاه اطلاعاتی انگلیس در خصوص حضور پدرش در ژنو نیز گفته بود :" پدر من حامی نظام نیست و ما به نظام باج نمی دهیم ! 

در
گوشه ای از دوستان لیلی رشیدی


در
سایتها وبرنامه های ضد انقلاب،صفحات مورد پسند لیلی رشیدی!
آنچه که در ذهن مورد پرسش قرار می گیرد و تعجب اهالی متعهد رسانه ای را بر انگیخته است ، این است که انگیزه دست اندرکاران باشگاه خبرنگاران جوان که وابسته به یک مرکز دولتی است در حمایت از چنین فردی و تبلیغ وی در صفحه اول صفحه پایگاه اینترنتی اش چه بوده است ؟

*به دلیل جلوگیری از اشاعه منکر برخی تصاویر محو شده است.


 

آغاز جنگ زعامت میان اطلاح طلبان|اکبرهاشمی،محمد خاتمی یا عبدالله نوری؟!


 

ازشکل گیری این شرایط است که جبهه دوم خرداد را این روزها در برزخی سخت گرفتار ساخته است.

اصلاح طلبان این ایام به چه می اندیشند؟.پایگاه اجتماعی آنان از چنان استحکامی برخوردار است تا بازگشت به قدرت را برایشان بار دیگر به ارمغان بیاورد؟.نحله ها و جریان های مختلف اصلاح طلب به تمامی دست در تشت پیمان فرو کرده و نغمه همراهی و اتحاد سر می دهند؟.لیدر و نیروی حاشیه ای این جریان چه کسی است؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها بی شک نگاهی به وضعیت موجود اصلاح طلبان می تواند ما را بیش از پیش یاری کند.
به لحاظ شکل گیری آرایش سیاسی در نزد اصلاح طلبان باید تاکید کردکه این جریان هم اکنون با چند طیف روبروست.این طیف ها که هریک برای زعامت ردا بر تن کرده و قبا بردوش کشیده اند عبارتند از:
۱- هاشمی رفسنجانی: وی که پیش از این مرارت ها و زخم ها از جریان اصلاح طلب کشیده و در مجلس ششم توسط آنان ترور شخصیتی شد گرچه در انتخابات ۸۴ با حمایت از سر ناچاری اصلاح طلبان روبرو شد ولیکن تا مدت ها به عنوان یک نیروی حاشیه ای در کنار اصلاح طلبان بسر می برد.در این میان و پس از انتخابات ۸۸ که خاتمی خویش را بیش از گذشته از در گرداب فتنه مغروق ساخت وی توانست به میانه میدان باز گرداند و اینک با جابجایی نقش خاتمی و اصلاح طلبان را به دنبال خود می کشاند.
وی در خصوص استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان بر انتخاب گزینه بینابینی تاکید دارد به این معنا که اصلاح طلبان می بایست بر روی گزینه های تکنوکرات مورد حمایت هاشمی رفسنجانی همچون ولایتی اجماع کنند.از دیگر سو عدم شرکت حزب کارگزاران در جلسات گروه های دوم خردادی را باید تاکید هاشمی بر پیگیری نظر خود عنوان کرد.

۲- سید محمد خاتمی: وی معتقد است عدم حضور اصلاح طلبان در عرصه به معنای خداحافظی همیشگی این جریان از عرصه سیاسی کشور می باشد.لذا وی بازگشت به درون نظام و فراهم آوردن بستر برای یک خیزش دوباره در سر می پروراند.
خاتمی همچنین این ایام از سویی تلاش می کند که به صورت بسیار ظریفی پالس هایی را برای نظام مبنی بر جداشدن خود از سبزها و براندازان، مخابره کند که تا کنون به لحاظ عمق ،استمرار و تکرار دفعات، همچنان با ضعف های محرزی روبروست.
وی از دیگر سو برای از دست ندادن ظرفیت فرقه سبز در فراز و نشیب های معناداری نیز سخنانی درباب میل آنان مطرح می کند تا ریزش سبزها از اصلاح طلب ها با تورتاکتیکی خاتمی به کمترین وضع ممکن برسد.
وی و برخی از یارانش تاکنون بر این باورند فارغ از نتیجه انتخابات باید مفاهمه را با نظام را در دستور کار خود داشت با دریافت فضای فعالیت بتوانند مجددا تجیهز شوند.

۳- عبدالله نوری: وی تلاش می کند تا با تشکیل اتاق فکر ضمن گرد آوردن ظرفیت سبزها و اصلاح طلبان به گونه ای ظریف از خاتمی نیز عبور کرده و وارد حاکمیت شود.وی بقدری برای نفوذ در حاکمیت تلاش دارد که ابایی از طرح گزینه حداقلی برای انتخابات نداشته و حمایت از گزینه های اصولگرایان که دارای همپوشانی با اصلاح طلبان هست را هم تجویز می کند.

باتوجه به شکل گیری طیف های مختلف در جریان اصلاح طلب در نگاه اول باید تاکید کرد که رقابت اصلی هم اکنون در خود جریان اصلاح طلب شکل گرفته که باید آن را «جنگ زعامت » نام نهاد.از دیگر سو نیز باید تاکید کرد که عمده اصلاح طلبان بر ناکامی خود در انتخابات آتی باور دارند ولیکن چند هدف عمده را پی گیری می کنند:
۱- طرح این نکته که نظام به دنبال حضور اصلاح طلبان در انتخابات است
۲- پاک کردن صفت فتنه از خود
۳- بهره گیری از فضای انتخابات برای ارتباط گیری دوباره با توده مردم
۴- سفید کردن خود از اقدامات فتنه ۸۸
۵- تلاش برای احیای تشکیلات خود

بی تردید شکل گیری این شرایط است که جبهه دوم خرداد را این روزها در برزخی سخت گرفتار ساخته است.جنگ زعامت و سودای بازگشت به درون حاکمیت این روزها دغدغه بزرگ اصلاح طلبان است.دغدغه ای که اینک به کارزاری برای آنان تبدیل شده است.


 

وقتی ملی‌گراها و فتنه‌گران و جریان انحرافی مثلث می‌شوند

 

از حمله به برخورد با بدحجابی تا رد کردن چادر به عنوان حجاب برتر و از مقابله با سنتهایی که سالها از سوی علمای دین برای توسعه فرهنگ اسلامی و ترویج دین به کار برده شده تا استفاده ابزاری از تقابل فرهنگ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام. همه و همه در یک راستا است و آن هم دست یافتن به قدرت است و زیر سوال بردن ارکان جمهوری اسلامی ایران.

بولتن نیوز: جریان انحرافی به‌تازگی بیشتر به تکاپوی اعلام وجود افتاده است و برای مطرح کردن خود در سطوح عمومی کشور و دست یافتن به هدف بعدی خود که انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده است به هر چیز چنگ می زند و از هر بهانه ای برای نزدیک کردن خود به اقشار جامعه استفاده می کند. از حمله به برخورد های نیروی انتظامی با بدحجابی گرفته تا رد کردن چادر به عنوان حجاب برتر و از مقابله با سنت‌هایی که سال‌ها از سوی علمای دین برای توسعه فرهنگ اسلامی و ترویج دین به کار برده شده تا توسل به عرق ملی و استفاده ابزاری از تقابل فرهنگ ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام. همه و همه در یک راستا است و آن هم دست یافتن به قدرت است و زیر سوال بردن ارکان جمهوری اسلامی ایران.

به واقع اینکه جریان انحرافی از آنجایی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد هر چقدر به پایان ریاست جمهوری نزدیک می شویم بخش بیشتری از لایه های پوشیده اندیشه‌های خود را به نمایش گذارده و هر روز بیشتر با ساختار شکنی و دروغ پردازی به دنبال جذب افکار عمومی و حمایت بیشتر است.

از جمله سناریوهایی که در ماه های اخیر و به وسیله سایتها و روزنامه ها و نشرییات وابسطه به جریان انحرافی کلید خورده است می توان به مواردی مانند روزنامه شرق، ماهنامه مهرنامه، روزنامه ایران و هفته نامه آسمان اشاره کرد که هر یک به عنوان یکی از چهار پای حرکتی این جریان مورد استفاده قرار گرفته است.

روزی شریف زاده در روزنامه شرق عملاً بانگ بر می آورد که آی اصلاح طلبها ما انحرافیها هم با شما هم قلم هستیم و به خاطر مشی مشترکمان بهتر است کدورتهای فتنه 88 را کنار بگذاریم. روزنامه شرق نیز با نشر گسترده سوالاتی جهت دار از وی به همه انحرافی ها پیام می‌دهد که اصل حمایت‌هایش از اتفاقات فتنه 88 یک چیز بیشتر نبوده و آن هم رسیدن به قدرت و مکنت است که ان‌هم اکنون با چراغ سبز جریان انحرافی روبرو شده است.

روز دیگر در مهرنامه در تقابل با علمای دین می نویسند تغییر دین و از اسلام به مسیحی و دیگر ادیان در اختیار خود فرد است چون امروز همه روشن فکر هستند و اینترنت دارند، کتاب می خوانند و اگر دیدند دین یهود بهتر از اسلام است، می توانند به آن تغییر دین دهند.

روزنامه ایران وارد بحث حجاب می شود و خاتون را اختراع می کند. به موضوع حجاب می پردازد و چادر را به افتضاح می کشد و می گوید چادر حجاب برتر نیست بلکه در گذشته از سوی ... استفاده می شده است. می نویسد کنترل دختران دانشجو درست نیست و نباید پدران و مادران دختران دانشجو از ساعت ورود و رفت و آمد دلبندان خود به دانشگاه و خوابگاه مطلع شوند و این کار کار زشتی است!

هفته نامه آسمان هم نیروی انتظامی و گشت‌های ارشاد و مبارزه با بد حجابی را به شکلی حرفه ای زیر سوال می برد و می نویسد تعداد کثیری از نیروهای انتظامی در مقابل برج میلاد جمع شده اند و افراد را به بهانه بد حجابی دستگیر می کنند و مورد ضرب و شتم قرا می دهند.

تاریخ: دو شنبه 12 تير 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

شناسایی عناصر فعال درسایت های وابسته به دستگاه های امنیتی بیگانه

دستگاه های اطلاعاتی کشور اکنون با تسلط و اشرافی که بر فعالیت های سرویس های مختلف اطلاعاتی از جمله موساد دارند، تمامی مرتبطین ، سر شبکه ها و عناصر فعال سایت ها و کمپین های اخیر را شناسایی کرده اند که اقدامات لازم پیرامون آن ها صورت خواهد پذیرفت".
به گزارش مشرق، یک منبع مطلع ضمن تایید برخی اخبار منتشر شده درباره جاسوسی رژیم صهیونیستی از طریق فیس بوک، از اشراف دستگاه امنیتی کشور بر اینگونه روش های جذب و استخدام جاسوس خبر داد و جزئیات بیشتری از اقدامات در این زمینه را فاش ساخت.
وی استفاده از کمپین های بشر دوستانه و صلح طلبانه مانند " اسرائیل ایران را دوست دارد" را تنها روش جذب جاسوس از طریق اینترنت توسط عوامل رژیم صهیونیستی ندانست و گفت: " این رژیم جنایتکار از محمل های گوناگونی برای فریب جوانان ایران اسلامی استفاده می نماید. از جمله روش های جددید استخدام مزدور توسط موساد به سایتی به نام "تهران –تل آویو(the-tel.com)، "سازمان ایران و اسرائیل(iran-israel Organization) "، کمپین صهیونیستی " دوستی ایران و اسرائیل(Israel_loves-iran) در فیس بوک و برخی موارد مشابه اشاره کرد.
بر اساس این گزارش، استفاده از اینگونه اقدامات که نشان از استیصال سرویس های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی دارد در چند ماه اخیر شدت گرفته و این سایت یا کمپین ها با ظاهری شیک و جذاب سعی می کنند خود را حامی صلح و دوستی بین ملت ها نشان دهند؛ اما واقعیت آن است که همه این ها روش هایی مدرن برای سرقت اطلاعات شخصی شهروندان و کاربران اینترنت، شناسایی و جذب جواسیس و در نهایت تأمین اطلاعات مورد نیاز سرویس های اطلاعاتی از درون جوامع هدف است."
وی در ادامه توضیح داد که پیش از این نیز صهیونیست ها روش های دیگری مانند بنیاد جاسوس رون آراد (10 million.org)، استفاده از سایت های چون سایت موساد (mossad.gov.ir)، سایت وزارت امور خارجه این رژیم (Mfa.gov.il) و کنسولگری های زیر مجموعه آن، سایت ریاست جمهوری و سایر مبادی رسمی این رژیم را امتحان کرده اند که با تلاش های نیروهای امنیتی و هوشیاری مردم اقدامات آن ها با بن بست مواجه شده و به شدت مختل گردیده است؛ تا آنجا که بسیاری از مراجعه کنندگان به این محل ها به مراجع قضایی معرفی و برخی نیز مورد توجیه و ارشاد قرار گرفته اند.
این منبع مطلع افزود:" دستگاه های اطلاعاتی کشور اکنون با تسلط و اشرافی که بر فعالیت های سرویس های مختلف اطلاعاتی از جمله موساد دارند، تمامی مرتبطین ، سر شبکه ها و عناصر فعال سایت ها و کمپین های اخیر را شناسایی کرده اند که اقدامات لازم پیرامون آن ها صورت خواهد پذیرفت".
وی در پایان با تاکید بر نقش عوامل داخلی موساد در فعالیت های خرابکارانه بر علیه ملت ایران از خانواده ها خواست که نسبت به ارتباط فرزندان خود با افراد و مجموعه های مشکوک در فضای مجازی حساس باشند تا شاهد آلودگی جوانان این مرز و بوم مسائل اینچنینی نباشیم.
 

آشنایی با جاسوسان پنهان عرصه دیجیتال + فیلم و عکس

آیا اینترنت به بزرگترین و مخوف‌ترین ماشین جاسوسی دنیا تبدیل شده است؟ ابزارهای جاسوسی عصر جدید چگونه عمل می‌کنند؟ آیا مهم‌ترین و جدیدترین ابزار جاسوسی دنیا را می‌شناسید؟ آیا می‌دانید که هر شهروند ناخواسته به یک جاسوس تبدیل شده است؟ در این گزارش به معرفی و نحوه عملکرد و بررسی جاسوسی سایبری و ابزارهای مورد استفاده آن خواهیم پرداخت.
به گزارش مشرق، مطمئناً فیلم‌های جیمز باند را تماشا کرده‌اید. جیمز باند مأمور مخفی دستگاه جاسوسی انگلیس بود که در فیلم‌های 007 ایفای نقش می‌کرد. دلیل اقبال این فیلم ابزارهای جاسوسی پیشرفته‌ای بود که باند برای انجام مأموریت‌های خود از آنها استفاده می‌کرد.

اما با پیشرفت فناوری و ابداع تجهیزات نوین و پیشرفته دیگر کسی به فیلم‌های جیمزباند علاقه ندارد چرا که این ابزارهای جاسوسی به راحتی قابل تهیه هستند و هر روز انواع پیشرفته‌تری از آن در اختیار مردم قرار می‌گیرد گویی هر فرد یک جیمز باند شده است. این ابزار چنان در تار و پود زندگی مردم عصر دیجیتال تنیده‌اند که تبدیل به تیغ دو لبه شده‌اند. به طوری که از یک سو برای تسهیل ارتباطات بین فردی تولید و از سوی دیگر به عنوان ابزاری برای جاسوسی و شنود به کار گرفته می‌شوند. اگرچه این ابزار نظیر دوربین‌های جاسوسی، دوربین‌های مداربسته، دستگاه‌های ضبط صدا ردیاب موبایل، جی. پی. اس و شنود صوتی در دسترس عموم مردم قرار دارد اما همین ابزار تله و طعمه‌ای برای جاسوسی و شنود توسط گردانندگان شبکه‌های جهانی ارتباطی نظیر مخابرات و اینترنت و غیره می‌شوند. شاید با شنیدن کلمه جاسوسی و اینکه هر وسیله‌ای در اطراف ما توان تبدیل شدن به یک ابزار جاسوسی را دارد، منتقدان بسیاری این تفکر را "توهم توطئه" بنامند. اما باید به این نکته توجه داشت که منظور از جاسوسی، همواره انجام عملیاتی پیچیده مانند آنچه که در رسانه‌ها به عنوان جاسوسی مطرح می‌شود و یا از خبر از دستگیری جاسوس منتشر می‌شود، نیست. همین که موقعیت مکانی شما، و یا شماره‌های تلفن همراه شما، توسط شرکت سازنده موبایل قابل دسترسی است، خود یکی از جنبه‌های جاسوسی از شهروندان است که در رده جاسوسی غیرفعال (passive) جای می‌گیرد که تنها به گردآوری و ذخیره داده‌ها بدون هدف عملیاتی اختصاص دارد.


ابزارهای جاسوسی کنونی یادآور فیلم های جیمز باند هستند


به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سایبر، اينترنت به بزرگ‌ترين «ماشين جاسوسی و پایش اطلاعات» جهان تبديل شده است و این در حالی رخ می‌دهد که به طور روز افزون شاهد اين هستيم كه اطلاعات شخصي بيشتر افراد نسبت به هر زمان ديگري در اينترنت قرار دارد و آن را به مثابه گنجینه با ارزشی از اطلاعات تبدیل کرده است.

دهه 60 میلادی را می‌توان دهه پیدایش اینترنت نامید. آمریکا با هدف نظارت مجازی بر جهان و پس از ارائه اینترنت در دهه 90 میلادی با گسترش شبکه های اینترنتی در سراسر جهان، میلیاردها نفر را در دام تارهای عنکبوتی سیستم اطلاعاتی خود گرفتار کرد. طبق گزارشی که در سال 2011 منتشر شده در حال حاضر حدود 2 میلیارد و 200 میلیون نفر در جهان از اینترنت استفاده می‌کنند یعنی چیزی حدود یک سوم جمعیت کل جهان.


ميزان كاربران اينترنت به تفكيك منطقه - 2011


با استفاده روز افزون اینترنت در زندگی روزمره و پیوند خوردن دنیای حقیقی و دنیای مجازی و نفوذ اینترنت و فناوری‌های نوین در زندگی مردم دنیا، حاکمان اینترنت اگرچه بر حفظ حریم خصوصی تاکید می‌کنند به راحتی به تمامی ابعاد و زوایای زندگی افراد دسترسی پیدا کرده‌اند. این امکانات فرصت طلایی را برای جاسوسی از تمامی مردم دنیا برای آمریکا به وجود آورد. اما چرا اینترنت؟


ورود اینترنت به تمام زوایای زندگی روزمره با هدف کنترل بیشتر

اینترنت را می‌توان دریچه نفوذ به افکار و قلب‌ها دانست چرا که بسیاری از افراد افکار، اطلاعات شخصی، اطلاعات مهم، ارتباطات، احساسات، خواسته‌ها و بسیاری موارد دیگر را به راحتی در آن منتشر و آن را دو دستی تقدیم سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی می‌کنند. آمریکا نیز با برنامه‌ای مدون و چند مرحله‌ای اقدام به بسترسازی استفاده از اینترنت در تمامی ابعاد زندگی واقعی و سایبری مردم جهان به وسیله لوازم و ابزار ارتباطاتی و الکترونیکی، بدون آنکه توجه و واکنش منفی افراد را برانگیزد کرد و توانست به خصوصی‌ترین زوایای زندگی آنها دسترسی و تسلط پیدا کند. در واقع هر وسیله‌ای که قابلیت اتصال به اینترنت را داشته باشد از آن می‌توان به عنوان یک ابزار جاسوسی و شنود و پایش استفاده کرد.


میزان محبوبیت شبکه‌های اجتماعی مختلف در کشورهای جهان


بر اساس قوانینی که دولت آمریکا وضع نموده، مدیریت شبکه های اینترنتی باید تمامی اطلاعاتی را که در شبکه جهانی رد و بدل می‌شود کنترل کرده و از آن‌ها استفاده لازم را به عمل آورد. بنابراین دیگر جای تعجب نیست، دولت آمریکا که خود را حافظ امنیت جهانی می‌داند، برای حفظ امنیت دو دنیای مجازی و حقیقی، اطلاعات مورد نیازش را با این توجیه از شبکه های اینترنتی بدست آورد.

دولت ایالات متحده آمریکا عملا حاکم مطلق دنیای مجازی است. حاکم تمامیت خواهی که با در اختیار داشتن مدیریت منابع اینترنتی، مدیریت خدمات اینترنتی نظیر دامنه و فضای میزبانی به خوبی این فرصت را دارد، از تمام وقایعی که در شبکه جهانی رخ می‌دهد، مطلع گردد.


شبکه های اجتماعی؛ تکمیل فرمهای جاسوسی به دست خود کاربران

با ظهور رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و یکپارچگی سرویس‌های ارائه دهنده ایمیل و فضاهای مجازی و چت روم‌ها، جاسوسی آمریکا وارد فاز پیشرفته تر و مراحل پایانی خود شد. با توسعه لوازم الکترونیکی هوشمند نظیر تلفن‌های همراه، تبلت‌ها و لوازم خانگی هوشمند همچون تلویزیون، کنسول‌های بازی و غیره که همگی امکان ارتباط با اینترنت را دارند، مرحله جدیدی در جاسوسی سایبری آغاز شد و آن تلفیق و یکپارچگی انواع رسانه‌های اجتماعی و سرویس‌های ایمیل در چنین دستگاه‌هاست که چرخه جاسوسی را به طور چشمگیری کامل می‌کند.



برای مثال تلفن‌های همراه هوشمند بهترین ابزار برای جاسوسی سایبری شده‌اند. چرا که شما تنها با یک تلفن هوشمند که قابلیت اتصال به اینترنت را دارد، می‌توانید وارد شبکه‌های اجتماعی و ایمیل‌های خود شوید و به فعالیت بپردازید. این مساله شنود و پایش را بسیار راحت می‌کند.

چرا که:

1- به راحتی مکالمات و ارتباط تلفنی شنود می‌شوند.

2- از طریق جی. پی. اس موقعیت مکانی و جغرافیایی شناسایی می‌شود و

3- از طریق فعالیت‌های اینترنتی متوجه افکار و احساسات و برنامه‌ها و کارهایی که انجام می‌دهید می‌شوند.

استفاده از اینترنت روز به روز در حال گسترش است، توسعه تلفن‌های همراه هوشمندی که قابلیت ارتباط با فضای مجازی و سایبری را دارند از این جهت رو به گسترشاست که علاوه بر اینکه هویت فرد وارد شده به فضای مجازی مشخص می‌شود بلکه با استفاده از سیستم موقعیت‌یاب جهانی، GPS، موقعیت مکانی فرد نیز مشخص می‌شود.

در ادامه این گزارش به بررسی ابزارهای نوین جاسوسی و پایشی که با ترکیبی از لوازم الکترونیکی هوشمند و اینترنت و نرم افزارهای اینترنتی در زندگی روزمره از آنها استفاده می‌شود پرداخته خواهد شد.


- تلفن‌های همراه هوشمند


تلفن همراه هوشمند در دسترس ترین ابزار جاسوسی هستند


تلفن‌های همراه هوشمند در چند سال اخیر جهش چشمگیری از نظر فناوری و امکانات داشته‌اند و همین امر آنها را به یکی از مجهزترین و پیشرفته‌ترین ابزار جاسوسی و پایشی تبدیل کرده است. ابزاری جاسوسی چند کاره که همه نیازهای جاسوسی و پایشی را فراهم می‌آورد. یک تلفن همراه هوشمند معمولا دارای دوربین پیشرفته، مکان‌یاب جغرافیایی، ضبط کننده صدا، سیستم عاملی با قابلیت نصب انواع نرم افزارهای آفلاین و آنلاین و اتصال به اینترنت به روش‌های مختلف است. این امکانات به راحتی امکان پایش مکانی و ارتباطی و مکالمات را به راحتی در اختیار سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی می‌گذارد.


مکان‌یاب یا جی. پی. اس


افشای ثبت موقعیت مکانی کاربران آیفون در شرکت اپل نگرانی‌های بسیاری را در مورد نقض حریم شخصی کاربران برانگیخت


یکی از این موارد ریزتراشه‌ای است که شرکت برادکام کورپریشن (Broadcom Corp.) برای گوشی‌های هوشمند تولید کرده که با تعبیه آن در تلفن‌های همراه هوشمند می‌توان دقیق‌ترین موقعیت مکانی افراد را با اختلاف چند سانتیمتر تعیین کرد. (1)

اگرچه این فناوری برای مکان‌یابی در هنگام رانندگی یا ... امکانات بسیار با ارزشی را به افراد می‌دهد اما در واقع این تکنولوژی بیشتر برای سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا کاربرد خواهد داشت تا اطلاعات دقیق‌تری از آمریکایی‌ها داشته باشند. نمونه‌ای از این پایش‌ها افشای ثبت پنهانی موقعیت مکانی تمامی کاربران آیفون در گوشی و پایگاه‌های داده‌ای شرکت اپل بود که با رسوایی آن نگرانی‌های عمیقی را در سراسر جهان و کارشناسان به همراه داشت.


نرم افزارهای جاسوسی و پایشی:




با فراگیر شدن رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس‌بوک و توئیتر، نرم افزارهای این سرویس‌ها نیز به تلفن‌های هوشمند سرازیر شده‌اند. افراد با درج اطلاعات، افکار و عقاید و برنامه‌های روزانه خود از طریق شبکه‌های اجتماعی، به دستگاه جاسوسی آمریکا امکان پایش آنی تمامی جنبه‌های زندگی شخصی افراد را می‌دهند. از موقعیت مکانی گرفته تا مکالمات و ارتباطات و افکار و عقاید و فعالیت‌هایی که قرار است در آن لحظه انجام دهند. از این رو تلفن‌های هوشمند به بزرگ‌ترین دام شبکه جاسوسی آمریکا تبدیل شده‌اند که به سادگی همگان را به کام خود فرو می‌کشند.


آمریکا چگونه جاسوسی سایبری انجام می‌دهد؟


مطالعه جدید «شورای مطالعات اطلاعاتی مدیترانه» در سال 2012 نشان می‌دهد که استفاده از رسانه های اجتماعی به مثابه ابزاری پیشرو و جدید در جمع آوری اطلاعات تاکتیکی از منابع آشکار است.

یکی از محققان این تحقیق به نام جوزف فیتساناکیس ابراز می‌دارد: در این مطالعه ما نشان می‌دهیم که فیسبوک، توییتر، یوتیوب، و دیگر شبکه های اجتماعی از دید سازمان‌های اطلاعاتی به عنوان کانال‌های شدیدا باارزشی برای کسب اطلاعات به حساب می‌آیند. ما یافته های خود را بر اساس سه مطالعه موردی اخیر بنا می‌کنیم که به عقیده ما عملکرد اطلاعاتی شبکه های اجتماعی را نشان می‌دهند.
البته آنچه در این مطالعه بدان اشاره نمی‌شود، استفاده سازمان‌های جاسوسی از شبکه های اجتماعی برای اهداف دیگر است. این مطالعه مخاطب را به باور این تفکر سوق می‌دهد که شبکه اجتماعی تنها یک ابزار جمع آوری اطلاعات هستند.

فیسبوک؛ بانک اطلاعاتی ارزشمندی در دستان سرویس های اطلاعاتی است.

جولیان آسانژ فیس بوک را گسترده‌ترین ابزار جاسوسی ساخت دست بشر نام گذاری کرده است. حتی اگر سازمان‌های جاسوسی آمریکا در ایجاد فیس بوک نقشی نداشته باشند، اما اکنون از این شبکه برای جمع آوری اطلاعات شخصی چند صد میلیون انسان با اندک هزینه ای اقدام می‌کند. البته جاسوسی از شهروندان فقط با اراده مدیران سایت‌های اینترنتی نیست بلکه این روند حتی ناخواسته و با وجود اعتراضات این سایت‌ها اد امه دارد و هر روز نظارت بر فضای مجازی در آمریکا بیشتر می‌شود.


جولیان آسانژ فسبوک را تنفرآمیزترین ابزار جاسوسی ساخت بشر می‌داند

موسس وب سایت ویکی لیکس می‌گوید:

«فیسبوک تنفر آمیز ترین ابزار جاسوسی است که تاکنون ایجاد شده‌است. هر کس که نام و مشخصات دوستان خود را به شبکه اجتماعی فیسبوک اضافه می‌کند باید بداند که به شکل رایگان در خدمت دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکاست و این گنجینه اطلاعاتی را برای آنها تکمیل می‌کند[۹]

به گفته وی فیسبوک یک گنجینه اطلاعاتی بسیار بزرگ از نام و پیشینه افراد است که کاربران آن را به شکل داوطلبانه در اختیار این شبکه اجتماعی قرار می‌دهند ولی این ابزار توسط دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی آمریکا مورد بهره برداری قرار می‌گیرد. دسترسی این دستگاه‌های اطلاعاتی به اطلاعات ذخیره شده در فیسبوک آن را به یک ابزار خطرناک بدل کرده‌است.[۹]

البته باید گفت این نخستین بار نیست که دولت آمریکا در زمانی معاصر مقادیر عظیمی اطلاعات را جمع آوری و در پروژه های گوناگون به بررسی دقیق آنها می‌پردازد.


آگاهی جامع اطلاعاتی، بررسی روند ارتباطات شهروندان

در طول مأموریت دولت «بوش»، «آژانس امنیت ملی» استخراج داده های مربوط به میلیون‌ها شهروند آمریکایی (مکالمات تلفنی، نامه های الکترونیک، فکس و دیگر منابع) را با هدف به اصطلاح کشف اعضای احتمالی شبکه های تروریستی و نظارت بر آنها، در قالب برنامه ای سری بدون مجوز قضایی آغاز کرد. دولت مزبور همچنین کوشید پروژه عظیم دیگری را با نام «آگاهی جامع اطلاعاتی» و به منظور ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی دیگر با هدف جست وجوی الگوهای رفتاری و یا گرایش‌های موجود در نامه های الکترونیک، مکالمات تلفنی، معاملات مالی، اطلاعات مربوط به روادیدها و غیره، و در نتیجه شناسایی و به اصطلاح «دشمنان»، به اجرا درآورد. این برنامه پس از مشاهده واکنش بسیار منفی مردم، از سوی کنگره متوقف گردید

.

پروژه "آگاهی جامع اطلاعاتی" به منظور پایش اطلاعات ارتباطات شهروندان سراسر جهان راه‌اندازی شده است


حال، در شمار پروژه های جاسوسی رنگارنگ آمریکا که هدفی جز کنترل کامل شهروندان خود و جهان را دنبال نمی‌کنند، می‌توان به عملیات این کشور در جهت کنترل شبکه های اجتماعی اینترنت اشاره کرد.

شایان ذکر است که این گونه پروژه‌ها شهروندان را چه در آمریکای لاتین و چه در آمریکای شمالی و یا دیگر کشورهای جهان به شدت نگران و مضطرب ساخته است، چرا که نقطه آغازین نظارت گسترده بر مردم را تجاوز به حریم خصوصی و اجتماعی آنان و نقض آزادی فردی و حقوق شخصی تشکیل می‌دهد.

این اندیشه که سازمان‌های اطلاعاتی و نظامی بر زندگی شهروندان نظارت کامل داشته، آنها را مظنونانی بالقوه قلمداد کنند و بدین شکل از اقدامات خشونت آمیز آینده جلوگیری به عمل آورند، بسیار مستبدانه است و دکترین امنیت ملی را به خاطر می‌آورد. چنین به نظر می‌رسد که دستگاه امنیت ملی آمریکا با اجرای پروژه های بیش از پیش مداخله گرانه و ضددموکراتیک خود روز به روز گسترش بیشتری می‌یابد، تا بدانجا که دیگر از کنترل خارج گردیده است. حال که شهروندان بسیاری کشورها بیش از هر زمان نسبت به نظام‌های خود خشمگین اند، به اقدامات اعتراض آمیز روی می‌آورند و خواستار تغییرات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی‌اند، لازم است تمامی این پروژه‌ها شناسایی و به چالش کشانده شود.

در واقع هر کاربر شبکه اینترنت، به محض اتصال به این شبکه و با هر کلیک نا خواسته انبوهی از اطلاعات شخصی و غیر شخصی را به گردانندگان آن می‌دهد یا در واقع از وی این اطلاعات را می‌ربایند. کارشناسان کامپیوتر اظهار می‌دارند حتی نصب محیط‌هایی مانند ویندوز، با اتصال به اینترنت کلیه اطلاعات کاربر و عملیات اینترنتی وی را به شرکت عامل یعنی مایکروسافت منتقل می‌سازد و تنها در بعضی از مواقع است که هشداری مبنی بر دزدی اطلاعات دریافت می‌شود.

شیوع سایت‌های شبکه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌های اشتراک تصاویر ویدئویی دولت آمریکا را تشویق کرده است که تأثیر بیشتری بر ساختارسیاسی کشورهای‌دیگر بگذارد، ضمن اینکه بخش قابل‌توجهی از جمع‌آوری اطلاعات و نشان کردن کیس‌های جاسوسی و به کارگیری آن‌ها در شبکه‌هاي اجتماعی از جمله فیسبوک اتفاق می‌افتد

.


در زمان انتخابات ایران، کاربران ایرانی بالای 90 درصد مخاطبان توئیتر را تشکیل می‌دادند. پس از انتخابات ایران،400 میلیون توئیت در کتابخانه ملی آمریکا، برای بررسی و تحلیل محتوا ثبت شد. این نشان‌دهنده جمع‌آوری پیشرفته و آنالیز دقیق اطلاعات است.



«رابرت گیتس» وزیر دفاع آمریکا در ژوئن 2009 اعلام کرد، تکنولوژی‌های رسانه‌های اجتماعی همچون توئيتر که نقشی حیاتی در مستندسازی و هماهنگی اعتراضات در ایران به ویژه تهران داشتند، یک دارایی استراتژیک عظیم برای آمریکا محسوب می‌شوند.


آژانس امنیت ملی (National Security Agency) مشهور به NSA یک آژانس دولتی در آمریکا است که زیر نظر وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا اداره می‌شود.

وظیفه اصلی این آژانس نظارت بر مخابرات و فعالیت‌های ماهواره‌ای و کشف رمز است. طبق قانون، فعالیت‌های جاسوسی این آژانس محدود به روابط خارجی و تنها جاسوسی ارتباطات است و جاسوسی انسان را شامل نمی‌شود.

شنود دائم ارتباطات از راه دور، در سراسر جهان (موبایل، فکس، ایمیل و ارتباطات انفورماتیک) و همچنین دریافت و تحلیل تصاویر ماهواره‌ای، در حوزه وظایف سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) است. این آژانس، صدهزار نفر نیرو در استخدام خود دارد که این افراد در مراکز مختلف در آمریکا و ایستگاه‌های شنود مستقر در خارج، به کار مشغول‌اند.


وظیفه اصلی آژانس امنیت ملی آمریکا نظارت بر فعالیت‌های مخابراتی است


NSA با مشارکت آژانس‌های مشابه در انگلستان، کانادا، استرالیا و زلاندنو تحت عنوان گروهی با نام «یوکوزا» (UKUSA) به‌صورت گسترده‌ای بر روی سیستم‌هایی به نام «اشلون» (ECHELON) کار می‌کنند که توانایی مانیتور کردن بخش عظیمی از ارتباطات تلفنی، فکسی و داده‌ای جهان را دارد.

در این زمینه، مدیر این آژانس، به هنگام یکی از معدود مصاحبه‌هایش با مطبوعات، اعلام کرده بود که او باید هر سه ساعت، اطلاعاتی معادل کل کتابخانه کنگره آمریکا را تحت اداره‌اش داشته باشد.


- لوازم الکترونیکی هوشمند جاسوسانی پنهان در خانه‌ها

با پیشرفت ابزارهای برقی هوشمند و استفاده هرچه بیشتر آنها به عنوان بخشی از ابزارآلات ساختمان، امکان جاسوسی خانه‌هابسیار آسان‌تر گشته است. رییس سازمان سیا، دیوید پترائوس با تایید این مطلب اظهار داشت که آمریکاییان با استفاده از این وسایل این امکان را به سازمان‌های جاسوسی می‌دهند تا زندگی شخصی و خصوصی آنها را راحت‌تر تحت کنترل و نظارت قرار دهند.

دیوید پترائوس طی سخنان خود در نشست «این‌کیوتل» (IN QTel) که پیرامون عملیات‌های سرمایه‌گذاری سیا در بخش فناوری بود، بیان داشت که این وسایل جدید همچون یخچال، اجاق گاز، و سامانه برق خانه که به اینترنت متصل می‌شوند می‌توانند «مفهوم رازداری و پنهان‌کاری ما را تغییر دهد.»

وی افزود: «چنین ابزارهایی را می‌توان به وسیله فناوری‌هایی چون شناسایی فرکانس رادیویی، شبکه‌های حسی، و سرورهای جاسازی‌شده کوچک که همگی با استفاده از محاسبات فراوان، کم‌هزینه، و پرقدرت به نسل بعدی اینترنت متصل می‌شوند مکان‌یابی، شناسایی، رصد، و از راه دور کنترل کرد.»

گفتنی است که در حال حاضر یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های سازنده ریزپردازنده به نام ARM پردازنده‌های جدیدی را ساخته است که می‌توانند تقریباً درون تمامی وسایل خانگی جاسازی شده و به اینترنت وصل شوند تا از این طریق بتوان آنها را به همراه دیگر وسایل از راه دور تحت کنترل گرفت. این شرکت نام این محصول را «اینترنت اشیاء» گذاشته است.

سؤالی که مطرح است این است که این اطلاعات برای تحلیل و بررسی به کجا فرستاده خواهند شد. در حال حاضر سازمان امنیت ملی آمریکا NSA دست به ساخت یک تأسیسات به شدت یکپارچه و مستحکم 2 میلیارد دلاری در اعماق صحرای یوتای آمریکا زده است که دورتادور آن را کوه فرا گرفته است. قرار است این تأسیسات در ماه سپتامبر 2013 به طور کامل مورد بهره‌برداری قرار بگیرد.


مرکز فرماندهی سازمان امنیت ملی آمریکا با بیش از 18 هزار کارمند در بالتیمور


وبگاه خبری گیزمو که در مورد وسایل برقی و فناوری‌های جدید فعالیت می‌کند در مورد این مرکز گفته است: «مرکز داده‌های یوتا کانون شبکه جهانی اطلاعات (GIG) به حساب می‌آید. این مرکز یک پروژه نظامی است که با چندین یوتابایت داده سروکار دارد؛ میزان این داده‌های به حدی زیاد است که در حال حاضر واحد شمارش دیگری برای آن وجود ندارد.»

این وبگاه می‌افزاید: «این مرکز با وجود هر یک از پست‌های شنود، ماهواره‌های جاسوسی، و مرکز داده NSA که به آن متصل می‌شوند سبب می‌شود تا NSA تبدیل به بزرگ‌ترین سازمان جاسوسی جهان شود.»


- بزرگ‌ترین مرکز جاسوسی اینترنتی جهان درآمریکا راه اندازی می‌شود

دو لت آمریکا قصد دارد با هزینه دو میلیارد دلاری، جاسوسی اینترنتی از همه کاربران اینترنت را در سراسر جهان تشدید کند. قرار است، آژانس امنیت ملی آمریکا به بهانه جلوگیری از حملات سایبری، مرکزی را به وسعت یک میلیون مترمربع در ایالت یوتا راه اندازی کند تا بتواند همه اطلاعات انتقال یافته از طریق اینترنت را در آمریکا و خارج از آن کنترل کند.


عکس هوایی از مرکز جاسوسی سازمان امنیت ملی آمریکا در ایالت یوتا

فعالیت این تاسیسات دو میلیارد دلاری «رهگیری، کشف، تجزیه و تحلیل و ذخیره سازی حجم بالایی از ارتباطات جهانی از جمله محتوای مکالمات تلفنی، ایمیل‌های شخصی، پیام‌های متنی تلفن‌های همراه و جستجوهای اینترنتی» را در بر می‌گیرد.


یکی از معدود تصاویر منتشر شده از ساختمان در حال ساخت بزرگترین مرکز جاسوسی جهان


همچنین این مرکز جاسوسی سیگنال‌های ارتباطی را از زمان خروج از ماهواره‌ها تا هنگام حرکت در کابل‌های موجود در زیر زمین و زیر دریاها و شبکه‌های بین‌المللی، خارجی و داخلی رهگیری می‌کند. آژانس امنیت ملی آمریکا با استفاده از کامپیوتری که احتمالاً پر سرعت‌ترین ابر کامپیوتر جهان به شمار می‌رود، قادر است از طریق لوازم خانگی نظیر یخچال فریزرها، اجاق‌ها و سیستم‌های روشنایی متصل به اینترنت، به جمع آوری داده‌ها بپردازد.


- تلویزیون هوشمند جاسوسی در مقابل دیدگان شما

تلویزیون‌های پیشرفته پلاسما و LED مدل ۲۰۱۲ سامسونگ، ویژگی‌هایی دارند که پیش از این هیچگاه شاهد نبودیم، آنها مجهز به دوربین HD، دو میکروفن و نرم‌افزارهایی برای دنبال کردن و تشخیص چهره و تشخیص صدا هستند.

با کمک این ویژگی‌ها، خریدار این تلویزیون‌ها می‌تواند با شیوه‌ای نوین بر تلویزیون وضوح بالای خود کنترل داشته باشد، این تلویزیون‌ها دیگر بیشتر شبیه یک رایانه شخصی شده‌اند و درست به همین دلیل، ممکن است هدف بعدی هکرها قرار بگیرند، هکرهایی که می‌خواهند شما و خانواده‌تان را دید بزنند و صدایتان را بشوند و اطلاعات شخصی شما را جمع‌آوری کنند.


تلویزیون های هوشمند قابلیت اتصال به شبکه های اجتماعی و وب سایت های اشتراک گذاری فیلم و عکس را بطور پیش فرض دارا هستند.


دوربین و اتصال به اینترنت چیزهای تازه‌ای در تلویزیون‌های پیشرفته نیستند، اما از آنجا که می‌توان اپلیکیشن‌های ثالث را روی این تلویزیون‌ها نصب کرد، پیشبینی اینکه بشود به کمک یک اپلیکیشن مخرب و دوربین و میکروفن تلویزیون، امنیت حریم خصوصی خریدار را به مخاطره انداخت، پیش بینی بعیدی به نظر نمی‌رسد.

دوربین و میکروفن‌ها، در بالای صفحه سری ۸۰۰۰ پلاسمای سامسونگ و LED های مدل‌های ۷۵۰۰ و ۸۰۰۰ES متصل هستند، وقتی تلویزیون به اینترنت متصل شود، کاربر امکان می‌یابد از طریق سرویس ابری سامسونگ از اپلیکیشن‌های موجود استفاده کند.

این تلویزیون‌ها، با استفاده از نرم‌افزار تشخیص چهره، کاربرانشان را شناسایی می‌کنند، به این معنی که تشخیص می‌دهند کدام عضو خانواده جلوی تلویزیون است و تلویزیون را برای هر فرد شخصی‌سازی می‌کنند. این تلویزیون‌ها می‌توانند به فرمان‌های صوتی هم گ


تاریخ: جمعه 26 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

برنامه جریان انحراف برای ایجاد هراس اجتماعی

نگاهی به رسانه های جریان انحرافی نیز نشان می دهد که این جریان می کوشد تا با برجسته کردن اقداماتی همچون طرح امنیت اجتماعی از سویی 'هراس' در میان توده ها ایجاد کرده و از دیگر سو ...

هامون به نقل از  محدوده:

زمانی که تئوریسین های اصلاحات رمز پیروزی خود را در دوم خرداد مهندسی تحرکات سیاسی بر گسل ها و گسست های اجتماعی تعریف کردند،شاید هیچ گاه در مخیله شان نمی گنجید که این راهبرد امروز از سوی کسانی طرح و پیگری شود که مسندشان وام دار و زائیده پایان دولت آنان شد.


اگر یک روز در خیابان خارک تحصیلکردگان استحاله شده چپ به تئوری پردازی برای ورود به قدرت مشغول بودند،دیگر روز در مرکزی مطالعاتی همین تئوری ها روبروی مردی برگ به برگ حفظ و به یاد سپرده می شد که اینک بیش از آنان می اندیشد و باوری خطرناک تر از آنان دارد.باوری که همه چیزش از یک انحراف آغاز می شود.


جریان انحرافی که ظهور و بروزش به شکل ملموس بعد از انتخابات و فتنه 88 دیده می شود برای مسند قدرت ابایی از عاریت گیری از فتنه گران ندارد،تئوری هایی را که روزی مطالعه کرده بود و در فتنه 88 شاهد بود،همچون یک مانیفست مشق می کند وتجربه.


اگر این روزها سندی از اقداماتشان عیان می شود بسیار زود از سطح به عمق می رود و با تغییر تاکتیک،"بازی زیر آب" را دنبال می کند.این بازی اما چیست؟.


جریان انحرافی که این روزها به مدد تکثر و مدل خوشه ای رسانه های خود به مهندسی فضای اجتماعی مشغول می باشد ،بر این باور است که زمانی می تواند به موفقیت خودجهت تغییر ساختار ها منطبق بر اهدافش برسد که بتواند یک چتر فراگیری گسترده و بتواند نیروهای مختلف سیاسی اصلاح طلب،فتنه گر و اپوزیسیون را زیر این چتر گرد آورد.به باور لیدر این جریان آنچه که باعث شد احمدی نژاد در انتخابات پیشین به پیروزی برسد جمع شدن آرای توده ها و نیز آرای حزب اللهی بوده است.اما با توجه به این که جریان مزبور به اهدافی می اندیشد که دارای تعارض عمیق با منظومه فکری نیروهای ارزشی می باشد لذا باید پایگاه اجتماعی آن ها فراخ و گسترده شده و مدل 8-13+25 عملیاتی شود.یعنی با جمع کردن آراء توده +آرای سبزها(اصلاح طلبان+فتنه گران +اپوزسیون) علی رغم از دست دادن آرای نیروی های ارزشی به زعم خود(8 میلیون نفر) می تواند به پیروزی در انتخابات آتی با 30 میلیون رای بیندیشد. بر همین اساس این جریان می کوشد تا در وهله اول با شکل دهی یک نقطه گره سلبی تحت عنوان" تعارض با حاکمیت" نخ تسبیحی را برای جمع شدن طبقات نخبگانی فراهم آورد.


این مساله اما تنها در بعد سیاسی دنبال نمی شود.این جریان تلاش دارد تا به مدد مدلی که کارگزاران در سال های پایانی خود عملیاتی ساخت از برخی از گسست های اجتماعی سود جسته و زمینه بازی را به نحوی تغییر دهد.اگر بخواهیم عریان تر بگوئیم باید گفت که کارگزاران سازندگی پس ازاین که در سیاست های تعدیل اقتصادی خود فشار غیر قابل تحملی را به مردم وارد کرد برای آنکه بتواند فضا را در اختیار بگیرد،معضلات ومسائل فرهنگی – اجتماعی را برجسته کرده و ضمن برانگیختن اعتراضات حول عصبیت های ارزشی تلاش کرد تا مسائل اقتصادی را از سیبل خارج کرده و اعتراضات در این ساحت را به عرصه فرهنگی - اجتماعی شیفت نماید تا ضمن انحراف در افکار عمومی لایه های تغییر را در این ساحت پیگیری نماید.به گونه ای که منجی ای همچون خاتمی برای آنان در دکان دونبشان ظهور و بروز پیدا کرد.


در همین زمینه نگاهی به رسانه های جریان انحرافی نیز نشان می دهد که این جریان می کوشد تا با برجسته کردن اقداماتی همچون طرح امنیت اجتماعی و برخورد با ماهواره ها از سویی "هراس" در میان توده ها ایجاد کرده و از دیگر سو این تلاش ها را نتیجه اقدامات اقتدارگرایان بداند.


نگاهی به صفحات اول نشریات جریان انحرافی شاید عمیق اهداف آنان را به نمایش بگذارد.


این نشریات از سویی برخورد با ناهنجاری های صورت گرفته و تعطیلی برخی کنسرت ها به دلیل پوشش های ناهنجار را منتشر می سازند و از سویی با تیترهای مختلف خود و جریانشان را مخالف برخورد با ناهنجاری های اجتماعی نشان می دهد و از دیگر سو ضمن اباحه گری به ترویج باز موسیقی و هویت های سکولار می پردازد.


در حقیقت این جریان می کوشد که


1- به بیان دیگر این جریان می کوشد تا «رونوشتی پنهان» را در برابر رونوشت عمومی حاکمیت تعریف کند.رونوشت پنهان مجموعه رفتارهایی است که در حاشیه و به دور از صحنه اتفاق می افتد و نظارتی برآن وجود ندارد.گروه تابع در ظاهر با طبقه حاکم هماهنگ است،ولی در باطن از آن متنفر است.این رونوشت،منجربه ایجاد جایگاه و پایگاه اجتماعی خاص تابعین و انگیزه کنش و واکنش های آنان می شود.استراتژی های این رونوشت نیز عبارتند از: ریا،غیبت،شایعه،تهدید،تصرف روحی،نامه های ،حملات توده ای،حسن تعبیر(نشان ندادن معنای واقعی خود)،غر زدن،فرهنگ شفاهی و شعائر وارونه نسبت به ارزش های مورد تبلیغ.


در حقیقت جریان انحرافی می کوشد تا برجسته کردن موضوع برخورد با ناهنجاری های اجتماعی ،خود را مخالف این اقدامات نشان داده و از دیگر سو بستر اعتراضات خود ساخته را فراهم کرده تا در زمان مقتضی بتواند آن را پشت اقدامات سیاسی آتی خود شیفت نماید.


2- ایجاد هراس در میان توده های هدف گذاری شده نیز بخش دیگری از برنامه جریان انحرافی در این زمینه می باشد.بررسی اقدامات اخیر این جریان نشان می دهد که در این خصوص جریان انحرافی به دنبال پیاده سازی تئوری هستند که اصلاح طلبان تا همین چند ماه گذشته بویژه در ایام فتنه آن را دنبال می کردند.اما این هراس چیست؟


استنلی کوهن معتقد است: «هراس یعنی فرایند ایجاد یا برانگیختن نگرانی اجتماعی بر سر یک موضوع از سوی سرمایه‌گذاران اخلاقی در رسانه‌ها و یا پاسخ غیرعقلانی و نامتناسب به یک تهدید که با اغراق در شدت تهدیدها همراه است».


به عبارت دیگر رسانه های جریان انحرافی با رواج نوعی فرآیند «حساسیت‌سازی» درمیان مردم، هراس اخلاقی نسبت به برخورد ها می سازند. درواقع آنها با «اشباع» یا بزرگ‌کردن برخوردها، ترس دروغینی از آنها را در میان مردم ایجاد می‌کنند.


به طور واضح تر می توان گفت که وابستگان رسانه ای جریان انحرافی پشت سنگرهای اخلاقی موضع می‌گیرند. متخصصان و کارشناسانشان راه حل ارائه می‌دهند و شیوه‌های حل مسئله مطرح می‌شود، اما ناگهان این وضعیت یا از بین می‌رود یا وخیم‌تر می‌شود. گاهی اوقات موضوع هراس‌انگیز کاملا جدید و نو است، اما گاهی اوقات هم موضوعی است که قبلا وجود داشته ولی اینک احیا شده است.


گاهی اوقات هراس فراموش می‌شود و فقط در فولکلور و حافظه جمعی می‌ماند اما گاهی اوقات هم پیامدهای جدی‌تر و بادوام‌تری دارد و ممکن است تحولاتی را در سیاست اجتماعی، قانونگذاری و حتی در نحوه تصور یک جامعه از خودش ایجاد کند.


با توجه به این مطالب می توان گفت که جریان انحرافی با مبالغه ،بزرگنمایی نسبت به طرح عفاف اجتماعی و مقابله به نمادهای تهاجم فرهنگی می کوشد تا از طریق رسانه های خود هراسی را در جامعه تزریق کند.این جریان گرچه در یک سطح به ظاهر از برخی ناهنجاری ها دم می زند اما در سطح دیگر با ایجاد هراس دروغین درمیان بخشی از جامعه ،یک کنترل فرهنگی خاص را پی می گیرد که به شکل تناقض آمیزی باعث گسترش ناهنجاری موجود می شود.


در مجموع با توجه به موارد گفته می توان گفت که بی شک این جریان، در پی این است که با دامن زدن به این هراس مهره خود را در هنگامه ای همچون انتخابات به عنوان منجی وارد عرصه کرده و با توجه به شکل گیری دوگانه اقتدارگرایان- منجی، فضا را به نفع خود دو قطبی سازد.

 

سبزها:خاتمی و مجمع روحانیون عامل انشقاقند

یک عضو گروهک ملی- مذهبی با اذعان به وجود تفرقه و تشتت میان اصلاح طلبان و سبزها تصریح کرد که رفتار خاتمی و مجمع روحانیون مبارز در این زمینه غیر قابل کتمان است.


 

هامون به نقل از  محدوده:

تقی رحمانی در یادداشتی که در سایت ضد انقلابی روزآنلاین منتشر کرد،رسیدن به اهداف فرق سبز را در گرو یک برنامه اصولی دانست و تصریح کرد حتی باید در این هدف گاهی اوقات نرمش نیز به خرج داد.


وی همچنین با بیان اینکه در شرایط کنونی انسجام چاره کار فرقه سبز است ،تاکید کرد که اصلاح طلبان و سبزها در "رضایت نیروها" و "تحلیل اقناعی" با ضعف های بی شماری روبرو هستند.

 

دلجویی از بیوه شاه/ فیلم

بی بی سی فارسی سعی کرد به بهانه پوشش مراسم سالروز تاج گذاری ملکه الیزابت، دل فرح پهلوی را هم به دست بیاورد؛ بنابراین در تماسی تلفنی به سراغ وی رفت تا از رهگذر مرور خاطرات سفر 50 سال پیش ملکه انگلیس به ایران، رضایت ملکه سابق ایران را جلب کرده، روابط این شبکه با فرح پهلوی را عادی -یا دستکم ترمیم شده- جلوه دهد.
//

هامون به نقل از  جام نیوز:

با توجه به جریاناتی که موجب دلخوری شدید "فرح دیبا" بیوه محمدرضا پهلوی، از تلویزیون بی بی سی فارسی (BBCPersian) شده بود، این شبکه انگلیسی به بهانه سالروز تاج گذاری ملکه الیزابت دوم به دلجویی از وی پرداخت.
توضیح آنکه، چندی پیش برخی سایت های معتبر به نقل از افراد نزدیک به بیوه پهلوی نوشتند: «فرح دیبا در جریان بازدید از بی بی سی فارسی پیشنهاد می کند که این شبکه در قبال دو میلیون دلار، فیلم مستندی از زندگی او تولید و پخش کند.
"صادق صبا" مدیر شبکه، نیز که از پیشنهاد ملکه سابق ایران وسوسه شده بود، پنهانی از او می خواهد مبلغ مورد نظر را مستقیم به خودش بپردازد و در عوض، وعده می دهد که علاوه بر اجابت خواسته اش -یعنی تولید و پخش مستندی از زندگی فرح- هر از گاهی نیز خبر و تصویری از فرح دیبا را پخش کند و به بهانه در پیش بودن شصتمین سالگرد سلطنت ملکه انگلیس، تصاویری از فرح دیبا در کنار الیزابت دوم پخش شود!
صادق صبا دست به کار شده، مستندی تولید می کند که بسیار ضعیف، ابتدایی و به نوعی "ضد تبلیغ" از آب در می آید. این ماجرا برای بیوه پهلوی بسیار گران تمام می شود تا جایی که شرح ما وقع را از طریق واسطه هایی که از آشنایان مشترک خاندان های سلطنتی ایران و انگلیس هستند، به گوش ملکه انگلیس می رساند.
سرویس سیاسی جام نیوز در همین زمینه در تاریخ 31 اردیبهشت 91 به نقل از چند وبلاگ و صفحات فیس بوک متعلق به چهره های سلطنت طلب، ضمن درج خبر یادشده، از مجازات بی بی سی فارسی توسط ملکه انگلیس پرده برداشت.
پس از انتشار گسترده این خبر و بازتاب آن در بخش خبری 20:30 صداوسیما، بی بی سی فارسی سعی کرد به بهانه پوشش مراسم سالروز تاج گذاری ملکه الیزابت، دل فرح پهلوی را هم به دست بیاورد؛ بنابراین در تماسی تلفنی به سراغ وی رفت تا از رهگذر مرور خاطرات سفر 50 سال پیش ملکه انگلیس به ایران، رضایت ملکه سابق ایران را جلب کرده، روابط این شبکه با فرح پهلوی را عادی -یا دستکم ترمیم شده- جلوه دهد.

 

مجلس ختم گروهك ها در برلين و شيرين كاري رئيس شوراي هماهنگي


بي توجهي اردشير اميرارجمند به سخنراني حضار در نشست محفلي شماري از اعضاي متواري گروهك ها (برلين) يكي از حضار را شاكي كرد.

 

هامون به نقل از  کیهان:

شماري از وابستگان فدائيان خلق بهروز خليق، حزب توده و اتحاد جمهوريخواهان (بيژن حكمت)، سلطنت طلب (نوشابه اميري)، حزب مشاركت (رجب مزروعي)، ملي-مذهبي (تقي رحماني و رضا عليجاني) روز يكشنبه در يك كليسا در برلين دور هم جمع شده و براي يكديگر سخنراني كردند. در تبليغات اين برنامه اعلام شده بود اين بزرگ ترين برنامه اپوزيسيون در خارج كشور به مناسبت سالگرد انتخابات رياست جمهوري است. در ميان مهمانان كساني چون سهراب رزاقي (از مقامات وزارت كشور دولت اصلاحات، مهدي فتا پور ، خديجه مقدم، فرزانه عظيمي، حسن فرشينان (روحاني كشف لباس كرده)، عمار ملكي (پسرمحمد ملكي)، يوسفي اشكوري و محمد صادقي نيز حضور داشتند.
مهدي جامي سردبير اخراجي راديو زمانه در گزارشي با بيان اينكه «برنامه ريزي اين نشست 6 هفته طول كشيده بود»!، نوشت: مسائل تداركاتي و مالي عمدتا بر دوش حزب مشاركت و نهضت آزادي قرار گرفت و رفقاي چپ [ماركسيست] هم احتمالا كمك كردند.
وي با بيان اينكه ما فاقد مديريت منضبط و با برنامه هستيم، به بي محلي برخي حضار نسبت به جلسه انتقاد كرد و نوشت: بعضي ها مثل يوسفي اشكوري مي آيند مي نشينند و با دقت برنامه را دنبال مي كنند و عمده وقت را در سالن مي گذرانند نه در بيرون آن! از بعضي هم انتظار هست كه چنين كنند و نمي كنند. بعضي ها از موقعيتي برخوردارند كه وقتي نشستند نبايد سر در گوش بغل دستي نكنند. سالن جاي پچ پچ چهره ها با بغل دستي شان نيست. از آنها انتظار مي رود كه به سخنراني ها دقت كنند. و اين چون علني بود گفتنش اميدوارم بر كسي گران نيايد؛ بر من گران آمد كه اردشير اميرارجمند بخش بزرگي از وقتش را بيرون سالن گذراند. حتي وقتي يكي از سخنرانان او را و شوراي هماهنگي را خطاب قرار داد و توصيه هايي كرد كه به نظرش بايد كسي مثل اميرارجمند مي شنيد او در سالن نبود و من مي ديدم كه در بيرون مشغول صحبت است. به نظرم اگر قرار بود چنين حضوري داشته باشد نبودنش ترجيح داشت. اردشير اميرارجمند حواسش جاي ديگري بود و نبود و وقتي هم بود به آنچه در سالن مي گذشت توجهي نشان نمي داد. به نظرم رسيد كه از نظر ارتباطي و هم روابط عمومي ضعيف عمل مي كند.
يادآور مي شود بنا به گزارش «نداي سبز آزادي» رجب مزروعي (عضو خارج نشين حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب) در اين نشست هماهنگي با گروهك ها گفته است: ما بايد مرزهاي ساختگي ميان طرفداران جنبش سبز را حذف كنيم. اين جنبش حق طلب و حق محور است و كسي با اين اصل مخالف نيست.

 

نفاق خودمان كه كاملتر از سازمان منافقين است!


عبدالله نوري در اظهاراتي پرتناقض خواستار هم پوشاني جنبش سبز و جريان اصلاحات و در عين حال مرزبندي اين دو يا نيروهاي برانداز و خشونت طلب شد.

 

هامون به نقل از  کیهان:

وزير كشور معزول دولت اصلاحات كه سابقه تحريك در اغتشاشات خياباني تيرماه 78 به همراه تاج زاده را داشته، در ملاقاتي گفته است: رفتار جرياني حاكم با منتقدان غيرقابل پيش بيني است و حتي در اين مورد خط قرمزش هم شاخص نيست و مبهم است.
وي با بي تقصير معرفي كردن بازداشت شدگان فتنه سال 88 و موسوي و كروبي، خواستار هم پوشاني جنبش سبز و جريان اصلاحات شد و گفت: عمل در چارچوب قانون اساسي و نيز نفي هر گونه افراط گري و خشونت از جمله اين هم پوشاني هاست.
وي با كتمان خيانت هاي فتنه گران در سال 88، ادعا كرد: اصلاح طلبان و سبزها خواستار اجراي قانون اساسي و حفظ نظام بوده اند و برخلاف تبليغات مغرضانه برخي، سقوط نظام خواست جريان اصلاحات نيست.
وي همچنين با تأكيد بر لزوم مرزبندي جنبش سبز و جريان اصلاحات با نيروهاي برانداز و خشونت طلب گفت: شكافتن معناي اجراي بدون تنازل قانون اساسي مي تواند يكي از مهم ترين ابعاد برنامه اصلاحات در شرايط فعلي باشد.
اين اظهارات در حالي است كه عبدالله نوري تا چندي پيش از هم گسيخته شدن جبهه گروهك ها، ديدارهاي منظمي با سران گروهك هاي برانداز ورشكسته داشت. اين مهره سوخته گروهك ها كه مانند كروبي صرفا براي انحراف اذهان از بازيگران اصلي به كار گرفته مي شود، توضيح نداده كه ادعاي وفاداري به نظام (قانون اساسي چه نسبتي با خط كشيدن روي شعار جمهوري اسلامي، جسارت، به تصوير حضرت امام خميني(ره) و اهانت به ولايت فقيه و سرانجام جسارت به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام مي تواند داشته باشد؟ و چگونه مي توان ميان آشوبگراني كه به مساجد، مردم، بانك ها و اموال عمومي حمله كردند و حتي مرتكب آدم كشي و ترور شدند و دست در دست تروريست هاي، منافقين، بهائيان، سلطنت طلبان و گروه هاي تجزيه طلب دادند با خشونت طلبان و جريان هاي برانداز مرزبندي قائل شد؟ يا اينكه آقاي نوري در آن مدت 8 ماهه از اين كلمات قشنگ و از سر عقل نمي زد و حالا كه آبروي منافقين به واسطه عملگي گروهك هاي منحله بر باد رفته، سخن از قانون اساسي و «اصلاح طلبي» مي گويد و در عين حال اصلاح طلبي را با آشوبگر فتنه سبز يك كار مي كند؟ آشوبگران اصلاح طلب بودند يا اصلاح طلبان آشوبگر؟! به تعبير ديگر آقاي نوري به زعم خود تاكتيك فرار به جلو را به اجرا مي گذارد كه مي گويد خط قرمز و رفتار نظام مشخص و قابل پيش بيني نيست در حالي كه در اين ميان، جريان نفاق جديد است كه حركات زيگزاگ انجام مي دهد.
گفتني است نوري اواخر فروردين امسال با انتقاد از شركت خاتمي در انتخابات مجلس گفته بود برداشت من هم از مذاكره با آقاي خاتمي اين بود كه او بدون محقق شدن شرايطي كه اعلام كرده، در انتخابات شركت نخواهد كرد. اگر ايشان بناي شركت شخصي داشت، بهتر بود از قبل در بيانات خود، شرايط شخصي خويش را از بحث جمعي جدا مي كرد تا سوءتفاهمي به وجود نمي آمد.
وي مهرماه سال گذشته نيز در ملاقات پنهاني با خاتمي كه عمدا از سوي رسانه هاي انقلاب لو رفت، از فضاي ركود و دلزدگي سياسي در ميان برخي حاميان جبهه اصلاحات انتقاد كرده و گفته بود: برخي از اين دوستان كه به ملاقات من مي آيند از شما و جريان اصلاحات گله مند هستند و مي گويند اصلاح طلبان از آنها استفاده ابزاري مي كنند و در حوادث و تجمعات خياباني ما را جلو مي اندازند و در گرفتاري ها فكر ما نيستند.
شايان ذكر است عبدالله نوري از مسند وزارت كشور دولت اصلاحات و به واسطه دستياري چون تاج زاده و برخي عناصر بدسابقه حزب مشاركت و سازمان مجاهدين، يكي از عوامل پمپاژ تشنج و اغتشاش به فضاي سياسي كشور و ميدان دادن به گروهك هايي چون نهضت آزادي در سالهاي پاياني دهه 70 بود. وي از همان زمان ارتباطات گسترده اي را با گروهك هاي نهضت آزادي، باند مهدي هاشمي، تندروهاي حزب مشاركت و دفتر تحكيم و طيفي از افراطيون كارگزاران برقرار كرده بود.

 

"فتنه‌گران" زمینه ترور دانشمندان هسته‌ای را برای دشمن فراهم کردند

مادر شهید احمدی روشن گفت: بعد از ریشه‌کن شدن منافقین و قبل از فتنه 88 ما تقریباً هیچ تروری در کشور نداشتیم اما فتنه‌گران باعث شدند زمینه ترور دانشمندان هسته‌ای از سوی دشمن شکل بگیرد.
خبرگزاری فارس:

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:

صدیقه سالاریان مادر شهید مصطفی احمدی‌روشن دانشمند هسته‌ای کشورمان در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، درباره سالگرد انتخابات 22 خرداد 88 و نتیجه نپذیرفتن شکست از سوی فتنه‌گران اظهار داشت: وقتی شلوغی و ناامنی در کشور به وجود آید مرزها نیز نا‌امن شده و وسائل مختلفی مثل اسلحه به‌صورت غیرقانونی وارد کشور می‌شود.

سالاریان گفت: بعد از ریشه‌کن شدن منافقین و قبل از فتنه 88 ما تقریبا هیچ تروری نداشتیم اما فتنه‌گران باعث شدند زمینه ترور دانشمندان هسته‌ای از سوی دشمن شکل بگیرد.

مادر شهید احمدی روشن با یادآوری اینکه یک اقلیتی خواستار ابطال انتخابات 88 بودند و از همین رو آشوب‌هایی در کشور ایجاد شد خاطرنشان کرد: اکثریت مردم متوجه نفوذ بیگانگان در وقایع 88 شدند، لذا بعد از اهانتی که در روز عاشورا به اعتقادات مردم شد آنها حماسه 9 دی را رقم زدند.

* مصطفی با وجود مشغله کاری زیاد در حماسه 9دی حضور یافت

وی با اشاره به نقش مقام معظم رهبری در خنثی سازی فتنه 88 تصریح کرد: راهپیمایی 9 دی برای فتنه‌گران کافی بود و مصطفی نیز به همراه پسرش علیرضا در راهپیمایی 9 دی حضور یافته و جریان فتنه را محکوم کرد.

 

مسببان اصلی مرگ خواهر و مادرم موسوی و کروبی هستند

یکی از خانواده‌های قربانی سال 88 گفت:‌ ما مسببان اصلی فوت مادر و خواهرم را موسوی و کروبی می‌دانیم، چراکه اگر آنها به رای مردم و قانون احترام می‌گذاشتند در اغتشاشات 25 خرداد چنین حادثه‌ تلخی برایمان رخ نمی‌داد.
خبرگزاری فارس: مسببان اصلی مرگ خواهر و مادرم موسوی و کروبی هستند

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:

زهرا رجب‌پور خواهر مادر و دختری که در 25 خرداد 88 در مهدکودک مجاور پایگاه بسیج در خیابان آزادی توسط فتنه‌گران به شهادت رسیدند در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس درباره نحوه شهادت آنها و نقش فتنه‌گران در این جنایت اظهار داشت: ما بعد از اینکه آخرین کودک را ساعت 6:15 به خانواده‌اش تحویل دادیم تصمیم گرفتیم که باتوجه به اتفاقات آن روز از مهدکودک خارج شویم. اما مادر و خواهرم خواستند که شب را در مهدکودک بمانند و گفتند اگر خیابان خلوت شود خودمان به خانه باز می‌گردیم.

رجب‌پور با بیان اینکه مهدکودک ما دقیقاً روبه روی پایگاه بسیجی قرار داشت که فتنه‌گران به آن حمله‌ور شدند، یادآور شد: 18 فشنگ به در و دیوار مهدکودک برخورد کرد که 4 تیرش به مادر و خواهرم اصابت کرد.

* مسببان اصلی مرگ خواهر و مادرم موسوی و کروبی هستند

وی ادامه داد: ما مسببان اصلی فوت مادر و خواهرم را موسوی و کروبی می‌دانیم، چراکه اگر آنها به رای مردم و قانون احترام می‌گذاشتند در اغتشاشات 25 خرداد چنین حادثه‌ تلخی برایمان رخ نمی‌داد.

رجب‌پور افزود: فتنه‌گران در سال 88 کار را به جایی رساندند که ما در خانه خودمان و در پشت درب‌های بسته نیز امنیت نداشتیم اما متأسفانه نمی‌توانستیم عملا ثابت کنیم که شهادت مادر و خواهرم تقصیر سران فتنه است.

وی با یادآوری اینکه اگر موسوی و کروبی نتیجه انتخابات را می‌پذیرفتند و دست به اعتراض نمی‌زدند امروز چنین اتفاقی برای خانواده ما نمی‌افتاد گفت: ما جزو کسانی بودیم که در انتخابات 88 به احمدی‌نژاد رأی دادیم.

رجب پور ادامه داد: رفتار فتنه‌گران در سال 88 امنیت را از ما سلب کرده بود و نزدیک بود وضعیت ما شبیه وضع فعلی سوریه شود اما با هوشیاری مردم و رهبری مقام معظم رهبری این فتنه خنثی شد.

رجب پور با تأکید بر اینکه کشور امروز به یک ثبات رسیده است تصریح کرد: امروز کشور ما متکی به رأی مردم است و ما افتخار می‌کنیم که در راه کشورمان دو شهید دادیم. هرچند بسیار ضربه سخت و دردناکی برایمان بود.

وی در ادامه با اشاره به نقش خواص در فتنه 88 یادآور شد: اگر برخی از افراد و مسئولان نقش خود را می‌دانستند فتنه زودتر جمع می‌شد اما متأسفانه برخی عوامل داخلی و خواص بی‌بصیریت نتوانستند به موقع تشخیص دهند لذا اتفاقی که می‌توانست در عرض یک هفته جمع شود 8 ماه طول کشید.

رجب پور با بیان اینکه ما فتنه‌گران را به خاطر حقی که از خانواده ما پایمال کردند به خدا واگذار می‌کنیم افزود: خون مادر و خواهرم هرگز پایمال نخواهد شد. و ما امیدوریم این آخرین فتنه‌ای بوده باشد که برخی از خانواده‌ها را داغدار کرد و هیچ سودی نیز برای سران فتنه نداشت.

 

برخورد سرد کاربران با ژست دموکراسی فیس‌بوک

نظرخواهی فیس بوک در مورد تغییرات در سیاست های حریم شخصی این سایت با برخورد سرد و منفی آنان مواجه شد.
خبرگزاری فارس: برخورد سرد کاربران با ژست دموکراسی فیس‌بوک

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:

به نقل از ان پی آر، معدود کاربرانی که در این نظرسنجی شرکت کردند عمدتا دیدگاهی منفی نسبت به تصمیمات فیس بوک در جهت تغییر سیاست گذاری های این سایت داشتند.

گفتنی است تنها 13 درصد از کاربران شرکت کننده در این نظرسنجی موافقت خود را با تغییر سیاست های این سایت در حوزه حریم شخصی اعلام کردند. جالب اینکه تعداد کل شرکت کنندگان در این نظرسنجی هم 342600 نفر بوده که تنها معادل 0.1 درصد از حداقل تعداد افراد مورد نیاز برای معتبر دانسته شدن نتایج نظرسنجی مذکور بوده است.

مدیران فیس بوک قبلا اعلام کرده بودند تنها اگر 30 درصد از کل 901 میلیون نفر عضو فعال این سایت در نظرسنجی یاد شده شرکت کنند، نتایج آن را می پذیرند، اما با این استقبال سرد مشخص نیست چه تصمیمی در مورد سیاست گذاری حریم شخصی سایت یاد شده اتخاذ خواهد شد. 30 درصد جمعیت فیس بوک معادل 270 میلیون نفر است که 86 درصد از کل جمعیت آمریکا را شامل می شود.

Jaime Schopflin سخنگوی فیس بوک از اینکه تعداد بسیار بسیار اندکی از کاربران فیس بوک از آن برای رای دادن استفاده کرده اند، اظهار ناامیدی کرده است. وی افزوده که مشخص است این شیوه قابل اجرا نیست و باید راه های دیگری برای پی بردن به نظرات کاربران شناسایی شود.

 




تاریخ: چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

بیانیه مجاهدین انقلاب تکذیب شد!

 

امروز و در آستانه ۲۲ خرداد برای چندمین بار متوالی در ماههای اخیر بیانیه ای به نام شاخه خارج از کشور مجاهدین انقلاب در برخی رسانه ها منتشر شده است.

در پی صدور تازه ترین بیانیه به نام سازمان مجاهدین انقلاب شاخه خارج از کشور یک منبع آگاه درون این سازمان منحل شده در گقت وگو با ندای انقلاب صدور هرگونه بیانیه به نام مجاهدین انقلاب شاخه خارج از کشور در خصوص عملیات روانی اقتدارگرایان برای تفرقه افکنی و ایجاد جریان‌ اصلاح طلب تقلبی را تکذیب کرد.
بنابراین گزارش نامبرده اظهار داشت:امروز و در آستانه ۲۲ خرداد برای چندمین بار متوالی در ماههای اخیر بیانیه ای به نام شاخه خارج از کشور مجاهدین انقلاب در برخی رسانه ها منتشر شده است که متاسفانه همانند دفعات گذشته این بیانیه بدون نام و امضا!منتشر شده است.
وی افزود:این بیانیه ها از جانب جریانی مجعول در خارج از کشور هدایت می شود که در صدد سواستفاده از موقعیت مجاهدین انقلاب می باشند.اینها همان جریانی هستند که مجاهدین را به انحلال کشاندند.
این منبع آگاه در ادامه گفت:این بیانیه از جانب جریانی اقتدارگرا و مجعول در خارج از کشور که توسط برخی سرویسهای اطلاعاتی غربی حمایت و هدایت می شوند منتشر شده است. رجبعلی مزروعی عضو سابق حزب مشارکت و سرکرده این گروهک اقتدار گرا با رفتن از ایران در برنامه ای حساب شده با هدایت سرویس اطلاعاتی یک کشور اروپایی مدعی نمایندگی سازمان مجاهدین انقلاب در خارج از کشور شده است.
وی افزود: در حالی که چهره های تاثیر گذار این جریان هم اکنون به جرم براندازی در زندان به سر می برند و در حال گذران دوران محکومیت خود هستند عده ای فرصت طلب با استفاده از نام مجاهدین انقلاب در صدد سوءاستفاده و رسیدن به برخی منویات فروحورده خود در این سالها می باشند.
وی افزود:مواضع رسمی این تشکل سیاسی تنها از طریق بیانیه و از کانال رسانه های گروهی منتشر می شود.


 

نتانیاهو: برای نابودی اسرائیل رهبر ایران از همه مصمم تر است

نخست وزیر رژیم صهیونیستی وقتی از سؤال خبرنگار آلمانی شوکه شد، به جای پاسخ منطقی افسانه هولوکاست و نقش آلمان را به رخ خبرنگار کشید!

alt

ماجرا از این قرار است که خبرنگار نشریه بیلد در مصاحبه چندی پیش خود با نتانیاهو به او یادآوری می کند که مردم آلمان قضاوت بسیار منفی نسبت به رژیم اسرائیل دارند. او می گوید «آقای نخست وزیر! طبق یک نظرسنجی جدید 79 درصد مردم آلمان معتقدند اسرائیل به حقوق بشر احترام نمی گذارد و 70 درصد آنها می گویند اسرائیل منافع خود را بی توجه به منافع ملت ها پی می گیرد. شما وقتی این اعداد و ارقام را می شنوید چه فکر می کنید؟»

نتانیاهو که از این سوال جاخورده بود، می گوید: معلوم است که در آلمان و اروپا برداشت خیلی غلطی از اسرائیل وجود دارد. ما یک دموکراسی هستیم که مقابل ایران و عوامل آن ایستاده ایم. ما یگانه پرچمدار آزادی و حقوق بشر در منطقه ایم. آیا می دانید که یک میلیون عرب در کشور ما زندگی می کنند و از حقوق شهروندی برخوردارند(؟!)

نتانیاهو در ادامه با اشاره ضمنی به افسانه هولوکاست و نقش آلمان، گفت: طبیعی است که این موضوع در آلمان [نظر مردم آلمان درباره ماهیت ضد حقوق بشری اسرائیل] با تاریخ خاصش خیلی ناگوار است. بدتر از چنین نظرسنجی هایی هم در تاریخ ملت[!؟] ما بوده و تأسف بار است اتهاماتی که روزگاری علیه یهودیان بوده است، اکنون درباره اسرائیل گفته می شود.

طنز تلخ در اظهارات نتانیاهو تحریف مطلق تاریخ و بیان این عبارت است که «یک میلیون عرب در کشور ما زندگی می کنند»! حال آن که کشور فلسطین اصالتا متعلق به آن اعراب است ضمن اینکه 6 میلیون فلسطینی به خاطر اشغالگری و سبعیت رژیم صهیونیستی از حق سکونت در کشور خود و حاکمیت ملی محروم شده و آواره دیگر کشورها هستند.

نتانیاهو در این مصاحبه با اشاره به بیداری و انقلاب ملت های مسلمان منطقه گفت: وضعیت در خاورمیانه به نسبت 3 سال پیش خیلی بدتر شده و اکنون شاهد سلطه اسلامگرایان و ایجاد حکومت های اسلامی هستیم.

وی همچنین درباره برنامه هسته ای ایران می گوید: این برنامه ذره ای کندتر نشده و با وجود همه فشارهایی که وارد شده، هیچ اتفاقی نیفتاده است. ایران موفق شده حتی غنی سازی 20 درصدی را هم انجام دهد اما جامعه جهانی نه توقف غنی سازی را مطالبه می کند و حتی نمی خواهد تاسیسات زیرزمینی فردو را تعطیل کنند. تاکنون تحریم ها هیچ نتیجه ای در توقف اقدامات ایران نداشته است.

نتانیاهو با بیان اینکه «طرف اصلی اسرائیل در ایران [آیت الله] خامنه ای است که حکومت را هدایت می کند» تصریح کرد: او بیشترین عزم را در ایران برای نابودی اسرائیل دارد و حتی از احمدی نژاد هم در این زمینه مصمم تر است.

خبرنگار پرسید وقتی به مقامات ایرانی فکر می کنید چه احساسی دارید؟ که نتانیاهو پاسخ داد: ملاک احساسات من نیست. مهم واقعیت است و واقعیت این است که هر چه ایران هسته ای تر می شود، این بد است. آنها تروریست ها را سراغ ما می فرستند و حماس و حزب الله را تجهیز می کنند، تهدید می کنند که تنگه هرمز را می بندند و جلوی صادرات نفت را می گیرند

 


 

اصلاح طلبان:باید صفت فتنه را از بین ببریم

 
 

اصلاح طلبان ورود زوهد هنگام به مباحث انتخاباتی را فرصتی بی بدیل برای عادی سازی شرایط این جریان بعد از فتنه 88 ارزیابی کرده اند.


تصمیم سازان جریان دوم خرداد ضمن تاکید بر ایجاد همگرایی بیشتر برای حضور موثرتر در فضای سیاسی کشور ربایش صحنه رسانه ای را مورد توجه خود قرار داده و تصریح کرده اند،با ورود به فضای انتخاباتی و اظهارنظرچهره های مختلف اصلاح طلب می توانیم بعد از مدت ها بطور رسمی و به بهانه فعالیت انتخاباتی از زیر فشار بیرون آمده و به بازسازی تشکیلاتی خود بپردازیم.


این افراد همچنین با بیان اینکه با اظهار نظرهای انتخاباتی می توان زمینه پذیرش اصلاحات توسط حاکمیت را در افکارعمومی تلقین کرد،گفته اند که اظهارنظرهای مختلف موجب شده است که رسانه های اصولگرا به آرامی و بدون توجه ،صفت فتنه گر را از این جریان حذف کنند.!

 

گزارشی خواندنی از اطاق فرمان فتنه 88

 


 

 

با گذشت 3 سال از فتنه 88 کماکان بحث در زمینه "فتنه" و ماهیت و اطاق فرمان آن از زوایای مختلف طرح و مورد بررسی قرار دارد.


اینکه واژه فتنه از چه زمانی در این 2 سال وارد سپهر سیاسی کشور شد و به عنوان شاه بیت تحرکات ضد انقلاب داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفت،سوالی است که نیازمند توضیح بوده و می تواند مبنایی برای ورود به مقوله اساسی تر یعنی مدیریت فتنه قرار گیرد.


با اندکی تدقیق در ایام حوادث پس از انتخابات بوضوح در می یابیم که واژه فتنه برای نخستین بار اولین بار از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تاکید و استفاده قرار گرفت. معظم له با توجه به اطلاعات عمیق و کارشناسانه ای که نسبت به مسایل دینی داشته و دارند ، پدیده‌های اجتماعی را با نگاه دینی رصد کرده و از این رو برای تبیین ماهیت و کارکرد جریانی که در انتخابات ظهور وبروز پیدا کرد،از این واژه بهره بردند.


فتنه در اسلام به یک معنا جنبه اثباتی و مثبت دارد و آن را یک فرصت و موقعیتی می‌داند که اهل حق در آن فرصت و میدان، امتحان شده و حقانیت خود را اثبات می‌کنند. فتنه عرصه و جایگاهی است برای امتحان و آزمایش.در همین خصوص به صراحت در آیات متعدد قرآن کریم مشاهده می کنیم که در مورد فتنه صحبت شده و عبارت «لقدفتنا الذین» در جاهای متعدد آن آمده است.بطور مثال در آیه دوم سوره عنکبوت هم از واژه فتنه استفاده شده و می‌فرماید: «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لا یفتنون».


وقتی قرآن برای مومنان از فتنه سخن می‌گوید منظور آن "امتحانات" است که برای جوشش درون انسان و به مرحله ظهور رسیدن قابلیت‌های فطری آن می‌باشد. باید ابتلایی باشد تا کسی مثل قاسم بن‌الحسن علیه‌السلام بگوید شهادت برای من با حلاوت‌تر از عسل است. باید میدانی ایجاد شود و امتحانات پیش بیاید تا این صفت‌ها به ظهور برسند.


فتنه ، از سوی دیگر یک جنبه منفی هم دارد و آن این است که انسان‌هایی در آن مردود شده و شکست می خورند و به جای اینکه به رشد برسند دچار ریزش می شوند. این موارد جلوه‌های بد فتنه است که سال 88 پیش‌آمد و رهبر معظم انقلاب نیز به موجب این نگاه دینی اتفاقات پیش آمده را "فتنه" نام گذاشتند.لذا برای بررسی فتنه پیش آمده و بررسی اطاق فرمان آن می بایست از این دریچه ورود کرده وبه تعبیری به بررسی کارنامه افرادی بپردازیم که در اتفاقات سال 88 مردود شده و از کشتی نظام پیاده شدند.


اطاق فرمان این فتنه کجا بوده است؟


سوال اساسی و بنیادینی که در سپهر سیاسی کشور مطرح بوده و تلاش شده است برای آن پاسخ هایی در نظر گرفته شود این است که اطاق فرمان این فتنه کجا بوده است؟


برخی در پاسخ به این پرسش استدلال می‌کنند که اتفاقاتی که در انتخابات دهم ریاست جمهوری و پس از آن بوقوع پیوست منشایی داخلی داشته و باید در همین چارچوب مورد بحث و بررسی قرار گیرد. به باور این افراد در سال 88 برخی با بد اخلاقی‌ سرانجام اقداماتشان را به جایی رساندند که کشور به مدت یک سال درگیر تنش و غائله شد و ضد انقلاب نیزکه مترصد بهره برداری از فرصت های پیش آمده برای خود بود وارد عرصه شد،به مقدسات توهین کرد، مسجد لولاگر را آتش زد و روز عاشورا و روز 16 آذر به مقدسات توهین کرد.این افراد اینگونه استدلال می کنند که این اتفاقات یک ماجرای داخلی بوده و آن چه باعث شد که ماجرا شکلی از دخالت خارجی را به خود گرفته و اوباما، کشورهای اروپایی و رسانه‌های ضد انقلاب به جنجال آفرینی بپردازند ،تبعات این مسأله داخلی بوده است.


استدلال این طیف همچنین این می باشد که دشمن جز دشمنی هدفی نداشته و اصولا حضور آنها در این فتنه به این معنی نیست که فتنه 88 یک پروژه خارجی بوده است.

 

لجاجت سیاسی ؛دیدگاهی دیگر در خصوص فتنه


یکی ای دیدگاه های دیگری که در خصوص فتنه 88 مطرح می شود این است که ،آنچه در فتنه 88 اتفاق افتاد، داخلی بوده است و نه یک فتنه برهم زننده خارجی. معتقدین به این دیدگاه بر این باورند که لجاجت نیروهای داخلی در عرصه سیاست زمینه ساز این فتنه شده و کافی است که برای حل این ماجرا جلوی لجاجت افراد گرفته شود.

 

اردوکشی،تعبیر دیگر از فتنه


این اما همه ماجرا نیست .طیف دیگری نیز در رابطه با فتنه، دیدگاه دیگری دارند.


اینان بر این باورند که اتفاقات سال 88 تنها بر پایه لجاجت نبوده است،بلکه مساله اساسی، یک پروژه ویژه بوده که نقطه آغازین آن اردوکشی در خیابان ها به بهانه انتخابات بوده است.به باور معتقدین این دیدگاه اگر موسوی لج‌باز بوده پس رفتار افرادی همچون خاتمی، کروبی ،مجمع روحانیون، حزب مشارکت و... را باید چگونه تعبیر کرد. اگر لجاجت بین احمدی‌نژاد و موسوی بوده پس باید مرز لجاجت شخص احمدی‌نژاد باشد اما اینان از احمدی‌نژاد فراتر رفته و قداست رهبری را شکستند. به باور این طیف ،در فتنه 88 ترکیب‌های مختلف حضور داشتند که تمام طیف‌های اصلاح طلب و ضد انقلاب حضوری موثر و عمیق داشتند.


در مجموع با توجه به طرح این دیدگاه ها باید جستجو کرد که اطاق فرمان این فتنه کجا بوده و این اتفاقات از چه منشایی هدایت می شده است.

 

نگاه به بیرون


ماجرا این است که آمریکا‌یی‌ها از مدت ها قبل دنبال تغییر بودند و به این باور رسیده بودند که امکان برخورد نظامی با ایران سخت بوده و سناریوی محاصره اقتصادی نیز بی اثر بوده است.در این زمینه دهها سند وجود دارد که نشان می دهد آمریکایی‌ها سناریوی تغییر را از درون و با بهره گیری از نیروهای داخلی را در دستور کار خود قرار داده بود.


به عنوان مثال،کاندولیزا رایس وزیرخارجه دولت بوش از سال 2006 به دنبال برقرای روابط سیاسی با ایران بود.مبنای طرح وی ایجاد سفارتخانه آمریکا در ایران بود و صراحتاً می‌گفت تا زمانی که از ایران دور هستیم قادر نیستم بر ایران اثر بگذاریم. وی همچنین تاکید داشت برای اینکه بتوانیم در ایران کار کنیم، باید آرم دشمن از نام آمریکا برداشته شود و مردم و نظام سیاسی ایران مانند یک کشور رسمی با ما برخورد کند.


این تئوری ای بود که آنها با جدیت به دنبالش بودند که بنا به دلایلی سرنگرفت. حال اکنون واضح است و اخباری نیز وجود دارد که آمریکایی‌ها در این راستا د چند دفتر بالای سر ایران تاسیس کردند، در بیشکک، پایتخت قرقیزستان، در باکو پایتخت آذربایجان .ضمن اینکه قبلاً نیز دفاتری مثل دفتر سلیمانیه عراق و دفتر دبی نیز تاسیس شده بود.

 

نگاهی به دفاتر آمریکایی ها در منطقه


دفتر سلیمانیه در سال‌های اخیر خیلی فعال بود. بعضی از رسانه‌های آمریکا از جمله نیویورک تایمز با صراحت گفته‌اند که بارها اعضای مسلح گروه پژاک را در نزدیکی پایگاه سلیمانیه دیده اند. آمریکایی ها همچنین حداقل دو دفتر هم در اروپا داشتند و درفتنه 88 به کار گرفتند مثل دفتر هلند که از بیست سال پیش فعال بود. در لندن هم دفتری را فعال کردند و دفتری نیز در استانبول فعال کردند.


علاوه بر این، آمریکایی‌ها یک پایگاه در بگرام افغانستان، یک پایگاه در ظهران عربستان و یک پایگاه در جزیره سوکوترا در یمن این دفاتر چند کار کلیدی را ساماندهی می کردند از جمله تماس با ایرانیانی که به خارج سفر می‌کردند. آنان می دانستند در استانبول، ایرانیان که اطلاعات داشتند و مذهبی هم بودند به شهر مذهبی و تاریخی استانبول می‌رفتند و به آنکارا نمی‌رفتند. اقدام اول آنها جمع‌آوری اطلاعات از افرادی بود که از ایران می‌رفتند و هرگونه اطلاعاتی اعم از کم‌اهمیت و مهم را می‌گرفتند.


وزارت اطلاعات از برخی از این افرادی که به این دفاتر رفته‌اند سوال کرده است در این دفاتر چه چیزی از شما سؤال کردند معلوم شد که ابتدا سؤالات عادی را پرسیده بودند ولی آمریکایی‌ها از بین این حر‌فها به یک جمع‌بندی می‌رسیدند.


اقدام دوم آنها در نزدیک مرزهای ایران در شهرهایی همچون استانبول،دبی و باکو بود.آمریکایی ها کسانی را با هویت ایرانی نزدیک مسافران کرده ، اطلاعاتی را از آنان جمع‌آوری می‌کردند.


وزارت اطلاعات تأکید دارد که این دفاتر از حدود 65 هزار نفر ایرانی که مسافرتی به این شهرها داشته اند،اطلاعات جمع‌آوری کرده‌اند.


اقدام سوم آمریکایی ها نیز ایجاد هماهنگی با اپوزیسیون و مخالفان با ایرانی های بی طرف بود که درصدد بودند از این افراد برای روزهای خاص استفاده کنند.


آنچه در داخل و خارج انجام شده و بعضاً منتشر هم شده‌اند بیانگر سازماندهی نیروی انسانی بعنوان کار مشترک همه این حلقه‌ها بوده است.


کاملاً واضح است که نمی‌توان در دانشگاه مریلند نشست در مورد نقش سپاه در ایران چیزی نوشت. باید در ایران کسی با آمریکا همکاری کند تا چنین گزارشی که دارای جنبه عینی باشد، تهیه شود.

 

نشانه های دیگر


یک نشانه دیگر این است که قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوی ایران، دولت آمریکا با صراحت در مذاکرات دیپلماتیک با طرف‌های غربی و آسیایی گفته بود که ما ارتباط با ایران را باید موکول ‌کنیم به بعد از انتخابات.بی گمان آمریکایی ها از این مسئله هدفی را دنبال می کردند.


پیش از انتخابات ایران یعنی در بهار سال 1387 ،به سفیر لبنان در پاریس هشدارهایی داده شده و به صراحت به وی گفته شده بود که ایران به زودی متحول می‌شود و شما لبنانی‌ها به ایران تکیه نکنید. همان هنگام سفیر لبنان که از اعضای جنبش امل لبنان بود،این پیغام را به سفیر ایران در پاریس اطلاع داده است.بی شک این پیغام از یک برنامه عملیاتی می دهد که شواهد دیگر آنها بعدها مشخص شد.


آنها بارها تأکید کرده‌اند که ایران را با جنگ نمی‌شود تغییر داد باید از داخل تغییر کند. اکنون نیز آنها معتقدند تحریم حلال مشکلات نیست ولی از آنجا که باعث می‌شود ایران در مواجهه با مخالفان داخلی کنار بیاید و گاردش را در مقابل داخلی ها باز کند و این سبب می‌شود که فعالیت مخالف نظام کم‌هزینه شود،مطلوب است.


اگر ما در این زمینه سیر اقدامات سران داخلی فتنه را مرور کنیم، می‌بینیم جریانات داخلی هیچگاه سفره‌شان را از آمریکائی‌ها جدا نکردند. مثل اینکه متقابلاً داخلی‌ها هم این احساس را دارند که این فشار بیرونی جبران کننده ضعف داخلی آنها است. آنان ظاهراً احساس می‌کنند که اگر چه در داخل ایران حمایت توده‌ها را از دست داده‌اند ولی کسی در عرصه بین‌المللی هست که برای آنها یقه پاره کند.


در این دفاتر خارج از کشور عناصر سرشناس اپوزیسیون ایرانی حاضر می‌شدند و به نوعی بستر خارج کشور را به داخل ایران وصل می‌کردند.


به این خبر که در همان ایام فتنه توسط منوچهر متکی وزیر وقت امور خارجه ایران در رسانه‌ها نقل شد توجه کنید: در هفته اول آشوب، هواپیماهای انگلیسی مسافران خاص ایرانی مستقر لندن را در هر روز با پروازهای 500 تا 600 نفره به داخل ایران منتقل می‌کردند از پایگاههای دیگر هم همین انتقال مخالفان وجود داشته است.


خبرهای موثق می‌گویند انگلیسیها موفق شدند از طریق دفتر لندن با 700 هزار ایرانی گفتگو کرده و تعداد زیادی از آنان را به اپوزیسیون داخلی وصل کنند. سازمان مشخص سیاسی برای روزهای خاصی طراحی کرده و آموزش داده بودند.


در روزهای فتنه مثلاً در میدان 7 تیر تهران سه گروه جداجدا می‌آمدند. گروهی دیده بانی می‌کردند و اخبار را به جایی منتقل می‌کردند گروه دومی می‌آمد که دست به تظاهرات می‌زد و به صورت ظاهراً مسالمت آمیز شعار می‌داد و گروه سومی می‌آمد که ماموریتش آتش زدن اتوبوس‌ها، سطل های زباله و درگیری ایجاد کردن بود و هیچ کدام از اینها در کار دیگری دخالت نمی‌کردند.


در کتاب جبن شارپ به افراد دسته‌ی اول و دوم توصیه شده که کار خطرناکی نکنند. او می‌گوید یا دیده بانی می‌کنید یا شعار می‌دهید و لبخند بزنید و حتی به حرفهای پلیس گوش کنید و بدون درگیری متفرق ‌شوید. این بخشی از کارکرد و کار ویژه این دفاتر بود. ردپای ماجرا نشان می‌دهد که این مساله که از سال 2006 آغاز شده یعنی از اواسط دوران وزارت خارجه خانم رایس.


نکته دیگر این است که آمریکاییها کارهای چند لایه‌ای را تدارک دیده‌اند یکی از کارهایشان در فتنه 88 این بود کارهای اطلاعاتی امنیتی را که قبلاً ناهمخوان بود هماهنگ کرده‌اند.


همواره در مسائل خارجی بین سیا، پنتاگون، شورای روابط خارجی و کاخ سفید اختلاف هست اما آمریکا در فاصله سالها 2006 به بعد معاون هماهنگ کننده ای رامنصوب کرده تا در مورد ایران این فعالیتها را هماهنگ کند.


در صحنه فتنه اوباما هم انسجام داد و آمد یک نفر را با اختیار تام یعنی دنیس راس را مسئول هماهنگی میزهای ایران در مراکز تصمیم‌گیری آمریکا درباره ایران کرد که هیچ اختلافی به هم نداشته باشند.

نکته دوم این است که پیش از این نیز میزهای ایران در کاخ سفید و سایر مراکز آمریکا وجود داشته است اما کار آن‌ها فقط جمع‌آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده‌های اطلاعاتی اطاق عملیات به تصمیم‌گیری گروه بودند و اولین بار تقلب در انتخابات توسط هماهنگ کننده مزبور کلید زده شد در این جلسات تصمیم‌گیری نوعاً چند عنصر ایرانی هم حاضر می‌شدند. چه مهمانان تک زیست مثل سازگارا و چه مهمانان دو زیست مثل امیر احمدی در یکی از جلسات که دو عضو هم آنجا حضور داشته است و در اردیبهشت 87 بوده توافق می‌شود که باید در انتخابات آینده ایران بحث تقلب کلید زده شود و این دو عضو نهضت آزادی پس از بازگشت به ایران با فرزند یکی از مسئولان ارشد روحانی صحبت می‌کند و موضوع را با او در میان می‌گذارد و می‌گوید اگر ما از موضع نهضت آزادی بحث تقلب را کلید بزنیم جا نمی‌افتد و بعد هم هر کس آن را مطرح کرد می‌گویند این خط نهضت آزادی است ازاین رو کسی باید این را در ایران کلید بزند که به دلیل نسبتش با نظام مورد قبول واقع شود.


مهدی هاشمی اولین نفری است که این لقب را 8 ماه قبل از انتخابات کلید بزند.این فرد پدرش را قانع می‌کند که بحث تقلب را مطرح کند و او در شهریور 87 آن را علناً مطرح می‌نماید.


در آن جلسه در آمریکا 4 محور را توصیه می‌کند و همه آنها را اجرایی می‌کند این بخشی از ماجرا است.


کارهای دیگری آمریکا در این زمینه انجام داده است مانند اتاق های فکر. در آن‌ها که ترکیبی از نیروهای ایرانی آمریکایی دیده می‌شود در هر اتاق فکر بین 5 تا 6 نفر عنصر ایرانی،هم عضو بوده‌اند.

این اتاق‌ها حدود 30 مرکز هستند که در این زمینه کار می‌کنند که 5 تا 6 نفر ایرانی که عمدتاً تک زیست هستند،نظیر مومنی، حقیقت جو، سازگارا، مهدی خلجی، امیر ارجمند، گنجی، مخملباف، مهرانگیز کار و... در هر گروه 15 تا 20 نفر عنصر آمریکا و 5تا 6 نفر عنصر ایرانی هستند.


کار اینها این است که وضعیت سنجی کرده و جمع‌آوری اطلاعات کنند و به صورت بسته به کنگره بدهند و این کار گروه‌ها هنگامی که می خواهند پروژه را به کنگره ارائه بدهند افراد ایرانی عضو این کارگروه‌ها هم در کنگره حضور دارند که بگویند این گزارش از ایران است و برخی دیگر هم اصالتاً ایرانی نیستند مثل نراقی، آموزگار، امیر احمدی، ولی نصر.


در آمریکا حداقل 2700 اتاق فکر وجود دارد که حدود 700 اطاق فکر راجع به ایران وجود دارد و در هر دانشگاه آمریکا یک اطاق فکر در مورد ایران وجود دارد این اطاق های فکر ماموریتی که دارند این است که باید هر کدام در هفته دو مقاله تولید کند و هر چهار ماه کتابی راجع به ایران منتشر نماید.در هر موضوعی به کنکاش در مورد ایران می‌پردازند، مثل نقش تشیع در انقلاب ایران.

 

این اطاقهای فکر در سال حدود 2800 عنوان کتاب در تیراژهای بالا راجع به ایران منتشر می‌کنند که نشان می‌دهد که چه کارهای عظیمی راجع به ایران انجام می‌دهند اگر شما تعدادی از اینها را بکاوید اسمشان در ردیف بودجه رسمی آمریکا آمده‌اند نکته دیگر این است که در این اطاقهای فکر از چهره‌های شاخص، سناتور، معاون وزیر حضور دارند و نکته دیگر اینکه در قانون بودجه آمریکا پشتیبانان آنها که وزارتخانه‌ها هستند مشخص می‌باشند.


اینها چگونه با مسائل ایران ارتباط برقرار می‌کنند این مجموعه‌ها به بهانه‌های مختلف به ایران سفر می‌کنند، با مردم تماس برقرار می‌کنند با سازمان های مختلف با بهانه‌ای مختلف ارتباط می‌گیرند و کسانی را از اتاق‌های فکر آمریکا به این سازمانها وصل می‌کنند یکی از همینها که من در رادیو گفتگو با او میز گرد داشتم خودش بعد از پایان برنامه می‌گفت که من پولی می‌گیرم و اطلاعات خواسته شده را به دانشگاه مریلند می فرستم.

 

یک نکته کلیدی از گزارش های اتاق فکر غربی ها


یک نکته کلیدی در گزارشات این اتاق فکرها این است که کارهایشان هویت گزارش دارد یعنی به صورت گزارش می‌آید و انتهایش هم گاهی نظریه داده‌اند و گاهی هم نظریه نداده‌اند.


غیر از این اتاق فکرها، موسسات نظرسنجی وجود دارد که آمریکائیها راه اندازی کرده‌اند مثل زاگبی، گالوپ و پیو برخی از موسسات نظرسنجی کارکرد عمومی‌اش را گرفته‌اند و فقط او را محدود به نظرسنجی از نخبگان ایران کرده‌اند و درصدد بوده‌اند که از این طریق همواره نبض ایران را بگیرند.


نورمن سالومون می‌گوید : نظر سنجی‌های گالوپ در خارج از آمریکا همواره آن چیزی است که مورد نظر سفارتخانه‌های امریکا است. اما یک سری نظر سنجی‌های دیگری هم انجام می‌دهند واقعا کار ویژه می‌کنند برای تصمیم گیریهای آنها. نکته دیگر این است ارتباط این اتاق فکرها با نهادهای مذهبی است که به شبکه سازی در جوامع اسلامی می‌پردازند. مثلاً تشکیلاتی در اندونزی هست به نام جنبش محمدیه که آمریکاییها با آن ارتباط برقرار کرده‌اند یا در ترکیه با فتح الله گولن رئیس یک جنبش مذهبی ارتباط برقرار کرده‌اند و از دل آن‌ها توجیه‌ای بیرون آورده‌اند.


طیف وسیعی از شخصیتهای کشورهای اسلامی در مصر، لیبی ، لبنان و... را شبکه‌سازی کرده‌اند و کارشان این است که این شبکه‌های به ظاهر بومی با کمک دولت‌ها در جهت به هم زدن نهضت بیداری اسلامی عمل کنند یعنی آنان به ساخت و تقویت جنبش‌های باصطلاح میانه‌رو و در واقع وابسته برای تضعیف جنبش اسلام گرایی روی آورده‌اند.


تمام این جریانات وصل‌اند به یک سیستمی در آمریکا که در آن سیستم افرادی حضور دارند آمریکایی ایرانی و غیر ایرانی که مسائل جهان اسلام و از جمله ایران را در آنجا پخت‌ و پز می‌کنند و می‌گویند ما باید این جریان‌ها را فعال کنیم و ادبیات آنها را منتشر کنیم و ارتباط شکل‌گیری این شبکه‌ها با ایران این است که می‌خواهند در مقابل جمهوری اسلامی پادزهر ایجاد کنند.


در ماجرای فتنه از همه این ظرفیت‌ها استفاده کردند که جریان فتنه را پشتیبانی کنند و از آن برای مقابله با نفوذ ایران استفاده کنند.


در واقع برخلاف تحلیلی که ارائه می‌شود که این ماجرا داخلی بود، اسناد زیادی هست که ارتباط با خارج برقرار شده بود و در مورد موسوی این اسناد وجود دارد که سازمان‌های آمریکایی سال‌های قبل از 88 و حداقل از سال 1375به ایشان وصل بودند.


این مجموعه‌ها در مورد شخصیت‌های موثر ایران هم مطالعاتی و جمع بندی‌هایی دارند که مثلا فلانی روحیات سازشکارانه و پرخاشگرانه دارد و می‌توان از او یک چهره مخالف نظام ساخت.


به شخصیت شناسی روی آورده‌اند. آنها خیلی وقت بود که شناسایی کرده‌اند که موسوی می‌خواهد وارد سیاست شود در اسناد آمده موسوی شخصیتی پرخاشگر، متکبر و قدرت‌طلب است.


آنها افراد را آنالیز می‌کنند شخصیت‌ها را و بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کنند، شک نکنید، سفیر انگلیس را نگاه کنید که در وبلاکش همزمان با بیانیه موسوی، بیانیه می‌دهد و بر خلاف عرف دیپلماتیک علیه کشور محل ماموریتش لجن پراکندی می‌کند.


در سطح بین‌المللی قطعنامه تصویب می‌شود و توهین‌هایی می‌کنند و لذا قطعاً این حلقه‌ها حلقه‌های مکمل هستند.کار مشترک می‌کنند منتهی کار مشترکی که در راستای اتاق فکرهای خارجی هستند.


دقت کنید در روز عاشورا قرار بود کاری انجام شود؛ سایت بی‌بی‌سی فارسی داشت به آشوب گران خط می‌داد و می‌گفت که قرار نیست نیروی انتظامی مداخله کند و قرار نیست کار به خشونت کشیده شود و در ادامه می‌آید به دروغ می‌نویسد: خیابان مملو از جمعیت مخالف است، گروهها دارند به هم می‌پیوندند، از پلیس خبری نیست» این یعنی اینکه صحنه را مدیریت می‌کند. یک تظاهرات بی‌ضرر و بی‌خطر را دارد به تصویر می‌کشد.


می‌توانیم با قاطعیت بگوییم نباید فریب عناوین را بخوریم و تردید کنیم که مگر می‌شود موسوی و کروبی در پازل آمریکا قرار بگیرند. مخملباف خودش به اتحادیه اروپا رفته و گفته است که من به عنوان نماینده موسوی با شما صحبت می‌کنم از شما می‌خواهد که تحریم‌ها را تشدید کنید تا ایران تسلیم ‌شود و در ایران هم از سوی سران فتنه هیچ واکنشی به سخن او داده نمی‌شود که نه ایشان نماینده ما نیست یا ما این موضع ضد ملی را قبول نداریم.


این یک پروژه است نه دو پروژه و عناصری در این صحنه فعالند که عنان را هم خارجی‌ها در آن دست دارند.

 

در بیانیه موسوی اصلاً لفظ شهید شهریاری را به کار نبرده است و از ترور دانشمندان ایرانی اسم برده است و در آخر هم می‌گوید که چکار می‌کنیم که دانشمندانمان ترور می‌شوند و این همان حرف آمریکائی‌ها را می‌زند.


یک فتنه طراحی شده در خارج بود به سال‌های قبل برمی‌گردد. از سال 2006 آمریکائی‌ها تدارکات گسترد‌ه‌ای در این باره داشته اند حداقل تدارک خارجی‌ها 10 برابر ایرانی‌ها است.


یکی از کارهای آمریکائی‌ها این بود که گروه‌هایی از ایران را به خارج دعوت کردند به طور متوسط در هر تور 100 نفر شرکت داشته‌اند که تعداد آنها 110 تور بوده است و هر کدام از این تورها یک دوره یک ماهه می‌دیده‌اند، آنها نمی‌آمدند آدم‌های مخالف نظام را شناسایی کنند و با خود ببرند بلکه عناصری که ظرفیت دارند می‌بردند واشنگتن و آموزش می‌دادند.

 


 




تاریخ: دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
در ادامه حمايت از اقدام موهن خواننده مرتد به ساحت مقدس امام هادي (ع) و توجيح اين حركت ضد اخلاقي و ضد اسلامي شبكه وابسته به خاندان سلطنتي بار ديگر با ترتيب دادن برنامه اي در صدد موجه جلوه دادن اين اقدام بر آمد كه با افشا گري اكبر گنجي يكي از مهمانان برنامه عليه اين شبكه مواجه شد.

مرصاد به نقل از باشگاه خبرنگاران، بنگاه شایعه پراکن بی بی سی فارسي كه تلاش مي کرد با کم رنگ جلوه دادنتوهین به مقدسات مسلمانان ، این امر مذموم در هر جامعه سالمی را در راستای آزادی بیان جلوه بدهد ! با چنان تناقضي مواجه شد که در پایان به افشای حقایقی از پشت پرده تسلط سازمان ناتوی فرهنگی صهیونیست ها بربی بی سی فارسي منتهی شد.

در برنامه پرگار بي بي سي فارسي" اکبر گنجی " با ابراز نگرانی از رفتار غرب در خصوص مسلمانان که منجر به درگیری هر چه بیشتر مسلمانان با غرب خواهد شد فرآیند حذفی غرب را در چند گام معرفی کرد.

گنجی که بیشتر نگران عکس العمل مسلمانان بود تا دفاع از آنان ، زمانی که با اعتراض افراد حاضر در جلسه مواجه شد به افشاگری دست های پشت پرده مدیریت بی بی سی فارسی پرداخت .

وی با اعتراف به نفوذ صهیونیست ها در شبکه بی بی سی خطاب به مجری برنامه بی بی سی گفت : " در همین رسانه های مدعی آزادی بیان، شما میتوانید اینجا هولوکاست را مسخره کنید؟ امکان ندارد . کاریکاتوری که علیه یهودیان کشیده اند شما میتوانید در بی بی سی نمایش دهید؟ امکان ندارد، در بی بی سی را می بندند!

این در حالی است که کاریکاتوریستی که علیه یهودیان کاریکاتور کشیده اعدامش کردند.

 

 

رئیس دولت اصلاحات: «مهم این است که ما همین راه را ادامه دهیم و مقاومت کنیم. دشمنی‌ها و دشمنان زیاد هستند، در داخل هم متأسفانه اختلاف و درگیری وجود دارد و دشمنان از آن سوءاستفاده می‌کنند.»

مرصاد به نقل از جام نیوز، سایت "جرس" یکشنبه چهاردهم خرداد (June.03) نوشت: «"محمد خاتمی" فرارسیدن ایام ارتحال آیت‌الله خمینی را تسلیت گفت و با اشاره به حضور میلیون‌ها ایرانی در مراسم تشییع امام راحل، تصریح کرد: بعد از یازده سال، با وجود تمام مشکلات، چون امام را انسانی صادق می‌دانستند و او را پشتیبان خود و پشتیبان عزت و سربلندی کشورشان می‌دانستند، تشییع ایشان از استقبال باشکوه تر شد. یعنی می توانیم بگوییم امام وقتی از دنیا رفتند محبوب‌تر از زمان ورودشان به ایران بودند.»

به نوشته جرس، وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: «مهم این است که ما همین راه را ادامه دهیم و مقاومت کنیم. دشمنی‌ها و دشمنان زیاد هستند، در داخل هم متأسفانه اختلاف و درگیری وجود دارد و دشمنان از آن سوءاستفاده می‌کنند. همه باید در کنار هم به سربلندی و اعتلای این کشور و تقویت پایه‌های انقلاب بیندیشیم.»

بنا بر این گزارش، خاتمی همچنین خاطرنشان کرد: «همیشه باید این امر مد نظرمان باشد که برای جمهوری اسلامی هزینه های بسیار بزرگی شده است؛ نمونه‌اش جانبازان، ایثارگران، پدران، مادران، همسران و فرزندان شهدا که نباید آن ها را ارزان از دست بدهیم.»
 

گفتنی است آقای خاتمی همواره با اتخاذ سیاست های دوگانه و ایراد سخنان دوپهلو سعی کرده خود را به عنوان نیرویی در چارچوب نظام حفظ کرده و همزمان حمایت اپوزیسیون را نیز داشته باشد. امید است که ایشان در عمل نیز به گفته های خود پایبند بوده و با تجدیدنظر در مواضع دشمن شاد کن، راه روشن امام بزرگوار را پی بگیرند.

 


 
ای مولای کریم! لذت‌های دنیا ما را در برگرفته. زبان ما در برابر دنیا الکن است و نمی‌توانیم آنرا از خودمان برهانیم. اما می‌دانیم وقتی شما، رو در روی دنیا می‌ایستادی، چیزهایی در گوشش می‌خواندی که از خطور تصور احاطه بر روح بزرگت شرمنده می‌شد. راستی، یکبار از "ضرار بن ضمره‌ی ضبایی" شنیدم که...

مرصاد به نقل از بولتن نيوز: این روزهای ما پر است از مکتب‌ها و مدعیانی که خود را منجی بشریت دانسته و به زعم خودشان، برای ریز و درشت زندگی، برنامه‌ دارند. اما دیگر حنای هیچ کدام‌شان برای ما رنگی ندارد و این وسط، ما مانده‌ایم و زندگی‌ای که در حال رفتن است. ای امیر مومنان عالم، چیزی به ما یاد بده تا چراغ راه ما باشد و از این بلاتکلیفی در بیاییم. هرچند، عمق کلام شما کجا و دو سه خط فرصت ما کجا.

حضرت اميرالمومنين (ع): «پسرم! چهار چیز از من یاد بگیر و چهار چیز به خاطر بسپار که تا به آنها عمل می‌کنی زیان نمی‌بینی. همانا ارزشمندترین بی‌نیازی، عقل است. و بزرگترین فقر، بی‌خردی است. و ترسناک‌ترین تنهایی، خودپسندی است و گرامی‌ترین ارزش خانوادگی، اخلاق نیکوست. پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز، چرا که می‌خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می‌کند. از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز داری از تو دریغ می‌دارد. و از دوستی با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایی تو را می‌فروشد. و از دوستی با دروغگو بپرهیز، که او به سراب ماند. دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور می‌نمایاند.»(حکمت 38)

یا امیرالمونین! در پیش‌گاه شما از خطرات و فتنه‌های دوران خویش چه بگوییم که شما بهتر از ما و قبل از ما، به آنها اشاره کرده‌ای. بصر ما را غبار گمراهی گرفته و بصیرت ما را ذایل کرده است. در این اوضاع سردرگمی و اضطراب، چگونه راه را از چاه بشناسیم؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «با توجه به این همه خطرات، روش‌های گمراه کننده، شما را به کجا می‌کشاند؟ تاریکی‌ها و ظلمت‌ها، تا کی شما را متحیر می‌سازد؟ دروغ‌پردازی‌ها تا چه زمانی شما را می‌فریبد؟ از کجا دشمن در شما نفوذ کرده و به اینجا آورده و به کجا باز می گرداند؟ آگاه باشید که هر سرآمدی را پرونده‌ای و هر غیبتی را بازگشت دوباره‌ای است. مردم، به سخن عالم خداشناس خود گوش فرا دهید. دل‌های خود را در پیش‌گاه او حاضر کنید و با فریادهای او بیدار شوید.» (فرازی از خطبه‌ی 108)

شما حاکم بزرگترین وسعت جهان اسلام بودی و با آدم‌های مختلف سر و کاری داشتی. از یک طرف، اعراب دوست و دشمن را دیده‌ای و از طرف دیگر، برای محرومان دیار مصر و ایران نسخه پیچیده‌ای. یا علی(ع)، در یک کلام، شما آدم‌های مختلفی را دیده‌ای. اما آیا ایشان گونه گون و از دسته‌های مختلفند یا اینکه نوع بشر، با همه‌ی تفاوت‌هایش، مشترکاتی دارند و می‌توان آنها را در چند دسته‌ی معلوم و مشخص شناسایی کرد؟ یا علی(ع)، در علم لدنی شما، ما آدم‌ها چند دسته‌ایم؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «مردم سه دسته‌اند: دانشمند الهی، آموزنده‌ی راه رستگاری و گروهی که مثل پشه‌ها، دست‌خوش باد و طوفان هستند و همیشه سرگردانند. به دنبال هر صدایی می‌روند، با وزش هر بادی حرکت می‌کنند، نه از روشنایی دانش نور گرفتند و نه به پناهگاه استواری پناه.» (قسمتی از حکمت 147)

دوران آخرالزمان چگونه دوراني است اي مولا؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند. مسجدهای آنان در آن روزگار، آباد ولی از هدایت ویران است. مسجد نشینان و سازندگان بناهای شکوهمند مساجد، بدترین مردم زمانند که کانون هر فتنه و جایگاه هرگونه خطاکارند. هر کس از فتنه بر کنار است، او را به فتنه بازگردانند و هر کس که از فتنه عقب مانده، او را به فتنه‌ها می‌کشانند. که خدای بزرگ فرماید: به خودم سوگند بر آنان فتنه‌ای بگمارم که انسان شکیبا در آن سرگردان ماند؛ و چنین کرده است و ما از خدا می‌خواهیم که از لغزش غفلت‌ها در گذرد.» (حکمت 370)

دوران ما، دوران آسمان‌خراش‌هاست و خانه‌های بی‌سقف. دوران ما، دوران ماشین‌های کهکشانی‌ست و پاهای ترک برداشته. دوران حساب‌های بانکی کهکشانی و جیب‌های سال‌ها خاک گرفته. یا علی(ع)، مفهوم این تضاد و دوگانگی در چیست؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال سرمایه‌داران قرار داده است. پس فقیری نمی‌ماند جز به کامیابی توانگران و خداوند از آنان درباره‌ی گرسنگی گرسنگان خواهد پرسید.» (حکمت 328)

همانطور که در بعضی از گفتارهای شما پیرامون ویژگی جوامع و انسان‌های آینده آمده است، در عصر ما، منکرات زیاد شده که روزانه با جلوه‌های مختلفی از آنها روبه‌رو می‌شویم. از طرف دیگر، شاهد معطل ماندن حکم قطعی خداوند در مورد "امر به معروف و نهی از منکر" هستیم. با این بهانه که این کار جواب نمی‌دهد و یا اینکه هزینه‌اش بسیار بیشتر از منفعتش هست.

حضرت اميرالمومنين (ع): «تمام کارهای نیکو و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهی از منکر چونان قطره‌‌ای بر دریای مواج و پهناور است. همانا امر به معروف و نهی از منکر نه اجلی را نزدیک می‌کند و نه از مقدار روزی می‌کاهد.» (بخشی از حکمت 374)

ای مولای کریم! لذت‌های دنیا ما را در برگرفته. زبان ما در برابر دنیا الکن است و نمی‌توانیم آنرا از خودمان برهانیم. اما می‌دانیم وقتی شما، رو در روی دنیا می‌ایستادی، چیزهایی در گوشش می‌خواندی که از خطور تصور احاطه بر روح بزرگت شرمنده می‌شد. راستی، یکبار از "ضرار بن ضمره‌ی ضبایی" شنیدم که در نوک قله‌ی سیاهی شب، بدجوری دنیا را خجالت زده کردید. مولای کریم، در دل آن شب چه می‌گفتید؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «ای دنیا! ای دنیای حرام! از من دور شو. آیا برای من خودنمایی می‌کنی؟ یا شیفته‌ی من شده‌ای تا روزی در دل من جای گیری؟ هرگز مبادا. غیر مرا بفریب که مرا در تو هیچ نیازی نیست. تو را سه طلاقه کرده‌ام تا بازگشتی نباشد. دوران زندگی تو کوتاه، ارزش تو اندک و آرزوی تو پست است. آه از توشه‌ی اندک و درازی راه و دوری منزل و عظمت روز قیامت.» (حکمت 77)

ای معصوم بر حق! دل‌های ما سر به راه نیستند و ما را در نقطه‌ی مقابل حرف‌ها و ادعاهایی قرار می‌دهند که همواره بر زبان می‌رانیم. گویی خطر در نفاق در کمین است. ای مولای کریم و ای طبیب نفوس. برای دردهای دل ما نسخه‌ای به پیچ که از وادی گمراهی بیرون آییم.

حضرت اميرالمومنين (ع): «دل‌ها را روی آوردن و پشت کردن است. پس دل‌ها را آنگاه به کار وا دارید که خواهشی دارند و روی آوردنی. زیرا اگر دل را به اجبار به کار وا داری، کور می‌گردد.» (حکمت 193)

حکومت شما نمونه و الگوی متعالی مملکت‌داری، نه در نزد شیعیان و نه تنها در جهان اسلام که در جغرافیای تاریخ بشریت است. یا امیرالمومنین! اگر بخواهید نصیحتی برای وزرا و وکلای این سرزمین داشته باشید، چه پندی به ایشان می‌دهید؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «خدا را خدا را در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره‌ای ندارند ... مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان باز دارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم، عذری برای ترک مسئولیت‌های کوچک‌تر نخواهد بود. همواره در فکر مشکلات آنان باش و از آنان روی بر مگردان، به ویژه امور کسانی از آنان را بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمی‌آیند و دیگران، آنان را کوچک کوچک می‌شمارند و کمتر به تو دسترسی دارند.» (فرازی از نامه‌ی 53)

یا امیرالمومنین! در دنیای امروز، کشور ما تنهاست و جز خدا، یاری ندارد. بزرگترین کشور حامی مظلومان جهان، ایران است و به خاطر همین حمایت، مورد هجوم ابرقدرت‌ها و خون‌خواران دنیا قرار گرفته است. از جنگ و تحریم گرفته تا توهین و سوء تبلیغ را بر ما تحمیل می‌کنند. فشار زیاد است و بار مسئولیت سنگین. یا امیرالمونین، چه کنیم تا در این امتحان بزرگ، پیروز بیرون آییم؟

حضرت اميرالمومنين (ع): «پیروزی و شکست اسلام به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود. اسلام دین خداست، که آنرا پیروز ساخت. و سپاه اوست که آنرا آماده و یاری فرمود. و رسید تا آنجا که باید برسد. در هر جا که لازم بود طلوع کرد و ما بر وعده‌ی پروردگار خود امیدواریم که او به وعده‌ی خود وفا می‌کند و سپاه او خود را یاری خواهد کرد. جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهره‌ها را متحد ساخته به هم پیوند می‌دهد. اگر این رشته از هم بگسلد، مهره‌ها پراکنده و هر کدام به سویی خواهند افتاد و سپس، هرگز جمع آوری نخواهند شد.» (فرازی از خطبه‌ی 146)

سیدمجتبی نعیمی

 


 



تاریخ: دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
 

مرصاد به نقل از جام نیوز، رسانه های بین المللی یکشنبه چهاردهم خرداد (June.03) به صورت گسترده سخنرانی مقام معظم رهبری در مراسم ارتحال حضرت امام خمینی [ره] را بازتاب دادند که به اختصار فقط به تیتر این رسانه ها اشاره می کنیم.
*خبرگزاری فرانسه: "رهبر ایران گفت هرگونه اقدام اشتباه اسرائیل مانند «صاعقه» بر سرش فرود می‌آید."
*بی بی سی: "آیت‌الله خامنه‌ای: غربی‌ها در مورد برنامه اتمی ایران دروغ می‌گویند."
*خبرگزاری رویترز: "مسأله هسته‌ای ایران در رأس تحولات جهان قرار گرفته و آنان مغرضانه از عبارت سلاح هسته‌ای استفاده می‌کنند... تا توجه‌ها را از مشکلات داخلی آمریکا و اروپا منحرف کنند."
*ترندنیوز: "آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی خود که از تلویزیون ایران پخش می‌شد گفت که تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل و تحریم‌های یکجانبه اتحادیه اروپا بر ایران تأثیر نمی‌گذارد."
*سی.ان.بی.سی: "رهبر ایران گفت که «اسرائیل» امروز از هر زمان دیگر ضعیفتر است."
*خبرگزاری آلمان: "رهبر ایران تأکید کرد که قدرت‌های جهانی از ایران هسته‌ای هراس دارند اما آن ها باید از ایران اسلامی هراس داشته باشند که نه تنها در سی و سه سال گذشته بدون پشتیبانی آمریکا دوام آورده است بلکه در تمامی زمینه‌ها پیشرفت کرده است."
*آسوشیتدپرس: "رهبر عالی ایران می‌گوید که تحریم‌های غرب منجر به توقف پیشرفت‌های ایران نشده بلکه نفرت از غرب را در قلوب مردم ایران عمیق‌تر می‌سازد."
*بلومبرگ: "رهبر ایران گفت: ایران می‌تواند بدون وابستگی پیشرفت کند. ایران اثبات کرده است یک ملت، بدون وابستگی به آمریکا یا قدرت‌های دیگر و حتی با دشمنی با آمریکا می‌تواند به پیشرفت‌های اصیل دست پیدا کند."
*پایگاه خبری استرالیایی بیزینس اسپکتیتر: "رهبر ایران در سخنرانی امروز ادعای غرب در مورد نظامی بودن برنامه هسته‌ای ایران را رد کرد و آن را دروغ خواند."
*لبنان الآن: "انقلاب‌های منطقه با هدف بازگشت به عزت ملی صورت گرفت."
*پایگاه لبنانی النشره: "آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی امروز خود از میان کشورهای منطقه 'تاکید ویژه‌ای' روی «مصر» داشت."
*شینهوا: "رهبر ایران: تحریم ها هیچ تأثیری بر ایران نداشته است بلکه سبب نفرت بیشتر مردم ایران از غرب شده است. آیت الله علی خامنه ای تحریم های غرب علیه ایران را بی تأثیر دانست."
*المنار: "ماجراجویی رژیم صهیونیستی علیه ایران همچون صاعقه ای است که بر سر این رژیم فرود می آید."
*مصری‌الیوم: "رهبر ایران تبلیغات غرب و آمریکا علیه ایران را «حماقت» دانست."
*جروزالم پست: "آیت الله خامنه ای: تهدیدهای اسرائیل به حمله نظامی نشان می دهد این رژیم پس از سقوط حسنی مبارک چقدر آسیب پذیر شده و از هر زمان دیگر ضعیف تر شده است."
*فرانس24: "آیت الله خامنه ای: آمریکا و غرب برای پوشاندن مشکلات اقتصادی خودشان مسأله تهدید سلاح اتمی ایران را مطرح می کنند تا افکار عمومی را منحرف کنند."
*رویترز: "آیت الله خامنه ای: کاری که آمریکایی ها و غربی ها انجام می دهند دیوانه وار و احمقانه است زیرا می خواهند با بزرگ کردن مسأله هسته ای مشکلات خود را بپوشانند."
*رادیوفردا/ *رادیوزمانه/ *رادیوفرانسه/ *وب سایت مردمک: "آیت الله خامنه ای: حمله اسرائیل مثل صاعقه بر سر خودش فرود می آید."
*الجزیره: "آیت الله سیدعلی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران: "سران رژیم صهیونیستی به خوبی می دانند که امروز بیش از هر زمان دیگری آسیب پذیر هستند و هر قدم کج و یا حرکت ناشایست آن ها، همانند صاعقه بر سر خودشان فرود خواهد آمد."

 

 
 

مرصاد به نقل از جام نیوز، وب سایت "دیگربان" (Digarban) یکشنبه 14 خرداد (June.03) نوشت: «محمدتقی مصباح یزدی اظهارات 10 روز پیش اکبر هاشمی رفسنجانی را مبنی بر اینکه "بی‌اعتقادان به مبارزه با محمدرضا شاه پهلوی هدایت برخی گروه‌های افراطی و تندرو را در دست گرفته‌اند" ، بدون آنکه نامی از هاشمی ببرد پاسخ داد.»

این وب سایت ادامه داد: «آقای هاشمی دوم خرداد در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد این اظهارات را که بعد‌ها رسانه‌ها مصباح یزدی را مخاطب اصلی آن اعلام کردند٬ بیان کرده بود. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته بود: متأسفانه شاهدیم کسانی که اعتقادی به مبارزه با شاه نداشتند و یا آن را بی‌فایده و غیرضروری برمی‌شمردند، امروز مستقیم و یا غیرمستقیم هدایت برخی گروه‌های افراطی و تندرو را در دست گرفته‌اند و برای کشور راه‌حل تجویز می‌کنند.»
طبق این گزارش، 10 روز پس از این اظهارات٬ آقای مصباح یزدی در جمع گروهی از سپاهیان اصفهان گفته است: «همانطور که در دوران مبارزه با رژیم ستم شاهی کسانی صداقت نداشته و به دنبال کسب قدرت بودند، امروز نیز عده‌ای به دنبال مصادره انقلاب به سود منافع خود هستند.»
دیگربان به نقل از ایرنا، از قول آیت الله مصباح یزدی افزود: «در زمان انقلاب حتی کسانی بودند که امام (ره) را به عنوان ایدئولوگ انقلاب قبول نداشته و صرفا ایشان را وسیله‌ای برای اسقاط شاه می‌دانستند. پس از انقلاب برخی از همین افراد به پست‌های مهمی در نظام دست پیدا کردند و اکنون نیز منتظر فرصت هستند.»
وی همچنین گفته است: «در صدر اسلام نیز عده‌ای به ظاهر مسلمان، حکومت نبوی را در قالب رقابت‌های سیاسی عادی ارزیابی می‌کردند و به دنبال بازستاندن قدرت از بنی‌هاشم بودند.»

ناگفته پیداست که رسانه های بیگانه به شدت از اختلاف نظر شخصیت های صاحب نفوذ نظام به نفع اهداف شوم خود سوءاستفاده می کنند.

 

 

امام خمینى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را که مـى بایــست ابـلاغ کنـد، گفته بـود و در عمـل نیز تـمام هستیـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـکار گرفته بـود. اینک در آستـانه نیمه خـرداد سـال ۱۳۶۸ خـود را در آماده ملاقات عزیزى مى کرد که تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف کرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او، در مـقابل هیچ قدرتى خـم نشده و چشـمانش جز براى او گریه نکرده بـود. سروده هاى عارفانه اش همه حاکى از درد فـراق و بیان عطـش لحظه وصال محبوب بـود. و اینک ایـن لحظه شکـوهمنـد بـراى او و جانــکاه و تحمل ناپذیر بـراى پیروانـش فـرا مـى رسید. او خـود در وصیتنامه اش نـوشـته است: با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مى کنـم و به دعاى خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خداى رحمان و رحیـم مى خـواهـم که عذرم را در کوتاهى خدمت و قصـور و تقصیر بپذیـرد و از مـلت امـیدوارم که عذرم را در کـوتاهى ها و قصـور و تقصیـرها بـپذیـرنـد و بـا قــدرت و تصمیـم و اراده بــه پیش بروند.

بعداز ظهر روز شنبه سیزدهـم خـرداد ماه سـال ۱۳۶۸ لحظه وصال بـود. قــلبـى از کار ایستـاد که میلیـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـویت احـیاء کرده بـود. بــه وسیله دوربین مخفـى اى که تـوسط دوستان امــام در بیمارستان نصب شده بـود روزهاى بیمارى و جریان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى که گوشه هایـى از حالات معنوى و آرامـش امام در ایـن ایـام از تلویزیون پخـش شـد غوغایى در دلها برافکند که وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممکـن نیست. لبها دائمـا به ذکـر خـدا در حـرکت بود.

در آخرین شب زندگى و در حالى که چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن ۸۷ سالگى تحمل کرده بود و در حالیکه چندیـن سرم به دستهاى مبارکـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـى کرد. در ساعات آخر، آرامشى ملکـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانیت خـدا و رسالت پیـامبـر اکرم (ص) را زمـزمه مـى کـرد و بـا چنیـن حــالتى بـود که روحـش به ملکـوت اعلى پرواز کرد. وقتى که خبر رحلت امــام منتشر شـد، گـویـى زلزله اى عظیـم رخ داده است، بغضها تـرکیـد و سرتاسر ایران و همـه کانـونهایـى کـه در جـهان بـا نام و پیام امام خمینـى آشـنا بـودنـد یــکپارچه گـریستند و بـر سر و سینه زدنـد. هیچ قلـم و بیـانـى قـادر نیست ابعاد حـادثه را و امواج احساسات غیر قابل کنترل مردم را در آن روزها تـوصیف کند.

مـردم ایـران و مسلمانان انقلابى حق داشتـند اینـچنیـن ضجه کـنند و صحنه هایى پدید آورند که در تاریخ نمونه اى بـدیـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداریـم. آنان کسـى را از دست داده بـودند کـه عـزت پـایمال شـده شان را بـاز گـردانده بود دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمریکایى و غربـى را از سرزمینشان کـوتاه کرده بود، اسلام را احــیاء کـرده بــود، مسلمـیـن را عــزت بـخـشـیـده بـــود، جمهـورى اسلامـى را بـر پـا کـرده بـود، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شیـطانـى دنـیا ایستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرح کـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت کرده بود و ۸ سـال دفـاعى را فـرمانـدهـى کرده بـود که در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشت که آشکارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمایت همه جانبه مـى شـد. مردم، رهبر محبـوب و مرجع دینـى خـود و منادى اسلام راستیـن را از دست داده بـودند .

 

حقیقـتا مردم ایران عاشق امام خمینى بـودند و چـه شعار زیبا و گـویایى در سالگرد رحلتـش انتخاب کرده بـودند که:

عشق به خمینـى عشق به همه خوبی هاست.

 


 



تاریخ: دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

سطح زندگی خانواده هاشمی ونک به بالاست / مهدی تحت تعقیب نیست / فائزه اصرار دارد به زندان برود

مهدي مي‌گويد من خودم مي‌دانم كه مرتكب هيچ جرمي نشده‌ام پس نگران نيستم. اين را هم بگويم كه از سال 80 تا 88 و قبل از اينكه مهدي به انگلستان برود، متوسط سالي يك پرونده عليه‌اش باز مي‌شد. هامون به نقل از صراط: محمود علیزاده طباطبایی وکیل خانواده هاشمی در مصاحبه ای که با یک روزنامه اصلاح طلب صورت داده است به بهانه دفاع از اتهاماتی که رسانه ها به خانواده هاشمی وارد کرده اند تبلیغات مناسبی را برای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرزندانش کرد . به گزارش سرویس سیاسی صراط، طباطبایی در ابتدای این گفتگو با بیان چگونگی آشنای اش با هاشمی رفسنجانی ضمن اشاره به این نکته که فرزندان وی از رانت استفاده نمی کنند اظهار داشت که به خاطر فائزه هاشمی زندان رفته و به خاطر مهدي هم ممنوع‌الخروج شده است. وی در پاسخ این سوال روزنامه شرق که آیا به هاشمی رفسنجانی مشاوره هم می دهد یا خیر گفت: "بله، از من مشورت مي‌خواهند و من مشورت مي‌دهم. واقعا خانه زندگی خود آقاي هاشمي در حد يك خانه معمولي‌معمولي است. من بعد از عيد ديدم كه مبل‌هايشان را عوض كردند. فكر مي‌كنم مبل‌هاي آقاي هاشمي هم‌سن انقلاب بود. در جماران در يك خانه نسبتا بزرگ زندگي مي‌كنند كه يك تيم حفاظتي چند ده نفره در اين خانه همراه‌شان است." البته وکیل خانواده هاشمی به این نکته اشاره نکرد که مبل های قدیمی منزل رئیس مجمع تشخیص چه ارتباطی با سوال مذکور داشت؟ طباطبایی در تشریح وضعیت ورود به منزل آیت الله هاشمی گفت: "از در اول كه وارد مي‌شويد، محافظان هستند كه معمولا خانواده خيلي راحت نيستند به حياط بيايند. از در دوم كه وارد خانه مي‌شويد يك راهرو خيلي تاريك و كوچك است و يك جالباسي ديواري قديمي. بعد وارد يك سالن حدود 60-50متري مي‌شويد كه يك مبل قديمي داخلش بود كه آن را عوض كردند. كنار آن پذيرايي دو اتاق ديگر هست كه جلسه‌هاي يك مقدار خصوصي‌تر آنجا برگزار مي‌شود. از پله‌ها هم كه بالا مي‌رويد، چند اتاق خواب هست. " وکیل مهدی هاشمی در توضیح اینکه خانواده هاشمی جزء چه طبقه ای از جامعه هستند اظهار داشت: "بالاخره آقاي هاشمي قبل از انقلاب ماشين داشتند و از معدود روحانياني بود كه بنز سوار مي‌شد. من خودم دانشجوي دانشگاه ملي بودم (شهيد بهشتي الان). همسرم هم آنجا دانشجو بود و با همسر محمد هاشمي هم دانشجو بودند. واقعا وضعيت مالي آنها خيلي خوب بود. سطح زندگي خانواده آقاي هاشمي قطعا ونك به بالا است." در ادامه این مصاحبه محمود علیزاده با اشاره به اینکه مهدي هاشمی نه تحت تعقيب است و نه در معرض اتهام از قرار بازگشت وی به ایران خبر داده و در چرایی خروج مهدی از ایران افزود: "وی به دليل ماموريتي كه از طرف دانشگاه آزاد به او داده شد براي سركشي به واحدهاي خارج از كشور؛ يعني واحد‌هاي لندن، لبنان و سوريه. البته دنبال گرفتن پذيرش از دانشگاه آكسفورد براي دكتراي علوم سياسي هم بود. مقدمات پذيرش‌اش هم انجام شده بود. پس رفت تا دكترايش را هم بگيرد." طباطبایی در ادامه این مصاحبه پیرامون حکم جلب مهدی هاشمی و شکایت دادستان علیه وی اظهار داشت: "نه، دادستان اعلام جرم كرده و نه شكايت خصوصي شده. يك دليلي كه مهدي اصرار دارد به ايران برگردد همين فضاسازي رسانه‌اي است كه يك عده عليه او انجام داده‌اند. مهدي مي‌گويد من خودم مي‌دانم كه مرتكب هيچ جرمي نشده‌ام پس نگران نيستم. اين را هم بگويم كه از سال 80 تا 88 و قبل از اينكه مهدي به انگلستان برود، متوسط سالي يك پرونده عليه‌اش باز مي‌شد. پرونده‌هايي در مورد تخلفات مالي در مسووليت‌هاي مختلفي كه داشت؛ از شركت ساخت سازه‌هاي دريايي كه مديرعاملش بود تا بهينه‌سازي مصرف سوخت. شكايت‌هاي مختلفي از طرف بازرسي كل كشور در دادسرا مطرح مي‌شد و من هم چون وكالت مهدي را بر عهده داشتم، همراه با مهدي مي‌رفتيم و پاسخ مي‌داديم و مي‌ديديم كه هيچ دليل و مدركي نيست." وکیل خاندان هاشمی بدون اینکه از استاد راهنمای مهدی هاشمی در دانشگاه آکسفورد خبر داشته باشد بر این نکته که وی نه در واحد دانشگاه آزاد در آكسفورد بلكه در خود دانشگاه آكسفورد تحصیل می کند تاکید کرده و مطالبی که علیه فرزند رئیس مجمع تشخیص پیرامون مشکلات تحصیلش در آکسفورد مطرح شده است را به گردن یک استاد ایرانی این دانشگاه انداخت . طباطبایی پیرامون موضوع رساله دکترای مهدی گفت: "مي‌دانم ولي نمي‌گويم! فكر مي‌كنم در ارتباط با ايران است؛ مباني سياسي و ديني حكومت. من به او ‌گفتم چرا اين موضوع را انتخاب كردي، آنها مي‌خواهند سوءاستفاده كنند. او هم گفت من چلاق نيستم، بگذارم آنها سوءاستفاده كنند. گفتم آنها دنبال اين هستند كه اطلاعات بگيرند. گفت مي‌خواهند چه چيزي را پيدا كنند؟ آقاي هاشمي كه همه چيز را مي‌گويد. اطلاعاتي كه من دارم اطلاعات آقاي هاشمي است، جمهوري‌اسلامي چيز پنهاني ندارد. گفت من اطلاعاتي كه به نفع ماست را به آنها مي‌دهم." در پایان این مصاحبه وکیل خانواده هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سوال که آیا رئیس مجمع تشخیص برای عدم محاکمه فرزندش اعمال نفوذ می کند یا خیر گفت: "آيت‌الله هاشمي هيچ‌گاه براي خانواده‌اش اعمال نفوذ نكرده، براي مهدي هم پا درمياني نمي‌كند. فائزه هم اصرار دارد كه به زندان برود. مهدي هم بدش نمي‌آيد به زندان برود ولي نه به اتهام مالي. " البته طباطبایی به تاریخ اجرای حکم فائزه و علت علاقه فرزندان هاشمی به رفتن به زندان اشاره ای نکرد . وی در انتهای مصاحبه اش با مظلوم نمایی برای مهدی هاشمی گفت: "اگر تمام خانواده هاشمي هم زنداني شوند آيت‌الله هاشمي واكنشي نشان نمي‌دهد. در اين سر و صداها كه بحث اختلاس سه‌هزار‌ميليارد توماني است و رقم‌هاي در اين حد، مي‌خواهند بيايند بگويند مهدي هاشمي صد‌ميليون تومان را جابه‌جا خرج كرده؟"

دور باطل خاتمي در احياي اصلاحات؟!|خاتمی به دنبال شعبده بازی های سیاسی!

به نظر می رسد تیم مذکور بدون هماهنگی با خاتمی اقدام به نوشتن مانیفست کرده اند و اصلا ارتباطی با اقدامات خاتمی ندارند.

سيد محمد خاتمي و اطرافيان وي براي احياي اصلاحات در چارچوب خاصي مي‌كوشند و بر اين اساس برخي از اخبار حاكي از آن است كه تيم خاتمي از مدتي پيش در حال تدوين يك مانيفست است.
 

 

با وجود اینکه دفتر محمد خاتمی خبر تدوین مانیفست اصلاح‌طلبان را تایید کرده، اما تدوین کنندگان این مانیفست از پذیرش اقدام خود طفره می روند.به نظر می رسد تیم مذکور بدون هماهنگی با خاتمی اقدام به نوشتن مانیفست کرده اند و اصلا ارتباطی با اقدامات خاتمی ندارند. با اين حال برخي از رفتارهاي خاتمي طي مدت اخير نشان‌دهنده آن است كه خاتمي مي‌كوشد در لباسي نو، اصلاحات كهنه را تعريف كند.
در اين زمينه ابتدا بايد ديد كه چرا خاتمي به چنين فكري افتاده‌اند. مهمترين دلايلي كه مي‌توان براي اين موضوع مطرح كرد، عبارتند از:
- قطعيت سقوط توهم صعود در انتخابات دهم رياست‌جمهوري
- نتيجه نگرفتن از رفتارهاي خياباني و شعارهاي هيجاني
- افشا شدن دروغ‌ها و تهمت‌هاي اصلاح‌طلبان عليه نظام
- تنفر و شكايت افكار عمومي از اقدامات راديكال اصلاحات
- بي‌نتيجه ماندن طرح تحريم و عدم حمايت رسمي از انتخابات نهم مجلس
- بي‌نتيجه ماندن حركت در مسير انتخابات با طرح چراغ خاموش و مهره‌هاي سفيد
- نتيجه كامل نگرفتن از ژست‌هاي سياسي همچون راي دادن در سايه در انتخابات اخير
- ناكامي در فتح سنگر به سنگر با تحركات رنگارنگ و يكي به نعل و يكي به ميخ كوبيدن
تمامي اين موارد اما رونمايي از يك علت بزرگتر است و آن هم خارج ماندن از دايره سياست و عقب ماندن از قافله قدرت است كه خاتمي را وادار كرده تا به هر ترتيب بافت تازه‌اي براي اصلاحات برگزيند و با پرچم تازه اصلاحات به ميدان رقابت‌هاي سياسي آيد تا بتواند در انتخابات آتي رياست‌جمهوري نقش ايفا كند.
اما طبيعي است كه خاتمي براي رسيدن به اين هدف حتي اگر قصد تدوين مانيفستي را دارد بايد به اين مولفه‌ها در آن توجه ويژه‌اي شود:
- موضع‌گيري رسمي و علني در برابر فتنه و فتنه‌گران و حوادث پس از انتخابات دهم رياست‌جمهوري
- اعلام برائت آشكار از قانون‌گريزي‌هاي سال ۸۸ و اعتراف به اشتباهات و عذرخواهي از مردم و رهبري انقلاب
- موضع گیری شفاف در مسائل مختلف سياسي و غيرسياسي و پرهیز از سخنان و رفتارهاي دو پهلو در مواجهه با طيف‌هاي مختلف
- پايبندي به قانون و نظام جمهوري اسلامي و اصل ولايت فقيه و اظهارنظر و حركت فقط در اين چارچوب سياسي
از اين رو طبيعي است كه اگر قرار بر تدوين مانيفست جديدي براي اصلاحات باشد، اصول اوليه و ثانويه و در مجموع تمامي محتواي آن مانيفست بايد منطبق با چشم‌انداز نظام جمهوري اسلامي، قانون اساسي و رهنمودهاي ولي‌فقيه باشد و هر چه غير اين باشد بي‌شك مسير حركت به سوي بازگشت را بر آنان تنگ‌تر خواهد كرد.
اما اينكه خاتمي بخواهد با انجام شعبده‌بازي‌هاي سياسي طيف‌هاي مختلف را به سوي خود جلب كند و مثلا در وقت راي دادن به يك ترتيبي زمينه راي دادن را بچيند و از طرفي در سالگرد تولد فتنه‌گران، پيام تبريك صادر كند، قطعا با اين روش‌ها به نتيجه نخواهد رسيد. زيرا كاملا پيداست هدف وي در اين عمليات در جهتي است كه اصلاحات را در چارچوبي معرفي كند كه به هر نحو مي‌كوشد بدنه اجتماعي تازه‌اي را شامل شود كه در آن هم فتنه‌گر و مخالف نظام لبخند به لب داشته باشد و هم آنانكه معتقد به نظام و راي و مجلس و اصول و قانون هستند. بي شك در چنين مانيفستي اين دو گروه نمي‌توانند در كنار هم دوام آورند و خاتمي نيز قادر به كنترل اين عده در كنار هم نخواهد بود و در نتيجه وي پس از چند سال حركت براي آزمون اين مانيفست خطا، دور باطلي را طي كرده است و در اين سير به همان مقصدي خواهد رسيد كه اكنون در آن قرار گرفته است. البته اگر در آن زمان همين ويرانه حزبي را هم از دست نداده باشد!

 

 

 

 

 

هامون به نقل از ندای انقلاب:

اقدامات ریاضتی انگلیس، آینده هزاران کودک را به خطر می‌اندازد

سازمان یونیسف با انتشار گزارشی تأکید کرد اقدامات ریاضتی دولت انگلیس میزان کودکان فقیر در این کشور را افزایش خواهد داد.
خبرگزاری فارس: اقدامات ریاضتی انگلیس، آینده هزاران کودک را به خطر می‌اندازد

 

 

 

 

 

 

به نقل از روزنامه انگلیسی گاردین، یونیسف اعلام کرده است به کارگیری اقدامات ریاضتی در انگلیس باعث خواهد شد فقر کودکان در این کشور افزایش یابد.

سازمان یونیسف در گزارشی که منتشر کرده است ابراز نگرانی کرده است اقدامات ریاضتی دولت انگلیس باعث خواهد شد گامهایی که برای کاهش فقر کودکان انجام شده است، نتایج برعکس به بار آورد.

«دیوید بول»، مدیر اجرایی بخش انگلیس یونیسف گفت: «ما می‌دانیم که تعداد کودکانی که در فقر زندگی می‌کنند بعد از قطع هزینه‌ها رو به فزونی خواهد گذارد. این اقدام، باعث خواهد شد آینده هزاران کودک در معرض آسیب‌هایی فاجعه‌بار قرار گیرد و سلامت، آموزش و شانس اشتغال آنها با خطرات جدی مواجه شود.»

 

 

 

 

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:

یک بیمار روانی دیگر در "اوهایو" آمریکا اعدام می‌شود

پس از آنکه موجی از اخبار اعدام معلولان ذهنی در سراسر آمریکا منتشر شد، اینبار خبری منتشر شده که یک متهم آمریکایی که دچار اختلالات روحی است، کمتر از یک هفته دیگر در ایالت "اوهایو" آمریکا اعدام می‌شود.
خبرگزاری فارس: یک بیمار روانی دیگر در

 

 

 

 

 

 

به نقل از شبکه راشاتودی، "عبدل اوکال" از "اختلال استرس پس از سانحه" (PTSD) رنج می‌برد و روانپزشکان تشخیص داده‌اند که وی تجربه بیماری توهم را داشته است و پزشکان ایالت "اوهایو" آمریکا تشخیص داده‌اند که وی به اختلالات اسکیزوفرنی عاطفی دچار است اما با این حال مقامات این ایالت علیرغم علم به آنکه این بیمار دچار اختلالات روحی است در نظر دارند در 6 ژوئن (17 خردادماه) او را اعدام کنند.

اوکل، 53 ساله، در سال 1992 در حالیکه در دادگاه اوهایو منتظرتشکیل جلسه حضانت فرزند 15 ماهه خود بود، به سمت همسر و برادرزن خود تیراندازی کرد و آن دو را کشت و از آن زمان در زندان محبوس است. وی به سهولت به نقش خود در قتل دو فرد مذاکور اعتراف کرد و خیلی سریع به قتل عمد متهم شد و دو دهه است که در صف انتظار برای اعدام ایستاده است.

مقامات ایالت اوهایو در حالی می‌خواهند در 17 خردادماه این مرد 53 ساله را اعدام کنند که پزشکانی که در طول این 20 سال وی را تحت آزمایش و بررسی قرار داده‌اند می‌گویند: اوکال شدیدا از بیماری روحی و روانی رنج می‌برد و نمی‌فهمد که به چه دلیل قرار است اعدام شود.

بر اساس این گزارش، کمتر از یک هفته دیگر این فرد بیمار روانی قرار است توسط مقامات اوهایو اعدام شود. در 23 ماه جاری میلادی "گرگوری فراست" قاضی دادگاه محلی آمریکا این ادعا که روش تزریق مرگبار را به چالش می‌کشد رد کرد و تنها چیزی که می‌تواند در این نقطه از زمان مداخله و میانجیگری  کرده و مانع از اعدام او شود،"جان کاسیچ" فرماندار اوهایو است.

آمریکا خود یکی از مدعیان دفاع از حقوق بشر است و این در حالی است که خبرهای بسیار زیادی از اعدام افرادی که از مشکلات روحی و روانی رنج می‌برند در آمریکا منتشر می‌شود.

در حالیکه بسیاری از افراد معلول ذهنی در آمریکا اعدام می‌شوند اما اکثر این اخبار رسانه‌ای نمی‌شود اما چند وقت پیش اخباری منتشر شد مبنی بر آنکه "ترزا لوئیس" زن آمریکایی که مبتلا به مشکلات ذهنی بود از طریق تزریق مواد سمی اعدام شد.

پس از آن نیز مقامات اوکلاهما “جان دیوید دیوتی “ را با استفاده از یک ترکیب دارویی که شامل مواد آرامش بخش برای آرام کردن حیوانات است، اعدام کردند.

اعدام متهم 58 ساله فوق در آمریکا در شرایطی صورت گرفت که روش‌های غیرمعمول و غیرانسانی اعدام در آمریکا به مانند اعدام با صندلی برق و تزریق مواد سمی واکنش گروه‌های حقوق بشری در داخل و خارج آمریکا را برانگیخت.

 

 




تاریخ: پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

حرکت خودجوش مردمی جهت «تعیین جایزه» حکم اعدام خواننده موهن

اقدام هتاکانه خواننده موهن به مقدسات شیعه موجب شد که هموطنان ایرانی به صورت خودجوش پس از اعلام حکم ارتداد او توسط مراجع، جایزه‌هایی را برای اجرای حکم اعدام اختصاص می‌دهند.
خبرگزاری فارس: حرکت خودجوش مردمی جهت «تعیین جایزه» حکم اعدام خواننده موهن

 

 

هامون به نقل از خبرگزاری فارس:

در روزهای ماه مه 2012 مصادف با اواسط اردیبهشت ماه امسال، خبرها حکایت از اقدام هتاکانه یک بهایی به ساحت مقدس امام دهم شیعیان، امام علی‌النقی علیه‌السلام داشت.

شاهین نجفی خواننده ایرانی مقیم آلمان آهنگی به شدت توهین آمیز به امام هادی علیه‌السلام را روانه بازار کرد و این اقدام خشم عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام را بر انگیخت و قلب آنها را به درد آورد.

بنابراین در پی انتشار آهنگ توهین آمیز به اعتقادات شیعه، موجی از اعتراض مردمی همراه با حکم ارتداد خواننده ترانه موهن از سوی مراجع عالیقدر همراه شد.

به طوری که بسیاری از مراجع تقلید تشیع از جمله آیات «لطف‌الله صافی گلپایگانی»، «ناصر مکارم شیرازی»، «مسلم ملکوتی»، «محمدعلی علوی گرگانی»، «حسین نوری همدانی»، «جعفر سبحانی» این ترانه را موجب ارتداد و توهین به مقدسات دانستند.

آنچه که در این فضا بیش از بیش نمود پیدا کرده است، حرکت خودجوش مردمی برای اعلام انزجار از اقدام هتاکانه و تشویق برای اجرای حکم اعدام این خواننده ملعون است که نقش جوانان به خصوص نسل سوم و چهارم انقلاب در این حرکت خودجوش بسیار خیره کننده است.

*جایزه جالب مهندس مسلمان برای اعدام خواننده مرتد

 

«سید مهدی موسوی» یکی از جوانان دهه 60 در وبلاگ خود به نام «مهندس مسلمان» نوشته است: «یک حرکت جهادی، هر ایرانی یک جایزه به قاتل شاهین نجفی اعطا کند، من به هر کسی که شاهین نجفی را بکشد، یک ماه حقوقم را همراه با یک پرچم که متعلق به گنبد امام علی(ع) است، را اهدا خواهم کرد».

موسوی مدتی را به عنوان مهندس نقشه‌بردار در حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام مشغول به کار بوده است، توانسته بود پرچم گنبد امام علی علیه‌السلام را به عنوان هدیه دریافت کند، می‌گوید: این پرچم عزیرترین چیزی است که در دست دارم و به هر کسی که بتواند حکم اعدام این مرتد را اجرا کند، به اضافه حقوق یک ماه خود را تقدیم خواهم کرد.

 

 

*5هزار دلار برای مجازات هتاک

«علی عابدی» نیز در صفحه گوگل پلاس «موسوی» می‌نویسد: «عهدمی‌کنم که به قاتل این مرتد کثیف حقوق یک ماه خود را به همراه فرش زیرپایم را هدیه کنم،کاش خودم می‌توانستم زمین را از لوث وجودش پاک کنم، یا جمله «5 هزار دلار سهم جایزه من، هر کسی دهان این خبیث را برای همیشه بست، این جایزه به او تعلق می‌گیرد» از سوی «مجتبی شاهمرادی» در صفحه وب انتشار یافته است.

 

 

*10میلیون تومان از سوی یکی از اهالی موسیقی

همچنین «حامد زمانی» یکی از خوانندگان جوان، جایزه‌ای را برای مجری حکم اعدام فرد هتاک تعیین کرد، او در صفحه فیس‌بوک خود می‌نویسد: «اینجانب حامد زمانی به عنوان عضو کوچکی از جامعه موسیقی کشور به همراه جمعی از دوستان در پی اقدام هتاکانه شاهین نجفی که بر اساس فقه دینی ما سب اهل‌بیت(ع) و نبی مکرم اسلام(ص) است، به هر شخص و گروهی که این اعدام انقلابی را انجام دهد، 10 میلیون تومان که در حد وسع بنده حقیر می‌باشد، هدیه اهدا خواهم کرد، هر چند این مهدورالدم ارزش ریالی ندارد، اما برای جلوگیری از رواج هتک حرمت اهل‌بیت پیامبر(ص) از همه متدینین دعوت می‌کنم که در این دفع فتنه ما را یاری کنند».

 

 

*100هزار دلار از سوی یک پایگاه خبری

در همین حال پایگاه خبری «شیعه آنلاین» نیز برای کشتن «شاهین نجفی» مبلغ 100 هزار دلار جایزه تعیین کرده است که این مبلغ از سوی یک بانی خیر یکی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تقبل شده است.

سایت رویداد نیز جایزه دویست هزار دلاری برای اجرای حکم ارتداد شاهین نجفی اختصاص داده است، در بخشی از بیانیه خود می‌آورد: «توهین‌های سازمان دهی شده و بسیار شنیع شاهین نجفی نسبت به ساحت مقدس اهل‌بیت و خصوصاً علی‌النقی علیه‌السلام، رویداد را برآن داشت تا برای اجرای حکم اعدام این مرتد جایزه قابل توجهی را اختصاص دهد، بنابراین تصمیم، هر یک از مومنین که موفق به اجرای حکم اعدام نامبرده شود، با عنایت به احیای سیره عملی امام خمینی (ره) در مجازات قاطعانه هتاکان و عاملان توهین به ساحت مقدس شریعت مبین اسلام، از رویداد این مبلغ را در هر نقطه از جهان با وجه رایج و به شیوه قابل قبولی دریافت خواهد کرد».

 

این درحالی است که شیعیان کشورهای دیگر نیز برای تعیین جایزه و اجرای حکم خواننده هتاک اعلام آمادگی کرده اند که گزارش آن در روزهای آینده خدمت خوانندگان ارائه خواهد شد.

و این حرکت خودجوش همچنان ادامه دارد...

بی بی سی: هاشمی رفسنجانی تلویحاً نسبت به موفقیت مذاکرات ابراز ناامیدی کرد/سند

بی بی سی: «اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس جمهور پیشین ایران به صورت تلویحی نسبت به فرجام موفقیت آمیز دور تازه گفت و گوهای اتمی ایران و گروهی از قدرت های جهانی، ابراز ناامیدی کرده است.»
//

 

هامون به نقل از جام نیوز:

سایت بی بی سی(BBC)، روز سه شنبه 9 خرداد(May 29) نوشت: «اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس جمهور پیشین ایران به صورت تلویحی نسبت به فرجام موفقیت آمیز دور تازه گفت و گوهای اتمی ایران و گروهی از قدرت های جهانی، ابراز ناامیدی کرده است.»
این سایت ادامه داد: «آقای هاشمی رفسنجانی، در گفت و گو با روزنامه جمهوری اسلامی که روز سه شنبه نهم خرداد (29 می 2012) منتشر شده، گفته است که بعد از مذاکرات استانبول "با صحبت هایی که ایرانی ها و غربی ها کردند، خوشبینی کاذبی درست شد." آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که "هم ما می خواستیم در داخل کشورمان امیدی داشته باشیم و هم غربی ها به خاطر مشکلات اقتصادی که دارند به آن صحبت ها نیاز داشتند. لذا هر دو تلاش داشتند که بگویند فضا، فضای مثبتی است، اما در بغداد معلوم شد که این طور نیست."»
بی بی سی افزود: «آقای هاشمی رفسنجانی گفته است که از مذاکرات بغداد "هنوز اطلاعات دقیقی نداریم و ارزیابی کار آسانی نیست، اما آنچه فعلا معلوم است این که آنها با حربه تحریم پیش می آیند و می گویند ما توانستیم با تحریم ایران را به نرمش در مذاکرات بکشانیم البته ایران هم نشان داده که با این تحریم ها و تهدیدها از میدان به در نمی رود." آقای هاشمی رفسنجانی با مرور توسعه برنامه اتمی ایران در دوره ریاست جمهوری خود گفته است که "اگر روابط معمولی با دنیا داشتیم و بیخودی هم ما و هم آنها هی بهانه گیری نمی‌کردیم، برای استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی مشکلی نمی داشتیم."»

برخورد قاطع با دانه درشت های فساد اقتصادی اعتماد مردم را بازسازی می کند

عضو حزب مؤتلفه اسلامی گفت: قوه قضائیه باید از ایجاد انحراف در روند رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی تحت فشارهای سیاسی جلوگیری کند تا از این طریق موجب بازسازی اعتماد مردم نسبت به مسئولان شود. هامون به نقل از خبرگزاری فارس: حمیدرضا ترقی در گفتگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس گفت: همانطور که در کشور با براندازان سیاسی با جدیت برخورد می‌شود اشخاصی هم که با فساد در حوزه اقتصادی موجب سلب اعتماد مردم از نظام می‌شوند ،باید مورد پیگرد قانونی قرار گرفته و با آنها برخوردی مشابه براندازان سیاسی صورت گیرد. وی در ادامه افزود: رسیدگی به مفاسد اقتصادی عامل اعتماد میان مردم و مسئولان نظام است و از سوی دیگر موجب جلوگیری از حیف‌و‌میل اموال عمومی در کشور توسط افراد خاص می‌شود. معاون بین‌الملل حزب مؤتلفه اسلامی ادامه داد: مردم انتظار ندارند که در رسیدگی به مفاسد اقتصادی از سوی مسئولان امر کوتاهی یا تبعیض صورت گرفته و به تخلفات دانه‌درشتها رسیدگی نشود. ترقی اظهار داشت: قوه قضائیه باید از ایجاد انحراف در مسیر رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی تحت فشارهای سیاسی جلوگیری کند تا با برخورد عادلانه از یک سو موجب بازسازی اعتماد عمومی نسبت به مسئولان شده و از سوی دیگر برخورد جدی دستگاه قضایی با متخلفان درس عبرت برای کسانی باشد که با سوء استفاده‌های خود حیثیت نظام را در داخل و در عرصه بین‌الملل لکه‌دار می‌کنند.

امام هادی(علیه سلام) را بهتر بشناسیم

نگاهی گذرا به زندگانی امام هادی(ع)
ابوالحسن علی النقی الهادی (علیه السلام) در 15 ذی حجه سال 212 هجری، در اطراف مدینه، در محلی موسوم به «صَریّا» چشم به جهان گشود. امام هادی (علیه السلام) در سال 220 هجری، در هشت سالگی، بعد از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد (علیه السلام) به امامت رسید.

هامون به نقل از جام نیوز:

مدت هدایت و امامت آن حضرت، 33 سال بود و در 41 سالگی، در سوم رجب سال 254 هجری در شهر سامرا بر اثر زهری که با دسیسه مُعتز، سیزدهمین خلیفه عباسی به ایشان خورانده شد، مسموم گردید و به شهادت رسید. مشهورترین القاب آن بزرگوار، نقی و هادی است و کنیه آن حضرت، ابوالحسن بود.

القاب امام هادی علیه السلام
برای امام هادی (علیه السلام) به تناسب خوی و صفاتش، القابی را ذکر کرده اند که هرکدام، دارای شأن نزول و فلسفه ای است. لقب های زیر، بخشی از القاب آن حضرت است:
1. نقی، به معنای پاک، پاکیزه از آلودگی و انحراف؛
2. مرتضی، به خاطر پسندیده بودن خوی و رفتارش در برخوردها و روابط؛
3. عالِم، به دلیل دانش بسیار و پردامنه اش در عرصه های گوناگون علمی و فرهنگی؛
4. عسگری، به خاطر اقامتش در محیط نظامی که به دستور دشمن صورت گرفته بود؛
5. رشید، به دلیل رشد یافتگی و هدایت شدگی او از سوی حق؛
6. وفی، به معنای وفادار و انجام دهنده عهد و پیمان؛

مادر عارف
مادر امام هادی (علیه السلام) زنی پاک دامن بود و در زهد و تقوا، در زمان خود بی نظیر به شمار می آمد. ایشان در بیشتر روزهای سال، روزه مستحبّی می گرفت و امام هادی (علیه السلام) در شأن ایشان فرموده اند: «مادرم، عارف به حق من بوده و از اهل بهشت می باشد. خداوند نگهبان و حافظ اوست و شیطانِ سرکش به او دسترسی ندارد». ایشان همچنین بر اساس اسناد دیگری، درباره مادرش می فرماید: «او از مادران پرهیزکاران و صالحان است که از فرمان خداوند سرپیچی نمی کند. اهل زهد و عرفان، متعبّد و از زنان بی مانند و بی همتای عصر بود و در مدینه، همگان او را به پاکی و تقوا می شناختند و او را سیّده می خواندند».

طاغوت های معاصر امام
امام هادی (علیه السلام) از لحظه وفات پدر بزرگوارش و پذیرفتن وظیفه خطیر امامت جامعه تا هنگام شهادت، دورانی پرمبارزه، استقامت و پایداری سیاسی و عقیدتی را پشت سرگذاشت. مدت زندگانی آن امام هُمام، مصادف با حکومت دشمنان کینه توزِ فرزندان ابوطالب، به ویژه فرزندان پاک علی و فاطمه (علیهما السلام) بود؛ کسانی که همه عمر برای ریشه کنی این راست قامتان جاودان تاریخ، از هیچ اقداماتی فروگذار نکردند. طاغوت های معاصر امام هادی (علیه السلام) از این قرارند: معتصم (برادر مأمون)، واثِق (پسر معتصم)، متوکل (برادر واثق و دهمین خلیفه عباسی)، مُنتَصَر (پسر متوکل)، مُستعین (پسر عموی منتصر) و مُعتَز (پسر دیگر متوکل) بودند.

عبادت امام هادی علیه السلام
حضرت امام هادی (علیه السلام) در زهد و عبادت یگانه بود. ایشان همانند دیگر امامان ما، همواره شب هنگام به پروردگارش روی می آورد و شب را با حالت خشوع به رکوع و سجده سپری می کرد و سر بر خاک می نهاد. ایشان پیوسته دعا می کرد و می فرمود: «بارالها! گنهکاری بر تو وارد شده و تهی دستی به تو روی آورده است. تلاشش را بی نتیجه مگردان و او را مورد عنایت و رحمت خویش قرار ده و از لغزشش درگذر».
آن چیزی که امام هادی (علیه السلام) را محبوب دل های همگان ساخته بود، پیوند با خدا، تکیه بر آفریننده بی نیاز، غنای از بنده سراسر نیاز، وارستگی از دنیای فانی، وابستگی به ابدیت بی پایان و دلدادگی به عبادت بود.

امام در مدینه
از مجموع 33 و اندی سال دوران امامت امام هادی (علیه السلام) حدود سیزده سال آن در مدینه سپری شد. ایشان در طول این مدت، با استفاده از ضعف و آشفتگی دستگاه خلافت، به تبیین و گسترش مبانی اعتقادی و فرهنگی اسلامی و هدایت امت مسلمان همّت گمارد و از سرچمشه زلال و مطمئن امامت، تشنگان حقیقت و عدالت را سیراب کرد.
دانش پژوهان و حق جویان، از هرسو به محضر ایشان روی می آوردند و از دانش خدادادیِ امام (علیه السلام) استفاده می کردند. شیعیان و دوستان اهل بیت ـ که تعدادشان در آن زمان زیاد شده بود ـ از نقاط مختلف، به ویژه ایران، عراق و مصر به طور حضوری یا از راه نوشتن نامه، مسائل و مشکلاتشان را مطرح کرده، از آن گرامی، رهنمود می گرفتند.

خطر امام برای توکلهنگامی که حضور امام هادی (علیه السلام) در مدینه منوّره برای حکومت متوکل به یک خطر جدّی تبدیل شد و اسباب اضطراب و نگرانی صاحبان زر و زور را فراهم آورد، و تمام دشمنان، دست به دست یکدیگر دادند و سعی کردند که چنین به متوکل وانمود کنند که امام هادی (علیه السلام) خود را برای یک نهضت عمومی آماده می سازد. سرانجام متوکل تصمیم گرفت در سال 243 ق، حضرت هادی را از مدینه به سامرا بیاورد تا به راحتی ایشان را تحت نظر داشته باشد. مردم به خوبی می دانستند که شخصیت با عظمت امام و نفوذ بسیار آن حضرت در میان مردم و توجه عمومی جامعه به رهنمودهای آن بزرگوار، موجب شده که متوکل، امام را به سامرا فراخواند.

دلیل احضار امام به سامردلیل آن که متوکل عباسی، حضرت امام هادی (علیه السلام) را از مدینه به سامرا احضار کند، گرایش بیش از اندازه مردمان آن زمان به آن حضرت بود؛ چنان که در تاریخ آمده است که «یزداد» پزشک مسیحی دربارِ عباسی گفته بود: «براساس آن چه شنیده ام، انگیزه متوکل از احضار «علی بن محمد» به سامرا، این بوده که مبادا مردم، به ویژه چهره های سرشناس، به وی گرایشی پیدا کنند و در نتیجه، حکومت از دست بنی عباس خارج شود».

به سوی سامرا
امام هادی (علیه السلام) به همراه خانواده اش به سوی سامرا حرکت کرد و نظامیانِ یحیی بن هرثمه، فرستاده متوکل عباسی هم با ایشان همراه بودند. ظاهر قضیه این بود که آن حضرت را به حرمت و احترام به سوی سامرا می بردند.
یحیی، خود شخصا مأموریت کوچ دادن امام را عهده دار و مراقب ایشان بود. او بر اثر دیدن عبادت و شرایط تقواییِ ویژه امام، نسبت به ایشان ارادتی پیدا کرد و دست امام را در مسیر حرکت برای انتخاب مسیر بازگذاشت و هر کجا که امام میل توقف و استراحت داشت، با ایشان موافقت می کرد. امام در مسیر حرکت، به سوی کوفه و نجف رفت و برای آخرین بار، قبر جدّش امام علی (علیه السلام) را زیارت نمود.
سپس وارد بغداد شد و مردم استقبال عجیبی از ایشان کردند.

معجزه ای در مسیر سامرا
هنگامی که حضرت امام هادی (علیه السلام) را از مدینه به سامرا می بردند، حادثه ای شگفت انگیز در بین راه رخ داد. این حادثه از این قرار بود که افراد کاروان، شاهد باریدن باران، در یک روز گرم تابستانی بودند. یک روز به هنگام عبور از بیابان های خشک و بی آب و علف که آفتاب گرم کویری، آن را تفتیده ساخته بود، همراهان دیدند که امام (علیه السلام) عبایش را بر سر کشید و پای شترش را بست و خود را برای حفاظت در برابر باران آماده ساخت. در آن هوای گرم تابستانی که هرگز انتظار چنین امری نمی رفت و شواهدی هم دلالت بر وقوع ریزش باران نبود، ناگهان ابرهای تیره ای از راه رسید، باران تندی در گرفت و همه همراهان و سربازان محافظ را در شگفتی فروبرد.

شکوه معنوی اماماز ابوالعباس، کاتب دربار متوکل نقل شده است که: «در حضور او بودم که صحبت از امام هادی (علیه السلام) شد. متوکل گفت: به خدا قسم که آن کافر را که به دروغ ادعای امامت می کند، خواهم کشت. آن وقت چهار غلامش را خواند که به دنبال امام هادی بروند و آن حضرت را به آن جا بیاورند. هنگامی که امام هادی (علیه السلام) وارد شد و چشم متوکل به امام افتاد، با کمال تعجب و شگفتی، دیدیم از تخت پایین آمد و به سوی آن حضرت دوید و در حالی که حضرت را در آغوش گرفته بود، می گفت: آقای من، سرور من، ای مولای من. بعد پرسید: ای آقای من! چرا در این وقت تشریف آوردید. امام فرمود: قاصد تو آمد و مرا طلبید. متوکل گفت: دروغ به عرض شما رسانده اند. آن گاه به وزیر خود گفت که امام را به خانه اش بدرقه کنند. پس از خارج شدن امام (علیه السلام) مأموران او گفتند: ای خلیفه! دستور تو، با اعمالی که انجام دادی فرق می کرد. متوکل گفت: هیبت و شکوه او بی اختیار مرا گرفت.»

شهادت
با وجود آن که امام هادی (علیه السلام) در سامرا تحت مراقبت شدید بود و در این راه، رنج ها و مرارت های فراوانی تحمل کرد، ایشان به کمترین سازشی با ستمگران تن نداد. این امر برای خلفای ستمگر عباسی، هراس آور و غیرقابل تحمل بود و از این رو، تنها راه خاموش کردن آن نور خدا را، از میان برداشتن آن بزرگوار دانستند و بدین ترتیب، امام هادی (علیه السلام) نیز همچون امامان پیشین (علیهم السلام)، به مرگ طبیعی از دنیا نرفت؛ بلکه در عصر خلافت معتز مسموم گردید.
او در ماه رجب سال 254 هجری به شهات رسید. ایشان، سپس در شهر سامرا، در منزل خویش به خاک سپرده شد و بدین ترتیب، میراث والای امامت را به فرزند بزرگوارشان امام حسن عسگری (علیه السلام) واگذاشت.

 




تاریخ: چهار شنبه 10 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

 

حمله حامیان خواننده موهن به سایت شیعه آنلاین

در واقع این فردی که خود را هکر معرفی کرده بار ترافیکی بیشتر از پهنای باند سایت شیعه آنلاین به وجود آورد از همین رو این سایت از دسترس خارج شد. بخش فنی در حال حاضر تلاش است تا حملات این هکر را خنثی کرده و انشاءالله تا ساعاتی دیگر سایت شیعه آنلاین در دسترس کاربران محترم قرار خواهد گرفت.
altشیعه آنلاین، هفته گذشته «شاهین نجفی» خواننده رپ مقیم آلمان جدید ترین کار خود را روانه بازار کرد. او در آلبوم جدید خود امام هادی علیه السلام را مورد اهانت قرار داده بود.

در پی این اقدام، سایت خبری «شیعه آنلاین» جایزه ای 100 هزار دلاری برای کشتن «شاهین نجفی» تعیین کرد که منبع تأمین کننده این مبلغ، یک بانی خیر از یکی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس عنوان شد.

پس از تعیین این جایزه از سوی سایت «شیعه آنلاین» موجی از انتقادات، حملات و فحاشی ها علیه این سایت در سایت های ضد انقلاب مانند "بالاترین" و "آزادگی" به راه افتاد. ساعاتی بعد نیز این سایت از دسترس کاربران اینترنتی خارج شد.

گفتنی است شب گذشته یکی از کاربران که گویا از حامیان این خواننده توهین آمیز بوده، ایمیلی برای ما ارسال کرد و در آن خود را یک هکر حرفه ای معرفی کرد و مدعی شد که تا ساعاتی دیگر سایت شیعه آنلاین را هک خواهد کرد، اما بحمدالله با تلاش بخش فنی سایت، وی موفق به هک کردن نشد اما در عوض با نصب نرم افزاری بر روی سایت، بار ترافیکی زیادی ایجاد کرد و در نتیجه آن شیعه آنلاین از دسترس کاربران خارج شد.

در واقع این فردی که خود را هکر معرفی کرده بار ترافیکی بیشتر از پهنای باند سایت شیعه آنلاین به وجود آورد از همین رو این سایت از دسترس خارج شد. بخش فنی در حال حاضر تلاش است تا حملات این هکر را خنثی کرده و انشاءالله تا ساعاتی دیگر سایت شیعه آنلاین در دسترس کاربران محترم قرار خواهد گرفت.

 

ضد انقلاب بر سر کیسه های پول اروپایی به جان هم افتادند!

 

برگزاری کنفرانسی با عنوان " انستیتوی سیاست های خارجی " در استهکلم سوئد، بار دیگر محلی برای نمایش اختلافات عمیق اپوزیسیون و افشاگری هايشان علیه یکدیگر شد.

altماجرا از آن قرار بود که موسسه ای در سوئد که با هدف جمع آوری اطلاعات درخصوص مسائل داخلی کشورهای خاورمیانه با هدف جاسوسي شکل گرفته از "تریتا پارسی" موسس گروه به اصطلاح حقوق بشری " نیاک " که در واقع علیه جمهوری اسلامی تبلیغ می کند، دعوت کرد تا در کنفرانسی که به بررسی وضعیت ایران پس از تهدیدات امریکا و اسرائیل و حمله نظامی به آن مي پرداخت، صحبت کند.

"پارسی" رئیس کنونی شورای ملی ایرانیان آمریکا در زمان فتنه 88 تمام سعی خود را برای به قدرت رسیدن عاملين غرب در ایران به کار بست ، اما وجود رقیبان جدی در خارج از کشور سبب شد تا او از نزدیک شدن به مراکز قدرت و ثروت سرويس هاي خارجی باز بماند. به طوری که پس از دعوت به استکهلم سوئد این دعوت با ناراحتی و اعتراض دیگر اپوزیسیون از جمله سلطنت طلبها و حزبی با عنوان" کمونیست کارگری" مواجه شد.

گروه های معترض تحت عنوان اینکه تریتا پارسی و شورای ایرانیان آمریکایی برای جمهوری اسلامی لابی گری می کنند و خواستار بقای آن هستند نامه هایی را به این انستیتو و همچنین وزارت امورخارجه سوئد نوشتند و خواستار لغو این سمینار شدند تا بلکه بتوانند از نفوذ بیشتر گروه " نیاک " و بدست آوردن منابع مالی بیشتر در کشور سوئد جلوگیری کنند اما با نفوذ نیاک این تلاش و پیگیری به مقصود نرسید.

پس از شکست در این حرکت، سلطنت طلبها و حزب کمونیست کارگری که خود را از رسیدن به منابع حمایتی ضد ایران دورتر می دیدند با حضور در محل برگزاری این کنفرانس با شعار و اعتراض علیه " نیاک " سعی کردند تا این مراسم را بهم بریزند.

امید دانا از محکومین فتنه 88 نزدیک به جریان سلطنت طلبها در وبلاگش نوشته است : " تریتا پارسی لابیست جمهوری اسلامی می باشد که برای مذاکره با نمایندگان پارلمان سوئد به شهر استکهلم آمده و در تحت شرایط بسیار امنیتی سخنرانی خود را انجام داد .ما در پشت درهای این کنفرانس علیه نیاک و تریتا پارسی تجمع کرده ایم .

"سیامک بهاری " ضد انقلاب مرتبط با حزب کمونیست کارگری نیز اظهار داشت :" دلایل و مدارکی برای اثبات فساد مالی گسترده تریتا پارسی و شورای ملی ایرانیان امریکا وجوددارد."

این افشاگری ها چندی پیش نیز از طرف "حسن داعی" ضد انقلاب نزدیک به جریان سازمان مجاهدین ( منافقین ) تکرار شده بود. این گونه موضع گیری ها علیه نیاک باعث شد که " تریتا پارسی " نیز در این کنفرانس، بارها از سازمان مجاهدین ( منافقین ) با عنوان یک گروهک تروریستی نام ببرد و آنان را محکوم کند.


 

کیهان خبر داد؛ برنامه ریزی ارتش آمریکا برای حمله اتمی به مکه و مدینه

افسران نظامی آمریکا در دوره های نظامی برای «جنگ تمام عیار علیه اسلام» آموزش می بینند و از جمله به آنها گفته می شود که در صورت لزوم باید با بمباران اتمی به شهرهای مقدس مسلمانان یعنی مکه و مدینه حمله کرد یا تمام جمعیت مسلمانان حتی غیرنظامیان را نابود کرد.

altکیهان نوشت: این موضوع اخیر از سوی یکی از افسران شرکت کننده در کالج ستاد مشترک ارتش در نولفورک ویرجینا فاش شده است.

به گزارش آسوشیتدپرس، ارتش آمریکا در برخی دوره های آموزش نظامی خود اسلام را به عنوان دشمن معرفی کرده و به افسران خود می آموزد که اسلام به طور کلی دشمن آمریکاست. در این دوره ها پیشنهاد قتل عامی مانند هیروشیما برای از بین بردن شهرهای مقدس اسلامی مکه و مدینه مطرح شده است.

این دوره موسوم به «دیدگاه اسلام و رادیکالیسم اسلامی» از سال 2004 میلادی تاکنون پنج بار در سال ارائه شده و در هر دوره حدود 20 افسر مشارکت داشته اند.ارتش آمریکا در پی اعتراضات گسترده در اواخر آوریل مجبور به حذف این دوره شد.

به گزارش آسوشیتدپرس، سرهنگ متیو دالی از مدرسان ارتش آمریکا سال گذشته به ترویج ایده های کاملا ضداسلامی مشغول بوده و هنوز هم در دانشکده ستاد مشترک ارتش آمریکا تدریس می کند. او می گوید در صورت لزوم باید حملات اتمی به هیروشیما و ناکازاکی را علیه مکه و مدینه ترتیب داد و این شهرها را ویران کرد(!)

در این دوره آموزشی به افسران گفته می شد چیزی به نام اسلام میانه رو وجود ندارد و شما باید به اسلام به چشم دشمن نگاه کنید.

فتوای رهبر ایران درباره مسائل‌هسته‌ای بسیارمهم و اعتمادآفرين است

 

نخست وزیر اسبق فرانسه گفت: فتوای رهبر انقلاب اسلامي در مورد حرام بودن تولید و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی حائز اهميت و اعتماد آفرين است.

altميشل روكار نخست وزير اسبق فرانسه در نشست خبر ويژه گفتگوي خبري شب گذشته با اشاره به پيروزي حزب سوسياليست فرانسه پس از 17 سال گفت: پيروزي جناح چپ اولين بار پس از 17 سال دوباره رخ داد و دلايل آن متنوع است.

قبل از هر چيز بايد به نگراني آحاد مختلف فرانسه از آينده خود اشاره كرد چرا كه اين كشور در وضعيت بحراني اقتصادي به سر مي برد كه اين وضعيت وابسته به سردرگمي بحران جهاني اقتصادي است و باعث افزايش بيكاري شده  است.

وي در ادامه تصريح كرد:‌ احساس عمومي مردم فرانسه اين بود كه دولت ساركوزي توانايي و كارآيي لازم را ندارد و اين در حالي است كه تفاوت آرا ميان دو كانديدا تنها دو درصد بود اما درنهايت نتيجه انتخاب اولاند، نشان دهنده اعتماد مردم به حزب و ائتلاف ديگري غير از محافظه كار بود.

نخست وزير اسبق فرانسه ادامه داد: در دوران اولاند شاهد تحول در سياست داخلي در زمينه هاي آموزشي قضايي و اقتصادي خواهيم بود و سرمايه گذاري هاي جديدي در جهت مبارزه با بيكاري صورت خواهد گرفت، اما در سياست خارجي شاهد تفاوت چنداني نخواهيم بود چرا كه هدف كشورهاي منطقه يورو حفظ وحدت است و اين در حالي است كه بحران اقتصادي كشورهاي منطقه را تهديد مي‌كند و اين موضوع ساده اي نيست.

* تغييرات در سياست داخلي فرانسه بارزتر خواهد بود

اين فعال سياسي اظهار داشت: تغييراتي در دولت جديد اولاند ايجاد خواهد شد اما اين تغييرات در سياست اجتماعي و داخلي بارزتر است.

روكار همچنين افزود: اولويت سياست خارجي فرانسه مستحكم كردن پايه هاي اتحاديه اروپا بوده و كشورهاي 1+5 در قبال ايران موضعي واحد اتخاذ مي كنند.

نخست وزير اسبق فرانسه با اشاره به روابط كشورش با آلمان و سياست رياضت قتصادي در دوران ساركوزي و تغيرات اين سياست در دوران اولاند گفت: نبايد فراموش كرد كه اروپا ادغام شده و با اين ادغام يشرفت كرده و هيچ كشوري نمي تواند سياست خاص خود را داشته باشد و بايد با هم هماهنگ باشد علاوه بر اين مشكلي كه حائز اهميت است مشكل جهاني است كه گريبانگير برخي كشورهاي اروپايي شده است.

نخست وزير اسبق فرانسه اظهار داشت: بايد تفكرات جديدي بين آلمان و فرانسه داشته باشيم؛ عقيده آلمان خرج كمتر و فرانسه سرمايه گذاري عمومي است و فرانسه بر اين باور است كه سرمايه گذاري عمومي را بايد افزايش داد تا هزينه عمومي بيشتر و رشد اقتصادي شكوفا شود.

وي ادامه داد: ما به دنبال انسجام اقتصادي در اروپا هستيم؛ اقتصاد جهان و اروپا به اين صورت نمي تواند ادامه پيدا كند و با خطر جدي مواجه خواهد شد كشورهايي كه وام مي دهند معتقدند بايد رشد اقتصادي مطلوبي داشته باشند تا امكان بازپرداخت بدهي ها وجود داشته باشد.

روكار اروپاي جديد با سياست سوسياليستي را اين گونه توصيف كرد: مردم در انتخابات فرانسه نشان دادند كه كاهش قدرت خريد خود را قبول نمي كنند و مديريت بحران را نمي پذيرند و بايد براي اين راه حل ديگري يافت.

* گروه 1+5 در تلاش براي دنبال كردن يك موضع واحد در نشست بغداد هستند

وی افزود: کشورهای گروه 1+5 نیز سعی خواهند کرد در نشست بغداد یک موضع واحد را دنبال کنند.

روکار با اشاره به هم‌پیمانی فرانسه در خصوص حمله به افغانستان گفت: ما 70 سال است که متحد آمریکا هستیم. منطقی بود که در موضوع افغانستان با آنها همراهی کنیم، اما اولاند اعلام کرده است که فرانسه در سال 2012 نیروهای خود را از افغانستان خارج می کند.

نخست وزیر اسبق فرانسه درباره این که سارکوزی پیرو سیاست های آمریکا بوده است، تصریح کرد: ما پیرو آمریکا نبوده ایم، در زمان لشکر کشی به عراق فرانسه به شدت مخالف بود. وضعیت تغییر پیدا کرده است افغانستان گویای این امر است. شاهد جهان جدید هستیم دیگر کشورها در حال جنگ برای اثبات خود نیستند و به دوستان خود در ایران اعلام می کنم که دنیا در حال تغییر است و هیچ کشوری نمی تواند با توسل به زور بر دیگران تسلط داشته باشد.

وی افزود: 1+5 به دنبال دستیابی به توافق است، آمریکایيها کمتر اهل گفتگو هستند ولی دیگر نتیجه ای ندارد، چرا که دیگر از نظر مالی توجیه ندارد و دلار با تهدیدات زیادی مواجه است.

روکار گفت: دولت ایران از من دعوت کرد و من پذیرفتم که بیایم، اما حامل پیامی از سوی اولاند نیستم.

وی در خصوص نشست بغداد گفت: کنفرانس بغداد فرصت بسیار خوبی است که همه کشورها بدانند که به دنبال چه هستند. فتوای رهبر انقلاب ایران در خصوص حرام بودن تولید و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی بسیار مهم است و می تواند اعتماد بیشتری را ایجاد کند.

روکار خاطر نشان کرد: باید نسبت به جامعه جهانی وفادار بمانیم که مسائل دچار تناقضی نشود و از مذاکرات بغداد توافقی کسب شود.

نخست وزير سابق فرانسه با اشاره به پيروي  بي چون و چراي ساركوزي از سياست هاي آمريكا گفت: فرانسه در افغانستان حاضر است چون ما متحد انگليس و آمريكا هستيم و اين اتفاق از جنگ جهاني دوم رخ داده و در 11 سپتامبر 2011 و جنايت تروريستي القاعده به آمريكا ما نمي توانستيم بپذيريم به متحدمان حمله شده و اين يك جنايت محض بود.

نخست وزير سابق فرانسه گفت: ساركوزي در حمله آمريكا به عراق مخالفتي نكرد و به آمريكايي ها گفت اين حركت خوبي نيست و لشكر كشي به عراق ديوانگي است  بنابراين فرانسه هيج گاه كاملا متحد واقعي آمريكا نبوده است.

اين فعال سياسي درارتباط با فشار دولت ساركوزي به ايران كه دنباله رو آمريكا بود و تغيير آن در زمان اولاند گفت: اولاند به تنهايي نمي تواند سياستي كه متعلق به جهان است را تغيير دهد اما در جهان بايد به تفاهم برسيم آمريكا كه بزرگترين قدرت نظامي جهان است در واقع مسئوليت را برعهده گرفته كه مانع از وضعيت مصيبت بار در جهان شود.

روكار در ارتباط با هشت سال جنگ تحميلي بر ايران گفت: هر دوكشور ايران و عراق تلفات زيادي داده اند و و اين بسيار وحشتناك بود؛ اين در حالي بود كه صدام نظر مثبت جامع جهاني را جلب كرده بود.

 

انتقام گیری سیاسی VOA از مرجعیت دینی

حجم تخریب و توهین رسانه دولتی آمریکا و شبکه های همسو، مرزبانان کیان اسلام و تشیع را نشانه رفته است.

altتلویزیون دولتی "صدای آمریکا" (voa) در روزهای گذشته بخش قابل توجهی از برنامه های خود را به حمایت و پشتیبانی از اقدام هتاکانه "شاهین نجفی" خواننده مبتذل رپ، اختصاص داده است. حمایت شدیدی که تا حد ممکن در سرویس های مختلف جام نیوز به آن پرداخته شده است.

به گزارش جام نیوز، اما نکته دیگری که در این میان نباید نادیده گرفته شود، حجم تخریب و توهینی است که به این بهانه در رسانه دولتی آمریکا و شبکه های همسو، مرجعیت بیدار و روحانیت آگاه -به عنوان مرزبانان کیان اسلام و تشیع- را نشانه رفته است.

در همین رابطه، شبکه صدای آمریکا علیرغم وقوف به جایگاه حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی -مدظله- ، به خاطر فتوای معظم له مبنی بر ارتداد توهین کنندگان به ساحت امامت و ولایت، در جایی ایشان را "یکی از معممین قم" [!] می خواند و در جایی دیگر از زبان به اصطلاح کارشناس خود عنوان می کند: «آقای صافی گلپایگانی یکی از آیت الله های سنتی هستند.»
در حالی که همین به اصطلاح کارشناس، با بی بهرگی از ساده ترین و کمترین آگاهی های عقیدتی و دینی، امام هادی(ع) را امام "یازدهم" [!] شیعیان معرفی می کند.

"علیرضا نوری زاده" جاسوس سرویس امنیتی انگلیس (MI6) و پای ثابت صدای آمریکا نیز در فرصتی دیگر، روشنفکران داخلی و خارجی را به مقابله با فتوای آیت الله العظمی صافی گلپایگانی فراخواند. او ضمن برآشفتگی از حکم فقهی معظم له، ایشان را "یک ملای معمولی" [!] توصیف کرد و فی المجلس به طرح شایعاتی سخیف در جهت تخریب وجهه این مرجع دینی مبادرت ورزید که جام نیوز به جهت مراعات حریم اخلاق و ادب، از بازنشر جزئیات بی ارزش آن معذور است.
اما روی دیگر این شارلاتانیزم رسانه ای، بها دادن به روحانی نماهایی است که با عوام فریبی، فتنه انگیزی و ترویج انگاره های التقاطی، تلاش می کنند در صفوف متحد امت اسلامی تفرقه بیفکنند و انحراف بیافرینند.

به عنوان نمونه، در اغلب مواردی از این دست، یکی از همین روحانی نماها یعنی "حسین کاظمینی بروجردی" را -که صریحا به سوءاستفاده از باورهای مذهبی و عواطف دینی مردم با نیت وصول به مطامع جاه طلبانه خود، اقرار نموده است- به عنوان "مرجع شیعه" مطرح کرده و دائما از نامبرده با لقب "آیت الله" یاد می کنند.
در جریان اخیر نیز رسانه تحت مدیریت وزارت خارجه آمریکا کسانی مثل محسن کدیور و کاظمینی بروجردی را در مقابل آیت الله العظمی صافی گلپایگانی -حفظه الله- قرار می دهد؛ غافل از اینکه در باور ایمانی مردم متدین ایران: «مرد اگر هست بجز عالم ربانی نیست.»

مجلس حرمت دارد؛ کواکبیان بداخلاقی کرد

بنده انتقادی را مطرح کردم که آقای کواکبیان خواست اظهار فضل کند اما متاسفانه ایشان مطالب بی ادبانه ای را از بلندگوی مجلس مطرح کردند که به هیچ وجه در شان مجلس و نمایندگان نبود./ قربانی همچنین ضمن رد هر گونه برخورد فیزیکی وی با نماینده خاطی گفت: تریبون مجلس شورای اسلامی جایگاه و حرمت خاصی دارد لذا نمایندگان باید دقت کنند که هر حرفی را از این تریبون مطرح نکنند و آقای کواکبیان در این مورد بداخلاقی کرد.

موسی قربانی به خبرنگار پارلمانی «بی باک» گفت: بنده انتقادی را مطرح کردم که  آقای کواکبیان خواست اظهار فضل کند اما متاسفانه ایشان مطالب بی ادبانه ای را از بلندگوی مجلس مطرح کردند که به هیچ وجه در شان مجلس و نمایندگان نبود.

به گزارش سرویس سیاسی بی باک، چند روز پیش خبری تحت عنوان " فحاشی و معرکه گیری کوچک زاده در رستوران مجلس"  توسط برخی سایتهای خبری منتشر شد که از همان ابتدا برای کسانیکه کمترین اطلاعاتی درباره قوانین مجلس داشتند، کذب بودن آن پر واضح بود و بیشتر شبیه به یک عقده گشایی سیاسی و شخصی برخی رسانه ها و بعضا برای جذب مخاطب صورت گرفته بود زیرا این خبر کذب  در حالی در سطح وسیعی منتشر شد که طبق مقررات مجلس هیچ خبرنگاری حق ورود به سالن غذاخوری مجلس را ندارد حال چگونه یک خبرنگار در سالن غذاخوری قصد مصاحبه با کوچک زاده داشته و نهایتا کار به دعوا کشیده شده است؟!

بنابرگزارشات رسیده به خبرنگار ما واقعیت چیز دیگری بود و این خبر کذب ماجرایی دیگر داشت که همان فحاشی مهمان علی رضا محجوب به دکتر مهدی کوچک زاده به عنوان یکی از منتخبان مردم تهران داشت. مهمانی که نه حرمت منتخب مردم را رعایت کرد و نه صداقت حداقلی در نقل اخبار و گزارشات و قوانین مجلس را و بعد از بیرون آمدن از مجلس نیز اوج بداخلاقی خویش را در انتشار خبری کذب صورت داد که کوچک زاده نیز در واکنش به آن طی یادداشتی نوشت: « البته هر عاقلی همین مطلب دروغ ... که دهها سایت آنرا منتشر نمودند را با دقت بخواند چندین دروغ و داستانسرایی و نیز بغض و کینه نسبت به اینجانب را در آن ملاحظه می کند. ... در خاتمه اعلام می دارم، از آنجا که این بگو مگوها و درگیری ها را به حال اهداف مقدسی که از نمایندگی مردم دارم مضر می دانم از این پس به هر ادعایی که علیه اینجانب منتشر شود یک جمله بیشتر عرضه نمی دارم و آن اینست که "هرکس تهمتی را به اینجانب روا دارد در صورتیکه صوت آن را منتشر نکند خود مستحق همه آن چیزی است که بیان داشته " ! همان مطلبی که در مجلس هفتم در پاسخ هتاکی ها و دروغپردازیهای روزنامه های باصطلاح اصلاح طلب شرق و اعتماد و اعتماد ملی و . . . بیان داشتم. و حساب را به روز قیامت وا می گذارم. »

اما نکته اینجاست که اگر این رسانه ها مدعی هستند، صرفا بخاطر ترویج اخلاق و نهی از منکر گرفتار چنین اشتباه فاحش و کذبی شده اند، چگونه آنها در قبال برخی فحاشی ها و بداخلاقی های مسلم مجلس به یکبار به کما می روند؟! چگونه فحاشی های علی مطهری که نه تنها از بلندگوی مجلس پخش شد بلکه مردم سراسر ایران نیز بصورت زنده الفاظ هتاکانه وی را شنیدند، در این صنف رسانه ها بایکوت شد و دیگر اینکه چگونه هتاکی های کواکبیان به نماینده مردم قائنات در جلسه دیروز مجلس با بایکوت و تحریف برخی رسانه ها روبرو شد.
 

alt
نمایی از زورآزمایی اخلاقی دو نماینده مجلس!


در جریان رسیدگی مجلس شورای اسلامی به جزئیات لایحه بودجه 1391 کل کشور، مصطفی کواکبیان و موسی قربانی نمایندگان سمنان و قائنات بر سر این موضوع دقایقی درگیری لفظی پیدا کردند که در پی آن برای دقایقی فضای صحن علنی تا حدودی متشنج شد.

با در دستور قرار گرفتن بخش مربوط به سازمان امور مالیاتی، مطصفی کواکبیان پیشنهاد حذف این جزء را مطرح کرد و پس از او موسی قربانی در سخنانی ضمن خطاب قرار دادن کواکبیان گفت: بهتر است آقای کواکبیان در ابتدا موضوع را بخواند و سپس اظهارنظر کند و پیشنهاد حذف دهد که این گفته با واکنش کواکبیان و درخواست وی برای تذکر به وی و جنگ لفظی میان این دو مواجه شد.

کواکبیان مجبور شد در دفاع از خود و اینکه سوادش از موسی قربانی بیشتر است دقایقی وقت مجلس را صرف فحاشی علیه موسی قربانی کند.

در همین راستا حجت الاسلام قربانی درباره اتفاقات روز گذشته مجلس به خبرنگار پارلمانی « بی باک »  گفت: بنده انتقادی را مطرح کردم که  آقای کواکبیان خواست اظهار فضل کند اما متاسفانه ایشان مطالب بی ادبانه ای را از بلندگوی مجلس مطرح کردند که به هیچ وجه در شان مجلس و نمایندگان نبود.
 

altقربانی همچنین ضمن رد هر گونه برخورد فیزیکی وی با نماینده خاطی گفت: تریبون مجلس شورای اسلامی جایگاه و حرمت خاصی دارد لذا نمایندگان باید دقت کنند که هر حرفی را از این تریبون مطرح نکنند و اقای کواکبیان در این مورد بداخلاقی کرد.


گفتنی است، اظهارات عجیب مصطفی کواکبیان نماینده مردم سمنان و عضو فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی خطاب به حجت‌الاسلام موسی قربانی نماینده قائنات در جلسه علنی عصر دیروز و در جریان رسیدگی به جزئیات لایحه بودجه 1391 کل کشور برای دقایقی جلسه علنی مجلس را به حاشیه کشاند و فضای جلسه را تا حدودی متشنج کرد.

مصطفی کواکبیان پیشنهاد حذف جزء در یکی از بندهای بودجه 91 را ارائه داد و پس از او موسی قربانی در سخنانی ضمن خطاب قرار دادن کواکبیان گفت: بهتر است آقای کواکبیان در ابتدا موضوع را بخواند و سپس اظهارنظر کند.

همین سخنان قربانی واکنش شدید کواکبیان را به دنبال داشت و خواستار بیان تذکر ماده 77 آئین‌نامه داخلی مچلس بود.

محمد‌رضا باهنر نایب رئیس اول پارلمان که در غیاب لاریجانی ریاست ساعتی از صحن علنی مجلس را به دنبال داشت، ضمن دعوت کواکبیان به ‌آرامش‌ گفت: زمانی که آقای قربانی شروع به صحبت کردن کرد، بنده گفتم آقای قربانی بسیار بحث دقیقی را مطرح می‌کند البته آقای قربانی بعضی وقت‌ها حرف‌های دقیقی می‌زند.

باهنر برای آرام کردن جو جلسه سه بار زنگ مجلس را به صدا درآورد اما این کار نیز فایده‌ای نداشت و کواکبیان همچنان داد می زد و به ناچار باهنر اجازه صحبت کردن از بلندگوی مجلس را به کواکبیان داد.

کواکبیان گفت: بنده از رئیس جلسه درباره تغییر نام شهرستان توسط دولت سؤال کردم که آیا تغییر نام شهرستان با مجلس است یا دولت که پاسخی داده نشد‌ اما باید بگویم که بنده دکترا‌ دارم و از آقای قربانی باسواد‌ترم و رئیس فراکسیون دانشگاهیان مجلس هستم و خود آقای قربانی بارها از بنده تلمذ کرده است.

کواکبیان همچنین در خاتمه گفت: از آنجایی که بنده خبط کردم، سعی می‌کنم سالی یک بار قربانی کنم.

پس از این سخنان کواکبیان موسی قربانی از جای خود برخواست و خواستار بیان تذکر ماده 77 آئین‌نامه داخلی مجلس شد که باهنر خطاب به وی گفت: آقای کواکبیان هیچ منظوری نداشت و به نظرم همه این گفت‌و‌گوها برای شاداب کردن جلسه مطرح می‌شود و بهتر این داستان‌ها را بیخودی کش ندهید.

اما این سخنان باهنر جو مشنج مجلس را ارام نکرد تا اینکه محمد‌رضا باهنر در جریان این موضوع 3 بار زنگ مجلس را به صدا درآورد تا وکلای ملت بیش از این فضای مجلس را ملتهب نکنند و از نمایندگان خواست که آرام باشند

باهنر همچنین به نمایندگان گفت: خواهش بنده این است که بحث را ادامه ندهید چرا‌که قطعا ادامه بحث به نفع کسی نیست.

پس از گذشت دقایقی تعدادی از نمایندگان مجلس مصطفی کواکبیان را به سمت صندلی قربانی بردند تا با یکدیگر مصاحفه و رو‌بوسی کنند و این بحث را ادامه ندهند.

سپس باهنر خطاب به نمایندگان گفت: با توجه به اینکه بالاخره کار به مصافحه کشید خواهش بنده این است که جلسه آرام شود و بحث‌مان را درباره بودجه ادامه دهیم و برادران بزرگوار نیز تشکر می‌کنم.

سپس ستار هدایتخواه نماینده دنا و بویر احمد در ابتدای سخنان خود برای ارائه توضیحاتی در خصوص یک پیشنهاد، گفت: برادران برای حفظ آرامش مجلس صلواتی ختم کنند.

 




تاریخ: دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط arman

مهدی هاشمی در راه ایران/رایزنی با هاشمی

 

 
مهدی هاشمی رفسنجانی که شهریورماه سال ۸۸ پس از افشای پرونده امنیتی وی در فتنه از کشور گریخت، قرار است طی روزهای آینده به کشور بازگردد.
  وی که به بهانه ادامه تحصیل به لندن رفت، بارها از سوی مراجع قضایی برای پاسخگویی به اتهامات وارده، برای حضور در دادگاه احضار شده است.

یک منبع مطلع با بیان این مطلب به جوان گفت: بعد از رایزنی‌های فراوان و تلاش دستگاهای امنیتی و قضایی وی پذیرفته به محض ورود به ایران، خود را در اختیار نیروهای امنیتی قرار دهد. گفته می‌شود، هاشمی رفسنجانی نیز پذیرفته است که فرزندش پس از ورود به کشور دادگاهی شود. این درحالی است که با توجه حجم قابل توجه پرونده‌های مستند موجود در دستگاه‌های امنیتی و مطالبه مردم برای برخورد با وی، راه اعمال نفوذ مجدد در پرونده او عملاً بسته خواهد شد.

 

ذوق‌زدگی ضدانقلاب از رای نیاوردن دو نماينده

 

 
روز گذشته شمارش آرای حوزه انتخابیه تهران تمام و چهره های منتخب مشخص شدند. جاماندن برخی از نمایندگان مطرح مجلس هشتم از ورود به مجلس بعدی، از نکات مهم انتخابات روز جمعه بود که البته بازتاب قابل توجهی هم در برخی رسانه های ضدانقلاب داشت.

، در این راستا، یکی از سایت های فتنه گر در گزارشی به ابراز خوشحالی از عدم ورود حسین فدایی، نائب رئیس کمیسیون اصل 90 و پرویز سروری٬ عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس هشتم پرداخت.


سایت اپوزیسیون دیگربان در این باره نوشت: حسین فدایی و پرویز سروری٬ دو نماینده‌ای که پشت پرده سرکوب‌ اعتراض‌های مردمی(فتنه آمریکایی- اسرائیلی) سال ۱۳۸۸ قرار داشتند٬ از ورود به مجلس نهم بازماندند.

به نوشته این سایت، "رسانه‌های محافظه‌کار از این نماینده مجلس (فدایی) به عنوان نخستین فرد در جمهوری اسلامی یاد می‌کنند که اعتراض‌های سال ۱۳۸۸ را پیش‌بینی کرده بود."

در ادامه این گزارش از فدایی به عنوان "سخنگوی غیررسمی سیاست‌های استراتژیک نظام جمهوری اسلامی" نام برده شده است.

سایت مذکور همچنین با اشاره به نقش فعال پرویز سروری در مقابله با فتنه 88 نوشته است: پرویز سروری دیگر نماینده مجلس و از سرداران سابق سپاه پاسداران نیز در این دوره از انتخابات به سرنوشت حسین فدایی دچار شده است.

ذوق زدگی ضدانقلاب از عدم موفقیت فدایی و سروری در انتخابات روز جمعه موضوعی طبیعی و واکنشی به نقش اثرگذار این 2 نماینده مطرح مجلس در مقابله به فتنه آمریکایی-صهیونیستی 88 تلقی می شود اما در همین حال برخی محافل و رسانه های داخلی از ناکامی این 2 نماینده ابراز خوشحالی کرده اند که اقدامی قابل تامل به نظر می رسد.

 
////////////////////////////////////////////////////////
رهبرانقلاب در بازديد از نمایشگاه كتاب تهران:
در موضوع کتاب به تولیدات امتداددار نیازمندیم/ دولت موانع نشر کتاب و گرانی کاغذ را برطرف کند

حضرت آيت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یكشنبه)  به مدت 2 و نيم ساعت از بيست و پنجمين نمايشگاه بين المللی كتاب بازديد كردند.

در اين ديدار كه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی نيز حضور داشت، مسئولان غرفه ها، توضيحات لازم را درخصوص كتابهای ارائه شده، بيان كردند و رهبر انقلاب اسلامی در جريان تازه های نشر قرار گرفتند.
 
 
رهبر انقلاب اسلامی سپس در جمع تعدادی از ناشران حاضر در نمايشگاه بين المللی كتاب با اشاره به استقبال بسيار خوب مردم از نمايشگاه كتاب تأكيد كردند: بايد بگونه ای برنامه ريزی شود كه فضای كتابخوانی در كشور توسعه و تعميق پيدا كند.
 
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان كردند: بايد با يك برنامه ريزی دقيق و تعيين اهداف مرحله ای، در هر سال همگام با برگزاری نمايشگاه كتاب و افزايش جمعيت بازديد كننده، در فضای كتابخوانی كشور نيز پيشرفت چشمگيری بوجود آيد.
 


 
ايشان با تأكيد بر لزوم ارزيابی محتوايی هر ساله نمايشگاه كتاب بوسيله افرادی كارشناس و صاحب صلاحيت، افزودند: اين ارزيابی نشان خواهد داد كه آيا هر دوره نمايشگاه كتاب از نظر محتوا، نسبت به دوره قبل، تغيير و رشد داشته است يا خير.
 
رهبر انقلاب اسلامی، برطرف كردن برخی موانع توليد و نشر كتاب را يادآور شدند و تأكيد كردند: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بايد با كمك دولت، اين موانع بويژه موضوع گرانی كاغذ را برطرف كند.
 
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای توليد كاغذ در كشور را از جمله توليدات امتداد دار خواندند و خاطرنشان كردند: مهمترين توليد ملی، توليد امتداددار است و با برطرف شدن مشكلات كارخانه های كاغذ، قطعاً راه برای كتابخوانی بيشتر و ارزان شدن قيمت كتاب، باز می شود.
 

 
ايشان همچنين با تأكيد بر اينكه موضوع ترجمه، جاده ای يكطرفه نيست افزودند: دولت بايد زمينه ای فراهم كند تا توليدات خوب كتاب در كشور از جمله در بخش های مذهبی، تاريخی، ادبيات و علوم، به زبان های مختلف ترجمه و در معرض ديد جهانيان قرار گيرند.
 
رهبر انقلاب اسلامی در پايان، موضوع ويراستاری و صحيح بودن متون كتابها از لحاظ دستور زبان فارسی و كتاب آرايی و شكل ظاهری كتاب ها را مهم خواندند و خاطرنشان كردند: يكی از كارهای ضروری در چرخه توليد و عرضه كتاب، ساماندهی توزيع و ايجاد فروشگاههای زنجيره ای كتاب است.
 
پيش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، تعدادی از ناشران در سخنانی به بيان ديدگاه‎های خود در موضوعات مختلف كتاب و كتابخوانی پرداختند.
 
پيشنهاد تأسيس شورای عالی كتاب و راديو كتاب، تأسيس فروشگاه‌های بزرگ زنجيره ای كتاب، شفاف نبودن قوانين مميزی كتاب، مشكلات مربوط به سيستم توزيع كتاب، لزوم تبليغ و ترويج مناسب و گسترده كتاب، موضوع گرانی كاغذ و تأثير آن بر قيمت كتاب، و ضرورت توجه جدی تر به مقوله توليد كتاب های كودك و نوجوان در كشور از جمله مسايلی بودند كه ناشران در سخنان خود به آنها اشاره كردند.
 

 

کی باید ریخت و پاش‌های انتخاباتی را ببینیم؟


 

فرشته صادقی در وبلاگ "عصر بی‌گناهی" نوشته است:

وقتش نرسیده قانون انتخابات در ایران به گونه ای بازنویسی شود که هزینه‌های دقیق هرکاندیدا و محل بودجه تبلیغاتی او کاملا روشن و شفاف اعلام شود تا دیگر شاهد ریخت و پاش های بی‌حساب و کتاب سبزها در انتخابات ۸۸ و شهردار کنونی تهران در سال ۸۴ و چند روز اخیر جبهه متحد در تهران نباشیم؟ متصدی این موضوع چه کسی خواهد بود؟ دولت یا مجلس؟ و کدام نماینده‌های مجلس؟


 

اپوزیسیون فکاهی با طرح "تک رای به مطهری"


 

داریوش سجادی در وبلاگ "سخن" نوشت:

مدت هاست که حکایت اپوزیسیون جمهوری اسلامی با درنوردیدن مرزهای تراژدی به سطوح کمدی آن هم در مبتذل ترین شکل ممکن رسیده!

برجسته ترین نمونه در دسترس آن ماجرای پیشنهاد «مهدی خزعلی» بود که قبل از دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، حاملان جنبش سبز را نوید داد که برخلاف دور نخست که ایشان انتخابات را تحریم کرد و تحقیقاً و به شهادت ایشان و جمعی دیگر از متوهمین این تحریم با موفقیت اجرا شد!!! این بار فرمودند: شهروندان تهرانی این بار بجای تحریم، بالاتفاق در انتخابات شرکت کرده اما تنها به «علی مطهری» رای دهند.

منطق این امریه ناظر بر آن بود که حاملان جنبش سبز در تهران در یک رفتار بدون ریسک و خطر و بهداشتی و مدنی روز انتخابات پای صندوق رای حاضر شده و با انباشت آرای خود بنام علی مطهری اولاً نماینده ای که نسبتاً با مواضع ایشان نزدیک است را با آرائی بالا به مجلس می فرستند و ثانیاً با توجه به حجم آرای یحتمل بالای 3 میلیونی (با توجه به جمعیت بالای 3 میلیونی سبزها در تهران به استناد راه پیمائی 25 خرداد 88 و ایضاً با مفروض دانستن این اصل که جمیع آن 3 میلیون سبز گوش به فرمان جناب خزعلی مترصد رسیدن امریه های عملیاتی اند) که به نام مطهری در صندوق ها ریخته خواهد شد جنبش سبز با بهداشتی ترین شکل ممکن دست به یک مانور قدرت مثال زدنی در مقابل حکومت خواهد زد مبنی بر آن که: ما هستیم! خیلی هم هستیم! این هم سندش (آرای مکتسبه علی مطهری)

علی ایحال بعد از این پیشنهاد کورتکس سوز بود که جماعت سبز از یمین و یسار به تکاپو افتادند و عده ای بر له و عده ای بر علیه آن وارد میدان شدند.

ابتدا مسعود بهنود (به استعداد مشاور اعظم اش ابراهیم نبوی) تواضع به خرج داد و خطاب به امت سبزش فرمود:
امریه قبلی من مبنی بر تحریم انتخابات حاذقانه نبود و اشتباه کردم اما این بار شرکت در انتخابات و دادن تک رای به مطهری را تجویز می کنم.

و لابد امت ایشان هم فرمودند: لبیک ـ الهم لبیک!

بعد از آن بود که دومین رهبر اپوزیسیون (مجتبی واحدی) وارد میدان شد اما این بار از موضع مخالفت با طرح مزبور فریاد شماتت خود را بر سر خزعلی کشید که: ای عوام! این چه دستور نابخردانه ای است که داده ای؟ متوجه نیستی که در فردای انتخابات حکومت جمیع آرای میلیونی مطهری را بنام خود و نامزدهای خود واریز کرده و حضور میلیونی مردم در تهران را بنام خود و مشروعیت مردمی خود سند می زند؟

ایضاً مشاهده شد دومین رهبر فرهمند جنبش سبز نیز از پاریس (بابک داد) بمیدان آمد و ضمن آرام باش دادن به توده های میلیونی جنبش سبز در تهران، از موضع مجتبی واحدی زبان شماتت بر خزعلی گشود که: سیاست و مبارزه سیاسی رموز و آئینی دارد نباید چنین ناپخته امت میلیونی سبزها را به حرکت درآورد!

فرض ثابت در جمیع فرمایشات رهبران فرهمند اپوزیسیون در قبال طرح مزبور آن بود که:

ـ جنبش سبز در تهران پایگاهی میلیونی دارد.
ـ پایگاه میلیونی جنبش سبز گوش بفرمان ایشان مترصد عملیاتند.
ـ طرح مزبور بدلیل شدت بهداشتی و بی خطر ومدنی بودنش بدون تردید مورد اقبال امت این رهبران قرار گرفته و حکومت در روز انتخابات زیر گام های میلیونی و خرد کننده سبزها به لرزه خواهد افتاد.

خلاصه ـ انتخابات برگزار شد و علی مطهری با کسب 380653 رای!!! از میان بالغ بر شش میلیون شهروند حائز شرایط رای دادن در تهران وارد مجلس شد!!!

شیرین ترین بخش این کمدی آنجا بود که مهدی خزعلی در فردای اعلام نتایج انتخابات در وبلاگ خود با اعتماد بنفسی مثال زدنی نوشت:

«این نشان موفقیت طرح " تک رأی " و ثبت یک پیروزی برای منتقدین و معترضین است.این پیروزی را به فال نیک گرفته و آن را ذخیره تلاش مدنی گسترده تر برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری قرار می دهیم.از هم اکنون باید به فکر سازماندهی و جذب نیرو برای " جبهه آزادی" بود. من صمیمانه از همه دوستانی که بر خلاف میل باطنی شناسنامه شان را برای ثبت فریاد اعتراض شان ممهور به مهر انتخابات کردند، سپاسگزارم ... پیروزی از آن ماست»
بر این اساس و با شناخت چنین اپوزیسیون فکاهی است که همواره گفته ام:

تا اطلاع ثانوی بقای جمهوری اسلامی تضمین شده است و باید آن اپوزیسیون را در دیدن خواب های شیرین و رنگی اش راحت گذاشت!


 

سرشار: صادق هدایت سنگ فرش خیابان‌های پاریس را بوسید


 

محمدرضا سرشار روز گذشته در نمایشگاه کتاب: صادق هدایت برخلاف آنچه گفته می‌شود، از وطن و مردم خودش متنفر بود/ در میان نویسنده‌های معاصر تا این حد شیفتگی به غرب نمی‌بینیم/ یکی از دوستانش نقل می‌کند، یک بار که پاریس رفته بود، سنگ فرش‌ خیابان را بوسید.

به گزارش «نسیم»، این نویسنده و منتقد ادبی که روز گذشته در غرفه کانون اندیشه جوان در نمایشگاه کتاب حضور یافته بود در بخش‌های دیگری از اظهارات خود افزود:

-در طول این 65 سال از هدایت شبه اسطو ره ای دروغین ساخته اند. در طول سی سالی که از مرگ هدایت می گذرد ده ها برابر کتاب های خود هدایت در باره آثارش کتاب نوشته شده است. این یک جریان کاملا ساخته و پرداخته استکبار است.

- صادق هدایت نویسنده ای معمولی است که از میان آثارش تنها دو سه تای آن ها هنوز قابل خواندن است، سگ ولگرد و داش آکل از آن دسته اند. بقیه ارزش خواندن ندارند. اینکه درباره او زیاد نوشته شده و گفته می شود به خودی خود شاید موضوع مهمی نباشد اما هدایت در طول این سالها به بایگانی کتاب خانه ها سپرده شده است یعنی جوانی به میل خود حاضر نبود هدایت بخواند.

- در دولت اصلاحات عمده کارهای هدایت توسط ناشران تجدید چاپ شد. یک علتش البته این بود که این کتاب ها حق التالیف نداشتند. یک علت دیگرش هم این بود که سا لها برخی کتاب های هدایت اجازه چاپ نداشتند. اما سال 82 زمانی که به یکباره BBC اعلام کرد امسال صدمین سال تولد هدایت است، مرده را دوباره از قبر بیرون کشیدند. عمده کتاب های هدایت در این سال ها خوانده شد.

- هدایت چیز هایی دارد که به کار برخی می آید. یکی از آنها شیفتگی هدایت به فرهنگ و ادبیات فرانسه است. یکی از دوستان او در فرانسه می گوید او یک بار که به پاریس آمد خم شد و سنگ فرش های خیابان را بوسید.

- او فردی بود که به خصوص در سال های پایانی عمرش به شدت شیفته غرب و به طور خاص فرانسه بود و بر خلاف تبلیغی که می شود، به شدت متنفر از وطن و مردم خودش بود. در میان نویسنده های معاصر تا این حد شیفتگی به غرب نمی بینیم. هدایت به همین خاطر پاریس را به عنوان محل خودکشی برگزید. خودکشی هم در شهرتش نقش به سزایی داشت.

- در هدایت نیست انگاری نیز به میزان زیادی موجود است. نویسندگانی زیادی هم نداریم که اینگونه به اسلام تاخته باشند. تقریبا در همه آثارش با بهانه و بی بهانه اهانت و کنایه ای به مسلمان ها دارد. این ها از دلایل شهرت وی هستند و اینکه روشنفکری روی او دست گذاشته است.

- داستان نویسی با آنکه هنری آموختنی است ، آموختنش کار هرکسی نیست. در میان کسانی که داستان نویسی تدریس می کنند نمی توانیم 5 نفر بیابیم که با اطمینان این راه را پیموده باشند. بنابراین کلاسهای داستان‌نویسی اگر ذوق جوانان را کور نکند خیلی کمکی هم نمی تواند بکند.

- در نسل جوان، ما باید بیشترین تمرکز را روی آموزش داشته باشیم. گفته می شود در هر دوره آموزش هنری مثلا در سطح کارشناسی اگر حتی دو نفر هنرمند بیرون بیاید، آن دوره پر ثمر بوده است. بیشتر دانش آموختگان هنر، کارمند هنر می شوند.

- در دوره های آموزشی مشخص نیست افراد چقدر زمینه های لازم را دارند. در برخی دوره ها که ما داشتیم سعی میکردیم با سخت گیری افراد را وارد کلاس کنیم که نتیجه هم گرفته ایم. یعنی چندین داستان نویس خوب تا کنون داشته ایم که کتاب هایی را منتشر کرده اند یا کتاب هایی را در راه دارند. برخی هم در نقد داستان وارد شده اند که بسیار خوبند. من در نسل جوان امید زیاد می بینم.

- نبودن بوم ایرانی و اسلامی در داستان‌ها ناشی از تجربه ضعیف اجتماعی نویسندگان ما است. نسل نویسنده امروز ما عمدتا از خانواده های مرفه تر بوده اند که به همین دلیل تجربه های اجتماعی عمیق نداشته اند. آنها در بزرگ سالی باید سراغ تجربه های زندگی می رفتند و کسب می کردند. مثلا همینگوی به خواست خودش در دو جنگ جهانی شرکت کرد و سفر ها و داستان های زیادی در زندگی داشت. جک لندن 5 سال ملوان کشتی بود. کسانی که در کودکی درد و تلاطم زیادی داشته اند داستان های بزرگی می نویسند. دلیل عمده اینکه بیشتر داستان های ما درشت بافتند و شخصیت ها یکسان و ضعیفند، نبود تجربه زندگی است.

- در باب کمک به نویسندگان جوان، کتاب «تاملی دیگر در باب داستان» ترجمه محسن سلیمانی انتشارت سوره مهر، یکی هم «درسهایی در باره داستان نویسی» از همان مترجم و انتشارات است. دو جلد کتاب هم خود من در باره داستان نویسی دارم. این کتاب ها به مخاطب کمک می کند و ممکن است تامین کننده نیازهای آموزشی داستان نویسان باشد. خواندن نقد داستان ها هم بسیار مفید است. در مباحث نظری کتاب «رویکردها و نظر های ادبی» آقای زرشناس جزء کتاب های خوب و مرجع است. کتابی دیگر توسط من منتشر شده با نام «ادبیات داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی». این کتاب هم درباره نحله ها و جریان های داستان نویسی بعد از نقلاب مفید است.


 

ایران فضایی از نگاه فضانورد اپوزیسیون

نوری زاده: گیرم سه تا سوسک و چهار تا مارمولک و 5 تا چیز[!] هم به فضا فرستادید؛ این چه چیزی را ثابت می کند؟ کجای فضا را تسخیر می کنید؟!!
//

هامون به نقل از جام:

"علیرضا نوری زاده" مهمان همیشگی رسانه دولتی آمریکا (voa) که علاقه دارد در مورد تمام اتفاقات دنیا نظرات کارشناسانه بدهد، با حضور در برنامه "تفسیرخبر" جمعه 15اردیبهشت (May.04) تلاش کرد دستاوردهای علمی فناوری ایران را کوچک جلوه دهد.

او که به ارزش خودکفایی در زمینه دانش های نوین کاملا واقف است، سعی کرد با تمسخر پیشرفت های بی نظیر متخصصان ایرانی در عرصه های مختلف -به خصوص ورود جمهوری اسلامی به جمع کشورهای دارای توانمندی فضایی و هسته ای- آن ها را مورد خدشه قرار دهد.

نوری زاده سخن خود را با قرائت خبری در مورد پیشرفت های جدید کشورمان در صنعت هوافضا آغاز کرد و گفت: «رئیس سازمان فضایی ایران از فرستادن موجود زنده به فضا طی سه ماه آینده خبر داده است. آیا واقعاً ایران نیازمند فرستادن موجود زنده به فضا است؟!!»
وی در ادامه با لحن خاصی مدعی شد: «گیرم سه تا سوسک و چهار تا مارمولک و 5 تا چیز[!] هم به فضا فرستادید؛ این چه چیزی را ثابت می کند؟ کجای فضا را تسخیر می کنید وقتی چهارهزارتا ماهواره صبح و شب شما را دارد می بیند؟»
نوری زاده که جملات فضایی[!] خود را با گزاره های قطعی علمی اشتباه گرفته بود، در خاتمه اینگونه نتیجه گرفت: «بنابراین بازی های اینچنینی به جای کمک به اقتصاد ملی، بدتر ضرر می زند؛ کمااینکه دیدیم غنی سازی 20 درصدی ضرر زیادی به اقتصاد ما زد و پولی که باید صرف تولید می شد، به هدر رفت...»!!!

  




تاریخ: دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 64
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 99
بازدید ماه : 247
بازدید کل : 11240
تعداد مطالب : 193
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1